شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۷۷۱۷۶
تاریخ انتشار: ۲۵ شهريور ۱۳۹۶ - ۱۷:۴۵
گزارش شوشان از بررسی تاریخ سینما در کتابخانه سازمان آب و برق خوزستان / رضا کیانی مشاور امور هنری استاندار خوزستان: هنر سینما از دل طبقه اشراف ایران بیرون آمد / موج نو سینمای ایران جامعه را از انفعال خارج کرد / سیامک عباس پور منتقد سینما : موج نو سینمای ایران با قیصر و فیلم گاو ظهور می کند
انسان های جنگ را آن چنان که بودند باید نشان داد نه آن چنان که ما می خواهیم. باید به جای خلق شخصیت های آسمانی ، دست نیافتنی یا کلیشه ای نشان دادن آن ها...

شوشان: بیست و ششمین جلسه از سلسله نشست های کافه کتاب با موضوع بررسی تاریخ سینما به مناسبت روز ملی سینما در کتابخانه سازمان آب و برق خوزستان برگزار شد.]

مشاور امور هنری استاندار خوزستان با اشاره به تاریخچه سینما و ابداع آن توسط برادران لومیر در سال 1985 اظهار کرد: سینما و تئاتر از جمله هنرهای وارداتی هستند که زاییده ذوق کشور ما نیست و پس از ورود از کشورهای دیگر، با جامعه شناسی و خلق و خوی ما عجین شدند و فیلم هایی ساخته شد که رنگ و بوی بومی و ملی میهنی در آن دیده می شود.

رضا کیانی با بیان این که سینما یک هنر ترکیبی است، تصریح کرد: سینما به این دلیل که ترکیبی از هنرهای مختلف در آن دیده می شود و سازنده فیلم باید بر رشته ها و مهارت های مختلف آشنایی داشته باشد، هنر هفتم نامیده می شود. یک سازنده فیلم باید با عکاسی، روانشناسی، ادبیات، رنگ شناسی، معماری آشنا باشد از همین روی سینما، نه یک هنر مجرد و انتزاعی بلکه یک هنر ترکیبی است.


هنر سینما از دل طبقه اشراف ایران بیرون آمد

مشاور امور هنری استاندار خوزستان یادآور شد: بر خلاف دیگر نقاط جهان که سینما نخست در بین مردم جا گرفت، در ایران این هنر از دل خانواده های اعیان و سلطنتی بیرون آمد. در کشور ما برای نخستین بار سینما در دوران مظفرالدین شاه وارد ایران شد .

وی با تاکید بر اثر متقابل سینما و جامعه در طول تاریخ گفت: در هر برحه ای بنا به فضای سیاسی و اجتماعی حاکم، سینما هم در بحث پیش تولید، تولید، نگارش و.. دستخوش تاثیرات می شود. در سال 1332 به ویژه پس از کودتای 28 مرداد جریان نازلی در سینما رسوخ و سینما را از ارزش های هنری خود دور کرد و سینمایی را که باید جرقه فکری در اذهان مردم ایجاد کند تبدیل به یک ابزار برای تهیه فیلم های بی مایه کرد که تنها جنبه سرگرمی داشت. 


موج نو سینمای ایران جامعه را از انفعال خارج کرد

عضو کانون ملی منتقدان تئاتر ایران در ادامه به ظهور موج نوی سینمای ایران اشاره کرد و اذعان داشت: پس از یک دوره که نبض افکار عمومی در دست عده ای تهیه کننده قرار گرفت و مسایلی که دور از منزلت و هویت ما بود برای فروش فیلم ها وارد سینما شد، موج نوی سینمای ایران در دهه چهل ظهور کرد.

وی افزود: از دلایل ظهور موج نوی سینمای ایران که تماشاگر را از انفعال خارج کرد و او را وارد یک چالش جدی کرد، می توان به روی آوردن فیلمسازان به ادبیات فاخر و استفاده از مفاهیم غنی در فیلم ها اشاره کرد.

کیانی یادآور شد: از سویی، با پیوند بین ادبیات و سینما و ورود آثار بیضایی، دولت آبادی، ساعدی و گلستان موج جدیدی در سینمای ایران شکل گرفت و از سوی دیگر مفاهیمی چون حق خواهی در فیلم هایی مانند تنگسیر و قیصر که با فیلم های متعارف آن زمان متفاوت بودند، روح مخاطب را بیدار کرد و باعث شد تا مخاطب به سینما علاقمند شود. 


جریان سینمای نازل ایران آتش زیر خاکستر است

 عضو کانون ملی منتقدان تئاتر ایران با تاکید بر این که جریان نازل سینمای ایران در هر زمانی می تواند دوباره ظهور کند، گفت: جریان سینمای نازل و سطحی ایران آتش زیر خاکستری است که در هر بزنگاهی می تواند سر بلند کند و هنوز می بینیم هر جایی که مسایل کاذب بر مسایل هنری مسلط می شود، باز هم جریان سینمای نازل سر بر می آورد بنابراین فاصله گرفتن از دهه پنجاه به معنای اعتلای کامل سینمای ایران نیست.

