رقابت با آراي باطله !

آرش قلعه گلاب در روزنامه کارون نوشت :

در ابتدا: از همان ابتداي تأييد صلاحيت مهندس غرضي توسط شوراي نگهبان، مشخص بود که اين نامزد رياست جمهوري هيچ شانسي براي پيروزي در انتخابات ندارد، و تأييد صلاحيت ايشان توسط  شوراي نگهبان، به نوعي غافل‌گيري آقاي غرضي توسط شوراي نگهبان محسوب مي شد. اگر از همان ابتدا هم نام اين رقابت هشت نفره را گروه نامزدهاي 1-8 مي ناميدند! بسي واقع بينانه تر از گروه نامزدهاي هشت نفره بود.

در ادامه: اما سؤال مهم اين است که؛ چرا گفته ها و تبليغات مهندس غرضي علي رغم سادگي و سرراستي‌اش، و لعنت فرستادن به خود و کساني که آنان را مسئول مشکلات کنوني جامعه مي دانست( در مناظرات تلويزيوني)، اقبال عمومي و حداقلي نيافت و در رقابت با آراي باطله نيز فرو‌ماند؟! ديگر اين که، چرا ايشان در زادگاه خود نيز(‌اصفهان) نتوانست آراي موطني و هم‌استاني‌هاي خود را جذب نمايد؟!

در ميانه: به واقع، آن چه که آقاي مهندس غرضي در رويکردها ، اظهارات و گفته هاي سياسي شان در ايام تبليغي انتخابات بدان اشارت مستقيم و اصرار وافر داشتند، بيش از آن نخ نما شده بود که بخواهد ترغيبي را در اذهان ملي ايرانيان برانگيزد! گويا که آقاي غرضي بعد از کنار گذاشته شدن شان از عرصه ي قدرت سياسي ، هيچ رد اصلاحي و ميانه روانه اي را در سپهر سياسي و ملي رصد نکرده و يا نخواسته اند که رصد کنند! و اگر کمي خردورزانه تر در عرصه ي تبليغي انتخابات شرکت جسته بودند، الزامي نمي‌ديدند که در مناظرات تلويزيوني با بلند کردن صداي شان، سعي در حقنه کردن مطالب شان به ايرانيان نمايند!

در پايان: حال که نتيجه ي انتخابات مشخص شده است و آراي آقاي غرضي نيز ثبت گرديده! شايد ايشان با تأمل و تأني بيشتري، به آن چه که روي داده است نظر کنند. اما اين آرا، سويه ي ديگري نيز دارد که شايد نتوان از آن به راحتي گذشت و به شرح آن نپرداخت، هرچند هنوز مي توان اطمينان داشت که آقاي مهندس غرضي به  آن چه که در ايام تبليغي گفته اند، هم اطمينان خاطر دارند و هم سعي وافر!

در وقت اضافه: چرا مي توان با خيال راحت و اطمينان خاطر گفت که رقابت سياسي آقاي غرضي، بيش از آن که با هفت نامزد ديگر( و بعدا پنج نامزد ) باشد، با آراي باطله بود؟! هر چند جواب اين سؤال را مردم پاي صندوق هاي رأي به آقاي غرضي دادند! اما بايد به ايشان متذکر شد که گفتمان و رويکرد نظري اش، سال هاست که ديگر گفتمان حاکم بر جامعه ي پويا و جوان ايراني نيست.