آسیبشناس و رفتارشناس اجتماعی گفت: شاید همه ما فکر کنیم کودکان سر چهارراهها که مشاغل کاذب دارند، کودکان کار هستند، اما در واقع اغلب کودکان کار دیده نمیشوند، چراکه آنها در کارگاههای زیرزمینی و قاچاق مانند کارگاههای صابونسازی، ریختهگری و غیره مشغول به کار هستند.
به گزارش ایسنا، دکتر مجید ابهری در کارگاه آموزشی نقش سازمانهای مردم نهاد در پیشگیری از آسیب های اجتماعی که با محوریت کودکان کار و خیابانی تشکیل شد، اظهار کرد: والدین کودکان خیابانی به چند دسته تقسیم میشوند، اغلب این کودکان بدون والد یا تک والد یا به همراه نامادری یا ناپدری زندگی میکنند، برخی از آنها نیز با وجود اینکه خانواده دارند، اما بد سرپرست هستند و یا والدین معتاد، گدا یا از کارافتاده دارند.
وی با بیان اینکه هنجارشکنی یا زیر پا گذاشتن ارزشهای اجتماعی، سرآغاز آسیبهای اجتماعی است، افزود: برخی کودکان در خانوادههای مافیای گدایی بسر میبرند. تمام افراد این خانوادهها گدا هستند و عضو شبکه سازمانیافته گدایان محسوب میشوند.
ابهری ادامه داد: طبق تعریف یونیسف، افرادی که به سن قانونی نرسیده و به کار گمارده میشوند، کودکان کار هستند. شاید همه ما فکر کنیم کودکان سر چهارراهها که مشاغل کاذب دارند، کودکان کار هستند، اما در واقع اغلب کودکان کار دیده نمیشوند، چراکه آنها در کارگاههای زیرزمینی و قاچاق مانند کارگاههایی صابونسازی، ریختهگری و غیره مشغول به کار هستند.
این جامعهشناس با بیان اینکه معمولا کودکان کار دوره جوانی خود را نمیبینند و از مرحله کودکی به پیری میرسند، ادامه داد: این کودکان مرد خانواده و مظلومترین مخلوق خداوند هستند، با وجود کار سخت، نصف حقوق یک بزرگسال را دریافت میکنند، هیچ پوشش بیمهای یا درمانی ندارند و اغلب مورد آزار جنسی قرار میگیرند.
عضو آکادمی رفتارشناسان انگلستان در ادامه گفت: ۸۷ درصد کودکان کار دچار بیماریهای ارتوپدی، ریوی و ناراحتیهای پوستی هستند و اکثر این افراد به دلیل بیماری قبل از سن ۴۰ سالگی فوت میکنند.
ابهری با بیان اینکه کودکان کار دارای مشاغل واقعی هستند، اما کودکان خیابانی مشاغل کاذب دارند، عنوان کرد: یکسری از کودکان خیابانی دارای مشاغل پوششی هستند و در اصطلاح زیر پوشش برخی مشاغل مانند گلفروشی، شیشه پاکنی و غیره، تکدی میکنند؛ آنها عضو مافیای تکدی محسوب میشوند و روزانه درآمدی بین ۵۰ تا ۴۰۰ هزار تومان دارند.
وی تصریح کرد: شهر اراک دارای بافت فرهنگی نامتجانس است و به علت کارگری بودن، از اقصی نقاط کشور در این شهر زندگی میکنند. اغلب متکدیان اراک فصلی هستند، یعنی در هر فصل در یکی از شهرها به فعالیت میپردازند، مثلا فصل بهار در شیراز یا تابستان در شمال زندگی میکنند.
ابهری اظهار کرد: گروهی از کودکان خیابانی بزهکار، جیبزن، زاغزن... هستند. بیشتر این کودکان به عنوان وسایل دزدی استفاده میشوند، ۵۰ تا ۷۵ درصد از دزدیهای لوازم خودرو، توسط این کودکان انجام میشود. این کودکان بزهکار، مدرسه جیببری دارند و در آنجا انواع و اقسام آموزشها را میبینند.
وی در ادامه در خصوص سازمان گ.ت.ت که مخفف سازمان گدایان تهران و توابع است، سخن گفت و افزود: ۸ سال پیش با صرف ۲۵ میلیون هزینه، در مورد این سازمان اطلاعاتی کسب کردم. معمولا سازمانهای گدایی دارای هفت سرپل یا پدرخوانده هستند. یکی از وظایف این سازمان تعریف جغرافیای گدایی برای متکدیان است. در شهر تهران هیچ گدایی نمیتواند خارج از محدود جغرافیایی تعیین شده به گدایی بپردازد. تعیین سرقفلی برای اماکن شلوغ، از دیگر وظایف این سازمان است.
ابهری افزود: در سازمان گ.ت.ت، زنهایی وجود دارند که مسئول زائیدن کودکان هستند. هر زن حداقل ۱۲ کودک دارد و آنها را برای گدایی اجاره میدهند. بهای اجاره کودکان معلول بیشتر است. بنابراین این زنها با خوردن قرص و دیگر اقدامات، سعی میکنند کودکان معلول بدنیا بیاورند.
وی با بیان اینکه در دنیا جوانترین معتادان متعلق به کشور ما هستند، عنوان کرد: به منظور استفاده از کودکان برای گدایی، به آنها تریاک میخورانند و در نتیجه این کودکان معتاد میشوند. مطالب مذکور بخش کوچکی از رویدادهایی بود که در جامعه در حال رخ دادن است و بیان آن برای این منظور بود که بدانیم در آسیبهای اجتماعی با چه قشرهایی مواجهیم.
ابهری گفت: ۷۵ تا ۸۰ درصد کودکان کار و خیابانی، از مهاجرین بیگانه هستند که از پدر و مادرهایشان یا دزدیده یا اجاره یا خریداری شدهاند. ۲۰ درصد این کودکان ملیت ایرانی دارند، همچنین غالب این کودکان بزهکاران آینده محسوب میشوند، بنابراین در بخش کودکان کار باید به صورت هدفمند، این افراد شناسایی شوند و حمایت از کودکان کار واقعی و حمایت از خانوادههای آنان در اولویت قرار گیرد.
این مشاور ضمن بیان شرایط ناگوار معیشتی این کودکان، افزود: کودکان خیابانی علاوه بر ایجاد ازدحام و ترافیک در خیابان، منبع متحرک میکروب و ویروس هستند، همچنین الگویی منفی برای سایر کودکان محسوب میشوند، بنابراین بایستی این کودکان از سطح شهر جمع شوند و با شناسایی خانوادههایشان در راستای کمک به آنها اقداماتی انجام شود. حمایت از خانواده این کودکان صحیحترین راه حمایت از این کودکان است.
وی با اشاره به اقدام ارزنده دولت دوازدهم در خصوص اشتغال به تحصیل کودکان بی هویت، بیان کرد: با توجه به اینکه غالب کودکان کار و خیابانی مهاجرین بیگانه هستند، شناسایی خانوادههای آنان ممکن نیست، بنابراین این کودکان بایستی جمعآوری شده و در خصوص درمان، بهداشت و آموزش آنان رسیدگی شود.
ابهری با بیان اقدامات ارزنده شهر تبریز برای ریشهکن کردن گدایی، افزود: بایستی با فرهنگسازی مردم را متقاعد کنیم که صدقه و زکات خود را از راه درست به نیازمندان اهدا کنند، چنانچه دیگر به گداها پول ندهند، کار و کاسبی آنها تعطیل خواهد شد.
وی عنوان کرد: ایجاد تشکلهای مردمی میتواند بسیاری از مشکلات کودکان کار و خیابانی را برطرف کند. این تشکلها با شفافسازی امور مالی و عدم دخالت در امور سیاسی می توانند اعتماد مردم را به منظور مشارکت جلب کنند، در حال حاضر از بین ۴۰۰ هزار تشکل مردمی تنها پنج تا ۱۰ تشکل، فعال هستند و مابقی هیچ فعالیتی ندارند.
ابهری خاطرنشان کرد: باید کودکان کار و خیابانی هر چه زودتر جذب شوند و با بازپروری، آلام و دردهای وارده به آنها درمان شود، تا در آینده شاهد بزهکاریهای گسترده از جانب آنها نباشیم.
وی با بیان اینکه در حال حاضر آموزش و پرورش برای هر ۱۵ دانشآموز یک ساعت مشاوره دارد، عنوان کرد: مشاوره برای کودکان الزامی است تا آنها مورد غربالگری قرار گیرند، همانطور که کودکان اوتیسمی و بیشفعال در سطح مدارس شناسایی میشوند، باید تمهیداتی اندیشیده شود تا کودکان همجنسگرا، دو جنسی و غیره نیز شناسایی شوند. همچنین در اراک ۳۰۰ کودک در حوزه تی. اس وجود دارد که این افراد بیمار محسوب میشوند و برای درمان آنها باید اقداماتی صورت گیرد.
ابهری اظهار کرد: با وجود فضای مجازی، تهدیدات منفی همه فرزندان ما را در بر میگیرد و هیچ کس در حاشیه قرار ندارد، همه در خطر هستند، سونامی اعتیاد و انحرافات جنسی همه مردم را مورد هجوم قرار میدهد، بازپروری و مرمت کودکان خیابانی منجر به تحقق امنیت اجتماعی برای همگان میشود .
وی تصریح کرد: تعدد مراکز تصمیمگیری و تنوع در قوانین و آئیننامهها، از جمله موانع جذب کودکان خیابانی است. همچنین ایجاد شبه خانواده یا مشارکت خانوادهها در همکاری مراکز نگهداری کودکان کار، می تواند اقدامی مثمر ثمر برای احیای این کودکان باشد.