وی با اشاره به سینمای پس از انقلاب بیان کرد: پس از انقلاب مسایلی مانند جنگ بر سینمای ایران تاثیر گذاشت و سینمای دفاع مقدس از دل آن بیرون آمد. در دوران سازندگی هم سینما از جامعه و شرایط آن تاثیر گرفت و اثر پذیرفت به شکلی که سینمای اجتماعی وارد فاز جدیدی شد واز سال 76 به بعد هم سینما پوست عوض کرد و فیلم های متفاوتی ساخته شد.

انسان های جنگ را آنچنان که بودند باید نشان داد

کیانی درخصوص سینمای دفاع مقدس توضیح داد: باید انسان های جنگ را آن چنان که بودند باید نشان داد نه آن چنان که ما می خواهیم. باید به جای خلق شخصیت های آسمانی ، دست نیافتنی یا کلیشه ای نشان دادن آن ها، با نگاهی واقع گرایانه، شخصیت های خاکستری باور پذیر با خوبی ها و بدی هایشان خلق کنیم چون عصر اسطوره سازی در سینما تمام شده و اسطوره ها به شکل دیگرگونه هستند. 

وی با بیان این که " چگونه نشان دادن گفته ها می تواند سینمای ایران را جهانی تر کند" عنوان کرد: مردم ایران از گذشته به فرهنگ شفاهی خو گرفته اند و وفادار به شعر و موسیقی هستند لذا باید تلاش کنیم تا با تاتر و سینما که هنرهایی وارداتی هستند، اندیشه متعالی خودمان را به جهان نشان دهیم.

عضو کانون ملی منتقدان تئاتر ایران با اشاره به این که وجهه معناگرایی سینمای ایران در دهه های اخیر توانسته نگاه جهانیان را به خود معطوف کند، خاطرنشان کرد: برای داشتن یک سینمای باکیفیت و دارای هویت ارزشمند باید فاصله بین سینما و ادبیات را به حداقل برسانیم.


سیامک عباس پور: موج نو سینمای ایران با قیصر و فیلم گاو ظهور می کند

در ادامه این نشست ، سیامک عباس پور منقد سینما با تاکید بر تمایز بین مفهوم فیلم و سینما اظهار کرد: فیلم تصویر متحرکی است که تصویر بر روی آن ضبط و چاپ و منشر می شود ولی سینما چرخه تولید، توزیع و نمایش است و با این تعریف، سینمای ایران نه در زمانِ فعالیتِ ابراهیم خان عکاس باشی در سال 1279 بلکه سال ها بعد در سال 1309 با فیلم آبی و رابی (از آوانس اوهانیانس) و تکمیل چرخه تولید، توزیع و نمایش آغاز می شود.

وی ادامه داد: پس از آن با نمایش دومین فیلم تاریخ سینماحاجی آقا آکتور سینما، تقابل بین جامعه سنتی ایران با جریان مدرنی مانند سینما خودش را نشان می دهد. از همین زمان بود که مفهوم مسائل اجتماعی و تقابل این مسائل با مفهومی مثل سینما شکل می گیرد و بعدتر ظهور سینمای ناطق ایران را در کشور هند موجب می شود.

این منقد و فعال حوزه سینما با اشاره به دو دوره تولید فیلم در ایران عنوان کرد: از سال 1309 تا 1318 به دلیل مسائل سیاسی، اجتماعی و اتفاقات دهه 20 در ایران هیچ فیلمی ساخته نمی شود و تمام فیلم های ایرانی خارج از ایران ساخته می شوند. با اتفاقات جنگ جهانی دوم، دوره نخست سینمای ایران به پایان می رسد و دوره دوم آن در پایان دهه 20 با اسماعیل کوشان آغاز می شود. 


کوشان پایه گذار سینمای فیلمفارسی است

عباس پور یادآور شد: کوشان که ملقب به پدر سینمای ایران است، ابتدا استودیو میترا فیلم و بعد پارس فیلم را راه اندازی می کند و با تاثیرپذیری از سینمای هند، مصر و ترکیه مهم ترین فیلم اش را در سال 1329 می سازد. این، آغازی بر ساخت فیلم هایی است که بعدها در سینمای ایران لقب فیلم فارسی می گیرند. فیلم شرمساز که آمدن یک روستایی به شهر و فریب خوردن اش را به تصویر می کشد و شهر را به عنوان یک هیولا معرفی می کند که انسان های ساده را می بلعد، سرآغاز فیلم هایی از این دست در تاریخ سینمای ایران می شود. 

