به جرات می توان گفت استاندار خوزستان عنان انتصابات و عزل و نصب ها را به نمایندگان سپرده و نمایندگان هم بدون در نظر گرفتن سابقه،ارزش،شاخص و تخصص یک شخص و فقط بدلیل خویشی، قرابت، دوستی، هم حزبی بودن او را مستحق پست مسئولیت و مدیریت یک سازمان یا اداره می داند و ان انتصاب صورت میپذیرد این مهمترین موضوعی است که نمایندگان را با استاندار همسو و هم رای داشته است.

البته تمامی استان ها ارزومند داشتن استاندار و نمایندگانی همسو و هم رای هستند اما در جهت منافع استان و توسعه و پیشرفت جامعه ، نه منفعت گرایی فردی و منفعت طلبی

انچه عامه مردم شاهد هستند پسرفت و واپسگرایی در استان میباشد.

اعتیاد.فقر ، تبعیض ها، طلاق، فحشا که بیکاری در صدر ان و مادر تمام معضلات استان است و می رود تا استان را درگیر مسائل پیچیده ای از آسیب های اجتماعی بنماید ، ولی انچه در بین مسئولین در گذر است و تمامی تفکر خویش را به ان معطوف داشته اند انتصابات سلیقه ای است، خشنودی انان از این امتیاز که در هیچ استانی اینچنین نیست بی شک نمایندگان استان خشنود و راضی هستند که هر انچه مراد دل شان است به ان دست یازیده اند.

اما در سوی دیگر قائله دبیر و سخنگوی حزب اعتدال و توسعه استان خوزستان و در بعد دیگر ماجرا اصلاح طلبانی که بر عملکرد دکتر شریعتی خرده گرفته و به دنبال مسیری برای عزل وی و جایگزینی شایسته که مقتدرانه امورات استان را بدست گیرد .دولت هم با ذکاوت و هوشیاری از طرفی قول ابقا را میدهد و از سوی دیگر با تعلل در حکم ابقا بدنبال فرد دیگری است .

دکتر شریعتی به مانند فوتبالیستی میماند که در زمین بازی فقط دوندگی دارد و قدرت مانور و تاکتیک و تکنیک حرکتی گروهی را خوب نمیداند و جز اتلاف وقت و خستگی مفرط هیچ دستاوردی برای تیمش ندارد .

سخت کوشی بدون برنامه ریزی و تلاش بدون درایت .هیچ گره ای را نخواهد گشود .اکنون دیگر وقت قهرمان بازی نیست .

بی شک نمایندگان در برخورد با استاندار سابق که حتی جواب تلفن های انان را نمیداد تا اینکه با استاندار فعلی که تمام امور را به انان واگذار نموده .این را می پسندند و عامه مردم جامعه آن را .

زیرا اداره استان باید بر اساس نص قانون اداره شود نه قبیله ای و خویشاوندی و ....

خوزستان رو به زوال رفته ، حاصل مدیریت چه کسانی است؟ و چرا خوزستان در این چهل سال هیچ پیشرفتی در مقایسه با دیگر استانها نداشته .؟

امروز بیانیه دبیر حزب مبنی بر پیگیری کاستی ها و عزل و نصب ها و در نهایت انتصاب های بدون مرز منتشر گردید و بصورت جدی هشدار داد.

گرچه حزب اعتدال نیز بدنبال سهم خواهی میباشد و نه درمندی مردم و تهدیدهایش برای منافع خویش است نه از سر دلسوزی جامعه گرفتار و مصیبت زده .اما انها نیز با فشار روانی بر استاندار بدلیل اینکه حزبشان فعلا دست بالا را دارد و بر سر کار است . سهم شان را از کالبد نیمه جان استان طلب می کنند.

ظاهرا جناب استاندار به خواسته ها انان اهمیتی نداده و نمیدهد و بغیر از دبیر حزب ، که آن هم چون می دانسته با توجه به بخشنامه جدید حق ادامه فعالیت نداشته .هیچکدامشان را شایسته امورات اجرای استان ندانسته و در انتصابات به آنان پشت کرده، بزرگان حزب مشارکت و اصلاحات همگی از عملکرد وی ناراضی هستند و شخص استاندار می داند که ماندگاریش در مسند استانداری بها دادن به نمایندگان است .

البته این طرز اندیشه و تفکر عاقبت هم نمایندگان را در ازمون سختی برای انتخاب مجدد قرار می دهد و حتم به یقین مردودین اصلی این میدان خواهند بود و هم استاندار را در خوزستان در وادی سیاست حذف می کند بطوری که عملکرد منفی مسبوق به سابقه ان در اذهان جامعه و سیاسیون باقی خواهد ماند.