دیروز همزمان دو تجمع اعتراضی در اهواز شکل گرفته بود. یکی تجمع انجمن حامیان حیوانات مقابل استانداری خوزستان با هدف توقف...
لفته منصوری
دیروز همزمان دو تجمع اعتراضی در اهواز شکل گرفته بود. یکی تجمع انجمن حامیان حیوانات مقابل استانداری خوزستان با هدف توقف کشتار سگهای بدون صاحب توسط شهرداری اهواز [1] و دیگری تجمع کارگران گروه ملی صنعتی فولاد ایران مقابل سرپرستی بانک ملی خوزستان با سفرهی خالی پهنشده در خیابان و باهدف اعتراض به عدم پرداخت حقوق معوقه کارگران و آغاز نشدن چرخه تولید این شرکت بزرگ صنعتی.[2]
خوزستان همچون جایی است با تلورانس و دامنهای دوربرد از نظر مفهومی در مسائل اجتماعی و پهنهای کوتاه برد از نظر مجاورت جغرافیایی آسیبهای اجتماعی است. این دو رویداد در یک روز و همزمان در یک منطقهی اهواز نشان میدهد، «خوزستان» هندسهی پیچیدهای دارد. اصلاً جایی است پر از دوگانهها، مملو از اینوآن، مشحون از دور و نزدیک، غریبه و آشنا، پر و خالی، بالا و پایین و چه زیبا جلال آل احمد در گزارشی از خوزستان نوشته است: «و خوزستان نهتنها مدام در آسمان این ذهن بوده است بلکه پنداری که بر آسمان سیاست و اقتصاد سراسر مملکت سایه انداخته است. حتی اگر جسارت کنم بایدم گفت که در تمام گوشههای مملکت، ما همه به برکت خوزستان زندگی میکنیم و در زیر سایهی آن آسمان بزرگ که شصت سالی است که بلعندهی مشعلهای نفت است ... و این داستان سربستهای نیست.»[3]
این گزافهگویی روشنفکرانه نیست که جلال آل احمد نیمقرن پیش در این گزارش فریاد برمیآورد: «اگر یکوقتی آذربایجان را سرِ ایران نامیدند به خاطر آن قیامها در مشروطیت و داستان مردانگی ستارخان و باقر خان؛ اکنون سرِ این مملکت را در خوزستان باید دید.»[4]
براستی خوزستان را چگونه باید دید؟ و کجای این کشور زیر آسمان خوزستان نیست؟ و یا از حمام آفتاب خوزستان بهرهای نبرده باشد؟
امروز که فهرست 100 مسئلهی ایران برای سال 1396 که توسط مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری منتشرشده است را نگاه میکردم:
دریافتم که خوزستان پاشنهی آشیل ایران است؛ نه به خاطر تناقضها، تضادها و دوگانههایش بلکه به خاطر آسمانی که بر همهی مملکت گسترانده و سایهای که ایران در زیر آن غنوده است.
اگر امروز استانهای ایران در حسرت تجدد به سر میبرند. خوزستان در نوستالژی سنت تجددش میسوزد؛ و این داستان سرایی نیست که نخستین رویارویی ایران با مدرنیته زیر آسمان خوزستان شکل گرفته است.
در فراخوان پرسشگرانه ای که به مناسبت پیشنهاد وزیر خوزستانی دادگستری دولت دوازدهم در کانال تلگرامی خود طرح کردم. میبینید که روشنفکران خوزستانی جز به توسعهی هدفمند و البته بسیار متأخر خوزستان نمیاندیشند. اگر این آینده برای خوزستان رقم نخورد، نباید توقع داشت که خوزستان دیگر آفتابی بماند.
برای آیندهی استراتژیک ایران، خوزستان به همدلی ملی نیاز دارد. آنگونه که در آخرین بار در جهاد مقدس ملت ایران شاهدش بودیم. خوزستان به فراتر از عضویت در کابینهی دولت میاندیشد؛ اگر اینجا سر ایران است!
پانوشت:
[1] - کد خبر: ۷۴۹۶۰. تاریخ انتشار: ۲۱ مرداد ۱۳۹۶. تجمع انجمن حامیان حیوانات مقابل استانداری / سگکشی را در اهواز متوقف کنید. پایگاه خبری تحلیلی شوشان. تاريخ استخراج: 22 مرداد 1396، از اينترنت: http://shooshan.ir/fa/mobile/74960.
[2] - کد خبر: ۷۴۹۴۴. تاریخ انتشار: ۲۱ مرداد ۱۳۹۶. تجمع دوباره کارگران گروه ملی اهواز. پایگاه خبری تحلیلی شوشان. تاريخ استخراج: 22 مرداد 1396، از اينترنت: http://shooshan.ir/fa/news/74944.
[3] - آل احمد، جلال (1357). کارنامهی سهساله، گزارشی از خوزستان، تهران: انتشارات رواق، چاپ سوم، صص 67-66.
[4] - همان، ص 78.