وی با اشاره به جریان سینمای رویاپرداز ایران بیان کرد: در جریان اصلی سینمای ایران در سال 1342 فضای جامعه طبقاتی ایران که به بالادست و پایین دست تقسیم شده است، به سمتی می رود که بخشی از جامعه به دنبال رویاسازی و رویا پردازی می رود. در این زمان اغلب سینماهای تهران در پایین دست و مرکز شهر قرار گرفته اند و چون هنوز طبقه متوسط وجود ندارد، بیش تر مخاطبان آن طبقه پایین دست هستند. این جریان، سینمای رویاپرداز را به وجود می آورد که اوج آن را می توان در فیلم گنج قارون دید.

این فعال حوزه سینما گفت: گنج قارون در سال 1343 تمام معادلات سینمای ایران از جمله مفاهیم اقتصادی و بحث قصه را به هم می زند. گنج قارون نمونه فیلمی است که برای طبقه فرودست ساخته شده و به خوبی هم توسط این طبقه از آن استقبال می شود.


موج نو سینمای ایران با قیصر و فیلم گاو ظهور می کند

عباس پور درخصوص ظهور سینمای روشنفکری ایران اذعان داشت: در پایان دهه چهل با رشد قیمت نفت در ایران کم کم طبقه متوسط ظهور پیدا می کند که هم جریان فیلم روشنفکری را نجات می دهد و هم  مخاطب فیلم های جریان اصلی می شود ولی این طبقه دیگر جریان سینمای رویا پرداز را نمی پسندد.

وی ادامه داد: در سال 1349 دو فیلم گاو و قیصر اکران می شوند که سینمای ایران را در دو زاویه دگرگون می کنند و جریان سینمای روشنفکری عملا با این دو فیلم پا می گیرد. فیلم قیصر که با نگاه عدالت خواهانه خود، مسیری متفاوت از سینمای روشنفکری را در پی می گیرد، نخست فیلم ایرانی است که جزییات فیلمنامه نویسی در آن برجسته می شود و تماشاگر روشنفکر را هم به سینما می کشاند.

این منتقد سینما با بیان این که در دهه 50، جریان فیلمفارسی جای موج نو را در سینمای ایران می گیرد، گفت: دو فیلم قیصر و گاو موج نوی سینمای ایران را به وجود می آورند ولی تا سال 1356 که سال ورشکستگی سینمای ایران است، شخصیت های عدالت خواه هرگز در جریان اصلی سینما برجسته نمی شوند و به جای آن، جریان مسلط فیلمفارسی، شخصیت های فرعی مانند فرمان را وارد جریان اصلی سینمای ایران می کند.

وی افزود: در کنار جریان اصلی فیلمفارسی، افرادی مانند علی حاتمی، مسعود کیمیایی، بهرام بیضایی، ناصر تقوایی و امیر نادری هم چنان در مسیر جریان عدالت خواهی در موج نو سینمای ایران حرکت می کنند ولی هیچ گاه مضمون فیلم های شان در جریان اصلی سینمای ایران قرار نمی گیرد.

سلطان قلب ها؛ مهر پایانی بر فیلم های فارسی

عباس پور با اشاره به دلایل به حاشیه رفتن جریان فیلم فارسی خاطرنشان کرد: در اواخر دهه پنجاه که دیگر طبقه متوسط ایران که اکنون مخاطب اصلی سینمای ایران است به خوبی رشد کرده، با اکران فیلم سلطان قلب ها، بر ساخت فیلم های فارسی و سینمای رویاپرداز مهر پایان می زند. این امر پای فیلم های خارجی را با هر مضمون و ژانری در ایران باز می کند. ورود سینمای خارجی و شکل گیری طبقه متوسط، در کنار مسائل مالی این طبقه و پوسته اندازی سینمای ایران، باعث می شود در سال 1356 سینمای ایران دچار ورشکستی شود و تولید سینما در این سال به نزدیک صفر برسد.

بنیاد سینمایی فارابی سینمای پس از انقلاب را به دنیا معرفی می کند

این فعال حوزه سینما درخصوص جریان سینمای پس از انقلاب ایران اذعان داشت: پس از انقلاب فیلم های اندکی توسط ایرج قادری، امان منطقی و..ساخته می شود ولی کمکی به رونق سینمای ایران نمی کند و جریانِ تولید شکل نمی گیرد. فیلم های بیضایی و کمیایی هم به دلایل و شرایط خاص پس از انقلاب وارد چرخه نمایش نمی شوند و سینما به رکود خود ادامه می دهد. 

عباس پور گفت: در سال 1362 بنیاد سینمایی فارابی با این نگرش که سینمای ایران از بین رفته است، پا می گیرد و سنگ بنای سینمای دولتی، درست نقطه مقابل آن سینمای مستقلی که اسماعیل کوشان در سال 1327 بنا نهاد، گذاشته می شود. سینمای فارابی سینمای ایران را به دنیا معرفی می کند و ورود فیلم های خارجی را به ایران ممنوع می کند. تولید فیلم از این زمان افزایش می کند تا به سطح مطلوب خود می رسد.

نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار