امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
منافع شخصی به هر چیز دیگری ارجحیت دارد. برای سود بیشتر میتوان دروغ گفت؛ فروش بیشتر، کسب رای بیشتر، قبولی در گزینش ادارات دولتی، به دست آوردن دل طرف مقابل، فرار از مردودی احتمالی در یک درس...
شوشان : از «من نبودم و کار آقا گرگه بود» شروع میشود و با دلدردهای نداشته برای فرار از مدرسه ادامه پیدا میکند؛ کمکم یاد میگیریم برای رسیدن به اهداف مان راههای سادهتر را انتخاب کنیم. با این رویه بزرگ و بزرگتر میشویم و دروغهایمان هم. «دروغگو دشمن خداست» خیلی جوابگو نیست.
شخصیت مان شکل میگیرد و وارد اجتماع میشویم. سیاست، اقتصاد، هنر و دیگر عرصهها را اشغال میکنیم و میشویم وکیل و وزیر و آبمیوهفروش و اوضاع و احوال جامعه میشود آن چیزی که امروز میبینیم. لباس چینی را با قسم حضرت عباس به عنوان جنس ترک به مشتری فروختن تا اتفاقات خط قرمزی! بیجهت نیست که کوروش بزرگ در دعایش از پروردگار، دروغ را همردیف خشکسالی و دشمن قرار میدهد و دوری این سه عامل ویرانکننده مملکت را از خداوند میخواهد. از هر نظر که نگاه کنیم، دروغ کاری ناپسند و شرمآور است. البته تا جایی که پای منافع شخصی در میان نباشد!
منافع شخصی به هر چیز دیگری ارجحیت دارد. برای سود بیشتر میتوان دروغ گفت؛ فروش بیشتر، کسب رای بیشتر، قبولی در گزینش ادارات دولتی، به دست آوردن دل طرف مقابل، فرار از مردودی احتمالی در یک درس، گرفتن کرایه بیشتر از مسافران بینوا، گرفتن پست بالاتر و هزار موقعیت دیگر، از جمله شرایطی است که به اقتضای آن میشود برای وجدان بیدار لالایی خواند و همه چیز را زیر پا گذاشت. میشود خانه خود را آباد کرد و بیخیال مملکتی که ویران میشود شد.
جای خالی تابلوی «دروغممنوع» این روزها به شدت در همه جا احساس میشود. واقعا فرض کنید. دنیایی بیدروغ را؛ فضایی بیدروغ را، رویاهایی بیدروغ را؛ چه دنیایی میشود.
شاید با اصول ذهنی خیلی از ما متمایز باشد. شاید خیلیهامان در ابتدا با آن به مشکل بخوریم. شاید... اما دنیای دوستداشتنیاست. چند دقیقه چشمان تان را ببندید و به این دنیای دوست داشتنی فکر کنید و اتفاقات زیبایی که در آن میافتد. دنیایی که منفعت شخصی در آن جایگاهی ندارد.