شوشان | عبدالرحیم سوارنژاد:
پیش از هر امری باید دانست که شهر فقط محدود به پل و تقاطع و معابر نیست و عمران شهری صرفا" پرداختن به چنین اموری تعریف نمی شود، برای شناخت شهر بایدتعریف دقیق داشت ،شهر سازه ای چند بُعدی و زنده است که «فرهنگ»، «ارتباطات»، «روابط اجتماعی»، و «تعامل درون سازمانی» اهمیت آن را تبیین می کند. شورا محل «سیاستگذاری» و «نظارت» بر این سازه که شهر خوانده می شود می باشد و حتما باید ابعاد گوناگون شهر و زندگی شهری را با نگاه انسانمدارانه در کارکردش لحاظ نماید تا جنب و جوش بعمل آید زیرا شهر بی صدا، شهر توسعه نیافته ای خواهد بود.
صاحبنظران امور شهری اعتقاد دارند رویکرد توسعه دانایی محور شهر باید با یک تصمیم در فرایندی جدید تبیین گردد. در این نگرش شهرداری بعنوان برآیند تفکر توسعه دانایی محور باید سنگ صبور شهروندان، زینت شورا، محور وحدت اجتماعی، نماد صلابت و اقتدار،پاسدار شخصیت و هویت شهر، نگران مردم، پایه عزت و عظمت شهر و بهدور از هوای آلوده سیاسی بازی و سیاسی کاری و قومگرایی باشد تا موجب عمران و مشارکت عمومی گردد ، مبنای مشارکت جویی در شهرداری، تحکیم همبستگی و هم پیمانی، همسویی، همافزایی و هماندیشی درون سازمانی در تمام سطوح است که از خردجمعی شورا به درون سیستم تزریق می شود ،پویایی،نشاط و شهر شکیل حاصل خردجمعی است .
بدون شک تحقق اهداف کلی منوط به جزم نمودن عزم شورا در زدودن آثار شوم تبعیض، تحقیر و نادیده گرفتن کرامت انسانی است و همراه با این عزم جدی صداقت و اخلاق مداری بر خصلتهای ناپسند از جمله تملق و دیگر آسیبهای خلقی و رفتاری غلبه و استیلا یابد، با این روند مسیر جهت تغییر برای پیشرفت فراهم می شودو همه عناصر سیستم در این راستا به حرکت در می آیند.
در این رویکرد اعضای شورا باید نقد منصفانه رابپذیرند و آن را لازمه پیشرفت ، تحول ، ارتقا توانمندی و افزایش ظرفیتهاتلقی کنند بدون شک عدم روحیه انتقادپذیری، خواسته یا ناخواسته فرد یا مجموعه را در حصار تنگ دگماتیسم اسیر میکند و خود شیفتگی سبب درهم شکستن
چارچوبهای منطقی میشود و شهر زیان می بیند.
شورا در فرآیند توسعه شهری باید چشم انداز عمران شهر را دقیق و پژوهشگرانه ترسیم کنند، این فرآیند باید مبتنی بر شناخت جغرافیای تاریخی و بر محور عدالتگستری و توزیع عادلانه خدمات باشد، در حقیقت اعضای شورا میراثداران شهر هستند نه میراثخواران آن و این امانت را شهروندان به آنان سپرده اند.صیانت از میراث بزرگ نیاکان به دلیل تعلق به آیندگان یک تکلیف علمی ، دینی ،ملی بهشمار میرود که مسئولیت شورا را به عنوان امین مضاعف می سازد ،با درک امانتداری مردم در عموم طرحها و برنامههای عمرانی و اصلاحی مربوط به شهر، عضو شورا ناگزیر به جامعنگری و ژرفاندیشی در حفظ منافع مردم می باشد در این جهت آمایش سرزمین بهعنوان یک مولفه مهم و سرنوشتساز در تصمیمسازی بایدمدنظر قرار گیرد. اگر توسعهبرپایه علم، کاوشگری و دانش محوری بود امروز شهر درچنین حسرتی نمیسوخت، اگر چشمو ذهنپویا به ظرفیتهای نهفته و غنی گردشگری معطوف میشد، اوضاع رود و سازه های آبی و ساحل زیبایش اینچنین به وخامت کشیده نمیشد.تقویت روحیه امیدو شادابی با استفاده از ساز و کارهای عادلانه و خلاقانه و تقویت حس تعلق در شهروندان موجب جلب همکاری و مشارکت آنان می شود که متاسفانه شهرداری به دلیل عدم تجانس تصمیم سازانش با مردم شهر از یکسو و ایجاد آرامش تصنعی از سوی دیگر نتوانست این ساز و کارها را بوجود آرد ، باید در شیوه های اجرایی در اخذ عوارض از شهروندان تجدیدنظر جدی گردد و بازیابی بخشی از هویت از دست رفته شهر و فراهم کردن مقدمات رشد و تعالی مدنظر شوراییان قرار گیرد.
شورا باید حاکمیت نگاه شهروند محور را بهجای رویکرد شهرداری محور دنبال کند، ایجاد شهرداری شیشهای مشارکت جو ، شفافسازی مقررات، نظارت جدی بر عملکرد سبب کوتاهتر شدن دیوار بیاعتمادی شهروندان میشود ، شورا به سوی شهروندپرسشگر گام بردارد که این گام منوط به شورای پاسخگوست تلاش جهت تغییر رویکردها اصلی ترین اصل حرکت شوراست
چشمها را باید شست ، نسبت به گذشته جور دیگر باید دید.