ولی الله شجاعپوریان
کودتای 28مرداد یکی از رویدادهای پیچیده و مبهم تاریخ قرن اخیر ایران است که قهرمان و شخصیت اصلی این ماجرای تاریخی دکتر محمد مصدق است که به رغم ناملامتیها، محبوب بسیاری از ایرانیان است و مرام و مسلک این مرد بزرگ حتی برای مخالفان او نیز قابل احترام بوده است.
کودتای 28مرداد از اینرو حائز اهمیت است که وقوع آن مانع بزرگی در تداوم مسیر آزادیخواهانه مردم ایران و تلاش برای نوسازی سیاسی و دموکراتیزاسیون بوده است. درواقع شروع رفتارهای آزادیخواهانه در میان خواص و عوام از دوران مشروطیت شکل گرفته بود، ولی ساختار دیکتاتوری و انحصارطلبانه تاریخ ایران مانع بزرگی در برابر آن به شمار میرفت. بدیهی است مصدق نیز که علاوه بر مقابله با استبدادزدگی، چالشی دوچندان با دخالتهای خارجی و استعمار داشت، از شرارتها و بدخواهیها در امان نبوده است.
کودتای 28مرداد 32 در برهههای مختلف تاریخی از زوایای گوناگون مورد تحلیل و تبیین قرار گرفته است، بعد از این کودتا پایههای استبداد و انحصارطلبی در کشور قوت گرفت و محمدرضاشاه به عنوان برگ برندهای برای خود به سرکوب مخالفان پرداخت. تبعید، حصر، بازداشت، توقیف و خشونت مفاهیم متداول در فضای پساکودتا بودند و شاه که قدرت بازیافته خود را مدیون دخالتهای خارجی و مزدوران و مزدبگیران داخلی میدید، به سمت حذف و خشونت رفت و به زعم خود حصر، تبعید، توقیف و بازداشت پایههای حکومت او را مستحکمتر خواهد کرد، غافل از اینکه، هیچ حکومتی بدون حمایت و رضایت مردم پابرجا نبوده و نخواهد بود.
با پیروزی انقلاب اسلامی، کودتای 28مرداد از آن جهت مورد توجه قرار گرفت که سیاستهای امپریالیستی و دخالتهای خارجی در کشور با استناد به این ماجرا اثبات شود. در چند دهه گذشته کودتای 28مرداد به عنوان سندی محکم برای دخالت کشورهایی چون انگلستان و آمریکا به کار گرفته شده و به باور بسیاری، بخش زیادی از آمریکاستیزی و بیاعتمادی نسبت به آمریکا ناشی از عملکرد این کشور در آن دوران بوده که برخلاف شعار حمایت از حکومتهای دموکراتیک، مانع از استقرار یک حکومت مردمی در ایران شد و کارنامهای مردود از خود برجای گذاشت.
اما حاشیههای این کودتا با گذشت قریب 70سال از عمر آن هنوز در جامعه ایران به پایان نرسیده است. چندی پیش انتشار اسنادی از سوی برخی منابع اطلاعاتی آمریکا بار دیگر پای مسببین و عاملین این واقعه را در شبکههای اجتماعی و جستجوهای تاریخی باز کرد، ورای اینکه آیا اسناد جدید تا چه حد قابل استناد هستند، توجه به زوایای مختلف این ماجرای تاریخی بسیار عبرتآموز است. از این مهم نباید غافل شویم که تاریخ به عنوان بهترین قاضی واقعیتها را بیش از پیش آشکار خواهد کرد و چه قهرمانانی که تاریخ آنها را خائن تصویر کرده است و بالعکس!
برای شهروندان عادی و علاقهمندان به تاریخ و هویت ایرانی، کودتای 28مرداد یادآور عظمت و بزرگی مصدق است، سیاستمداری رنجور، بیمار اما ثابتقدم که مورد احترام ایرانیان است و نقش او در ملی کردن صنعت نفت و پیگیری مطالبات آزادیخواهانهاش هیچ گاه از حافظه ملت پاک نخواهد شد.
در این میان چیزی که به نحو بارزی دیده میشود، این است که هیچ نشانی از کودتا بر در و دیوار شهرهای کشور دیده نمیشود، در حالی که بسیاری از میادین و معابر شهرهای بزرگ در کشور، یادآور برخی از حوادث و اتفاقات تاریخ معاصر است.
شاید این روزها کمترین مطالبهای که مردم ایران برای پاسداشت دکتر محمد مصدق این شخصیت ملی دارند، نامگذاری یکی از معابر اصلی و مهم شهر به نام دکتر مصدق باشد که زیبنده این قهرمان ملی است. اقدامی که چند بار پیشنهاد آن را اعضای اصلاحطلب در شورای اسلامی دوره چهارم تهران طرح کردهاند که هربار با مخالفت اعضای اصولگرایان مواجه و رای لازم را کسب نکرد. امیدواریم یکی از اولین اقدامات شورای پنجم انجام این مهم باشد.