شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۸۲۱۴۸
تاریخ انتشار: ۲۷ آذر ۱۳۹۶ - ۱۳:۰۳
جاوید قربان‌اوغلی . روزنامه شرق
با گذشت حدود دو سال از حادثه مشکوک آتش‌زدن سفارت عربستان سعودی در تهران و قطع روابط دیپلماتیک، تنش در روابط دو کشور به اوج خود رسیده و بیم آن می‌رود که در صورت استمرار، به شرایطی غیرقابل‌کنترل تبدیل شده و منطقه را با بحران دیگری روبه‌رو کند که خسارات و تبعات احتمالی آن به‌مراتب بیش از تصور خواهد بود.

امروز این سؤال برای تحلیلگران مسائل منطقه مطرح است که بحران در روابط تهران و ریاض تا کجا پیش خواهد رفت و نقش آمریکا و اسرائیل در این سناریو چگونه خواهد بود؟ 

آمریکا از زمان حضور ترامپ در کاخ سفید در تلاش برای برهم‌زدن توافق هسته‌ای است. تهدید خروج از برجام را مانند شمشیر داموکلس بر سر این توافق بین‌المللی و دیگر کشورهای ١+٥ امضا‌کننده آن نگه داشته است و چنانكه شاهدیم از هر وسیله‌ای برای نیل به این هدف استفاده می‌کند که تأییدنشدن پایبندی ایران و ارجاع تصمیم‌گیری دراین‌باره به کنگره از جمله آن است؛ هرچند که به‌دلیل دفاع حامیان توافق، این اقدام ترامپ فعلا با شکست روبه‌رو شده است.

اقدام دیگر ترامپ برای همراه‌کردن متحدان اروپایی آمریکا در برهم‌زدن توافق، موضوعات منطقه‌ای و دخالت ایران در آن است. پیگیری تحرکات مقامات آمریکایی و رژیم صهیونیستی حکایت از آن دارد که آمریکا در پیشبرد این راهبرد توانسته است به موفقیت‌هایی دست یابد که اظهارات رو به تزاید مقامات فرانسه درباره نقش ایران در منطقه مؤید این مطلب است. 

پایان‌بخشیدن به ایران‌هراسی در صحنه بین‌المللی و آغاز دوره جدید از تعامل جهانی، ازجمله مهم‌ترین دستاوردهای برجام است که باید آن را پاس داشت و از هر اقدامی که روابط ایران با جهان را به دوره قبل از برجام برگرداند، پرهیز کرد.

درحال‌حاضر، مهم‌ترین تهدید در‌این‌رابطه، تنش رو به تزاید در روابط ایران و عربستان است و چنانكه ملاحظه می‌کنیم مقابله با ایران که وجه مشترک سیاست‌های ریاض و تل‌آویو است، موجبات نزدیکی این‌دو را فراهم کرده است. 

رصد اقدامات نهاد‌های تصمیم‌گیر آمریکا در ارتباط با ایران و تحرکات و اظهارات ناصواب متحدان آن، نمایانگر اتحادی نامیمون بین مخالفان و آماده‌سازی منطقه و جهان برای اقدامی شرورانه درباره ایران است که باید آن را جدی گرفت و تا قبل از رسیدن تحولات به نقطه بازگشت‌ناپذیر، از بروز فاجعه‌ای دیگر در منطقه جلوگیری کرد. از زمان روی کارآمدن هیئت حاکمه جدید در ریاض، تحرکات در روابط عربستان و اسرائیل شدت یافته و در چند سال اخیر، به‌‌وي‍‍‍ژه پس از توافق هسته‌ای ایران با کشورهای ١+٥، تحولات سوریه و پیروزی اسد و متحدانش (ایران و روسیه) و همچنين بحران یمن که مانند باتلاقی عربستان را در خود فرو برده، همکاری‌های سیاسی، اطلاعاتی و امنیتی ریاض-تل‌آویو افزایش یافته است که به نظر می‌رسد هدف عمده این دو، مقابله با ایران و گسترش نفوذ کشورمان در خاورمیانه در دوران پسابرجام است.

این تحولات در شرایطی صورت می‌گیرد که عربستان مانند بسیاری از کشورهای عربی روابط رسمی دیپلماتیکي با اسرائیل ندارد. 

 البته دلیل این امر در وهله نخست، مسئله فلسطین و مخالفت افکار عمومی جهان عرب و اسلام با رژیم صهیونیستی است. حساسیت این موضوع و هزینه بالای سیاسی چنین روابطی به‌گونه‌ای است که تعدادی از کشورهای عرب، باوجود داشتن ارتباطات گسترده با اسرائیل از افشای آن بیمناک هستند.

