«اختلاف با ايران به تاريخ پيوست»؛ اين را «سامي ابوزهري» يکي از فرماندهان جنبش حماس ميگويد. ظهر روز جمعه بيستوهشتم مهر، هيئتي بلندپايه از رهبران «حماس» به رياست «صلاح عاروري»، نايبرئيس دفتر سياسي اين جنبش، وارد تهران شد.
«اختلاف با ايران به تاريخ پيوست»؛ اين را «سامي ابوزهري» يکي از فرماندهان جنبش حماس ميگويد. ظهر روز جمعه بيستوهشتم مهر، هيئتي بلندپايه از رهبران «حماس» به رياست «صلاح عاروري»، نايبرئيس دفتر سياسي اين جنبش، وارد تهران شد.
آنها از سال ۲۰۰۸ سه بار با اسرائيل جنگيدهاند تا اينکه توانستند بعد از مدتها، با فتح پيمان اتحادي امضا کنند. اسرائيل درباره اين تصميم فتح و حماس گفته است هر توافقي را که بر اساس آن حماس خلعسلاح نشده و روابط خود را با ايران قطع نکرده باشد، نخواهد پذيرفت. شايد يکي از پيامهاي سفر عاروري به ايران، رد اين شروط براي قطع روابط با ايران باشد. حالا هيئت عاليرتبه حماس که ٩ روز بعد از امضاي پيمان اتحاد آنها با فتح به تهران آمده است، ميگويند: «اختلاف با ايران به تاريخ پيوسته است» و ميخواهند روابط ديگري با ايران شروع کنند. صلاح عاروري هم در گفتوگو با «شرق» به همپيماني استراتژيک با ايران تأكيد دارد.
يکي از اعضاي هيئت حماس در تهران، در روزهاي اخير گفته است «اختلاف با تهران به تاريخ پيوسته است»؛ شما چگونه به چنين اطميناني از آينده روابط ايران و حماس رسيدهايد؟
ما آمدهايم تا نشان دهيم اختلافات به تاريخ پيوسته است. ما (تهران و حماس) با همديگر از اساس توافق کردهايم که اجازه ندهيم هيچگونه اختلافي بر روابط دوجانبه ما اثر منفي بگذارد تا بتوانيم اين موانع را پشت سر بگذاريم.
چهبسا ما نقطه نظرات متفاوتي درباره مسائل گوناگون با ايران داشته باشيم ولي نبايد بگذاريم اين اختلافنظر، به همکاري دوجانبه ما لطمه بزند. ما توافق کردهايم که مصلحت بزرگ ملت فلسطين و جمهوري اسلامي ايران در اولويت نخست هر دوي ما باشد و بر اين اساس مسائل خود را پيش ميبريم.
بارها روابط ايران و حماس به سردي گراييده است؛ آيا ممکن است بار ديگر اين روابط شکننده شود؟
ما تلاش ميکنيم که چنين نباشد و اين اتفاقها تکرار نشود. ما در مرحله توافقهاي متعدد و همکاريهای متنوع درباره موضوعات موردعلاقه طرفين و دقيقا موضوع فلسطين هستيم. البته اختلاف نظر بين متحدان و دوستان امري طبيعي است. مهم اين است که با وجود اين اختلافات در مسائلي که از قبل توافق کرده و تفاهم داشتهاند، به همکاريشان ادامه دهند. ما با برادران جمهوري اسلامي ايران درباره مسائل فلسطين توافق داريم. ما در اين مسئله به آنها کمک ميکنيم؛ زيرا فلسطين مسئله آنهاست و آنها هم طبيعتا در اين مسير به ما کمک ميکنند؛ چون مسئله ما و مسئله زندگي و مرگ ماست.
افکار عمومي ميپرسند چه تضميني وجود دارد که بار ديگر حماس گروه ديگري مانند عربستان سعودي يا کشور ديگري را به تهران ترجيح ندهد؟
اولا ما اميدواريم اختلاف ايران با عربستان حل شود؛ دوم اينکه ما دخالتي در نزاعات بين دولتهاي منطقه يا اختلافاتي که با هم دارند، نخواهيم کرد. کار و وظيفه ما اين است که فقط از مسئله فلسطين دفاع و بقيه را هم در اين مسير هدايت کنيم. سوم اينکه رابطه ما با هرکدام از اين دولتها به ضرر دولت ديگري نخواهد بود. رابطه ما با ايران به ضرر هيچ دولت ديگري ازجمله ترکيه، مصر، عربستان يا... نيست. رابطه ما با ترکيه، مصر يا قطر هم به ضرر هيچ دولت ديگري از جمله ايران نيست. هرکدام از اين ملتها يا دولتها که از مسئله ما و ملت ما حمايت کنند، ما از آنها استقبال خواهيم کرد و ما هرگز از اين دولت به ضرر آن يکي جانبداري نخواهيم کرد. ما از هيچ کشوري اين مسئله را نميپذيريم که براي ما پيششرط بگذارند و بگويند نبايد با فلان کشور ارتباط داشته باشيد يا با فلان کشور قطع رابطه کنيد.
آقاي عاروري! در فارسي ميگويند «آزموده را آزمودن خطاست»؛ حماس بارها در تاريخ روابط خود به ايران پشت کرده است؛ آيا ممکن است بار ديگر چنين اتفاقي بيفتد و حماس بدعهدي کند؟
ما در جنبش حماس، نه در سطوح پايين و نه در سطح رهبري هرگز قدمي عليه ايران برنداشتهايم و براي برهمخوردن رابطه، کاري انجام ندادهايم. اگر هم اتفاقي خلاف اين نکته افتاده است يا افرادي براي خودشان رفتار ديگري داشتهاند، اين را هرگز به حساب کل جنبش نگذاريد و موضع کل جنبش حماس اين نبوده است. ما هميشه گفتهايم که با وجود اختلاف نظري که با ايران داشته يا داريم، در منازعات بين کشورها، هيچ دخالتي نميکنيم. اين اتهامي که گفته ميشود ما به مواضعي عليه ايران کشيده شديم، کلا دروغ است و ما عليه ايران هرگز کاري انجام نداده و نخواهيم داد.
در شروع تحولات سوريه، رابطه حماس با آنها بههم خورد و دفتر سياسي حماس در دمشق تعطيل شد. الان روابط حماس و دمشق در چه مسيري پيش ميرود؟
ما با سوريه رابطهاي نداريم، زيرا سوريه درگير جنگ است و ما آرزو ميکنيم که اين جنگ هرچهزودتر تمام شود و اين کشور به صلح و امنيت برسد.
سوريه کشور عزيزي براي ماست، اما به دليل وجود اين جنگ و شرايط حاکم بر آن کشور، ما در آنجا نيستيم و رابطهاي هم با سوريه نداريم، اما ما با عربستان رابطه خوبي داريم. تاريخ روابط حماس و عربستان نشان داده است که اين رابطه فرازوفرودهايي داشته است. ما هم دوست داريم که با عربستان رابطه خوب و حسنهاي داشته باشيم که در خدمت آرمان مردم فلسطين باشد.
چه آيندهاي را براي رابطه با سوريه متصور هستيد، با توجه به اينکه بحران در سوريه هميشگي نخواهد بود؟
من بايد به صراحت بگويم که رابطه ما با ايران و حزبالله ارتباطي به اين موارد نداشته و ندارد که مثلا با سوريه رابطه داشته باشيم يا نه؟ رابطه ما با حزبالله و ايران صرفا مبتنيبر مسئله مقاومت فلسطين است. بايد تأكيد کنم که رابطه ما با سوريه به اين دليل قطع شد که اين کشور درگير جنگ بود و اين جنگ در خيابانها، کوچهها و شهرهاي سوريه جريان داشت. در اين شرايط ما خودمان را از صحنه جنگ دور کرديم تا بخشي از اين منازعه نباشيم. ما موضعي جانبدارانه به نفع هيچکدام از طرفين نميگيريم و نگرفتهايم. در مسئله سوريه هم چنين بود.
وقتي منطقه بحراني شد، حماس که مدام از حمايتهاي ايران بهره ميبرد، همراه خوبي نبود و ايران را تنها گذاشت. چگونه تهران بار ديگر بايد به شما اعتماد کند؟
کسي از ما نخواسته که براي همکاري، بايد ما در منازعات منطقه طرف کسي يا گروهي و دولتي باشيم. نه در گذشته، نه امروز و نه در آينده هرگز چنين مسئلهاي در ميان نبوده و نخواهد بود. برادران ايراني نيز از ما نخواستهاند که در جنگ به نفع آنها يا به نفع مواضع آنها در منطقه مشارکت داشته باشيم. ما جزء محورهاي منازعه منطقهاي نخواهيم بود که يک روز با اين محور و روز ديگر با آن محور متحد باشيم.
گروههاي فلسطيني که قبلا وارد اين منازعات شده بودند، عمل آنها در نهايت به ضرر مسئله فلسطين تمام شده است. ما اين تجربيات تلخ را دوباره تکرار نميکنيم. آيا آنها از ما ميخواهند که مسئله اصلي خودمان را که مقاومت است رها کنيم و به جنگهاي ديگر بپردازيم؟ ما بخشي از منازعات طرفها نخواهيم شد. ما يک کشور مستقل نيستيم که با طرفهايي همپيمان باشيم و در منازعات دخالت کنيم، بلکه ما يک جنبش ضداشغالگري هستيم که در خاک فلسطين زندگي ميکنيم. ما نميتوانيم وارد مناطق ديگري بشويم.
يعني همپيماني حماس با تهران تاکتيکي است نه استراتژي؟
اين گفته درست نيست. رابطه ما با تهران استراتژيکي است. ما توافق کردهايم. ايران دفاع از آرمان فلسطين را مسئله نخست خودش ميداند. وقتي مسئلهاي براي هردو ما اهميت داشته باشد، روابط ما استراتژيک خواهد بود، نه تاکتيکي.