عربستان به‌دلیل ادعای زعامت بر جهان عرب و کلیدداری کعبه و آگاهی از حساسیت مسلمانان جهان، تا چند سال اخیر همچون ایران حتی از به‌کاربردن نام «کشور اسرائیل» به‌طورمستقیم امتناع کرده و به‌جای آن از عبارت «موجودیت صهیونیستی» استفاده می‌کرد. در زمینه تجاری و اقتصادی نیز، براساس اطلاعات در دسترس، روابط گسترده‌ای میان عربستان و اسرائیل برقرار نيست و باوجود تحولات مثبت و رو به تزاید بین این دو، هنوز هواپیماهای خطوط هوایی اسرائیل برای پرواز به کشورهای آسیایی اجازه عبور از حریم هوایی سعودی را ندارند. ٤٠ سال قبل، سازش مصر و اسرائیل با مقاومت جدی اعراب، جهان اسلام و به‌ويژه مردم مظلوم فلسطین روبه‌رو شد و جبهه‌ای متشکل از چهار کشور عربی برای مقابله با آن معاهده ننگین تشکیل شد. 

چنانكه ذکر آن رفت، برخی از کشورهای عربی و اسلامی باوجود ارتباطات پنهان با اسرائیل، از ترس واکنش مردم جرئت آشکارسازی آن را نداشتند. وقوع انقلاب اسلامی و برافراشته‌شدن پرچم مبارزه با اسرائیل، توان مضاعفی را به برخی کشورهای عرب و خصوصا فلسطینی‌های در خط مقدم مبارزه داد.

امروز شرایط با چهار دهه قبل کاملا متفاوت شده و تشتت بین کشورهای عربی و اسلامی از اختلافات آنها با اسرائیل نمود بیشتری دارد. در چنین شرایطی، نزدیکی عربستان سعودی و اسرائیل و شکستن قبح روابط با این رژیم در بین کشورهای عربی و اسلامی تحولی خطرناک در منطقه است و ضرورت دارد ایران از همه توان خود برای جلوگیری از این تحول استفاده كند. 

آمریکا و اسرائیل با استفاده از شرایط منطقه درصدد هموارکردن راهی هستند که از زمان اشغال فلسطین تاکنون در انجام آن ناکام بوده‌اند. عربستان بازیگری تنها و منزوی در جهان عرب و اسلام نبوده و در بین این کشورها نفوذ چشمگيري دارد. این بدان معناست که بهبود روابط اسرائیل و عربستان به احتمال زیاد محدود به مناسبات دوجانبه نخواهد ماند و دیگر کشورهای دنباله‌رو سعودی در منطقه نیز به‌تدریج به‌سمت همکاری با اسرائیل و عادی‌سازی روابط حرکت خواهند کرد.

دکتر روحانی اخیرا دو شرط، یا به‌قول خود «دو قطع» را برای اعاده روابط با عربستان مطرح کرده و اظهار داشت: «ما دو قطع از عربستان می‌خواهیم؛ قطع دوستی غلط با صهیونیسم و قطع بمباران غیرانسانی در یمن. ما دیگر با عربستان مشکلی نداریم و می‌توانیم روابطمان را برقرار كنيم و روابط خوبی داشته باشیم. آنها باید آغازگر این مسئله باشند».

ایران بارها بر راه‌حل سیاسی بحران یمن تأکید کرده ولی روشن است که عربستان در فضای کنونی و با پیش‌رو‌داشتن نتایج جنگ در عراق و سوریه و تا زمانی که پایان بحران یمن تضمین‌کننده امنیتش نباشد، همچنان به تهاجم نظامی به این کشور ادامه خواهد داد.

انتقاد آمریکا از عربستان به‌دلیل شرایط وخیم کودکان ناشی از بمباران‌های کور و بی‌هدف، حذف فیزیکی روباه یمن، علی‌ عبدالله صالح، از صحنه تحولات و همچنین تصمیم اخیر ترامپ در انتقال سفارت آمریکا به بیت‌المقدس، فرصت مغتنمی برای اجرائی‌کردن راه‌حل سیاسی در یمن است.

تحقق این مهم نه در پیغام‌های مشروط و مخفی بلکه در بازگذاشتن کانال‌های مذاکره با همان منطق تجربه‌شده و موفق برد–برد با عربستان سعودی است. موفقیت در ناکام‌گذاشتن جریانی که در تلاش برای ازبین‌بردن قبح رابطه با اسرائیل به بهانه «هراس از تهدید ایران» است کمتر از موفقیت در یمن نیست؛ به‌‌ويژه اینکه عربستان، یمن را موضوعی کاملا حیاتی برای امنیت خود می‌داند و با پشتوانه مالی عظیم خود قادر به ادامه جنگ تا زمانی طولانی است، درحالی‌که استمرار آن برای مردم یمن فاجعه و برای ديگران مستلزم هزینه‌های سنگین خواهد بود.
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار