همه چیز از مشهد آغاز شد. روز پنجشنبه برخی از مردم مشهد به خیابان آمدند و نسبت به گرانیهای اخیر و بعضی از مشکلات اقتصادی اعتراض کردند. اعتراضی که با شعارهای تند علیه دولت روحانی و شخص رییس جمهور همراه بود.
جریان رقیب روحانی در داخل کشور از این اعتراضها حمایت کرد و گفت که این تظاهرات نشان از ضعف دولت در اداره کشور است.
واکنشها با شاید بهتر بگوییم ذوق زدگی اصولگرایان ادامه داشت تا اعتراضها وارد فاز تازهای شد. شعارهای مردم از مسائل اقتصادی به مسائل سیاسی سوق پیدا کرد.
دغدغههای اقتصادی جای خود را به شعارهای سیاسی داد. شعارهایی که بسیار تند تر از حوادث سال 88 بود.
مردم را دریابیم، به همین سادگی
این شعارها این سوال را در ذهن ایجاد کرد که تظاهرات کنندگان دقیقا چه کسانی هستند؟
سوالی که هنوز بعد از گذشت سه روز از آغاز اعتراضات همچنان باقی است و کمتر کسی میداند این اعتراضها از کجا هدایت میشود؟ آیا این یک اعتراض خودجوش داخلی است؟ آیا این یک راهپیمایی برنامه ریزی شده از طرف آن سوی آبهاست؟
پاسخ این سوال داده شود یا خیر باعث نمیشود چشم خود را به علت اصلی این اعتراضات ببندیم. مردم در زندگی روزانه خود با مشکلات عدیدهای روبرو هستند.
مشکلاتی که واقعا زندگی را برای مردم سخت کرده است. فکر کردن به آینده برای برخی از مردم چیزی شبیه یک آرزوست. برای بخشی از مردم آینده همان نان شبی است که میخورند. نانی که تازه برای عدهای هم نیست و گرسنه سربه بالین میگذارند.
گران شدن اجناس شاید برای دولتمردان و صاحبان کارخانه عادی و لازم باشد. آنها میگویند اگر مثلا شیر را گران نکنیم ضرر میکنیم اما همین گرانی میتواند زندگی هزاران خانوار را در کشور تحت تاثیر قرار دهد.
شاید خیلیها باور نکنند اما غذای اصلی بخشی از جامعه همین تخم مرغی است که گران شده بود. بخشی از مردم ناهار و شام سیب زمینی آب پز میخورند با نان.
شاید خیلیها باور نکنند اما بعضی از مردم زور خریدن همان تخم مرغ و سیب زمینی را هم ندارند.
نمیشود سطح زندگی مردم ثابت بماند اما قیمت کالا ها همچون هواپیمای در حال پرواز اوج بگیرد. مردم هم میدانند که نمیشود سالها قیمت یک کالا را ثابت نگه داشت اما آنها انتظار دارند با بالا رفتن قیمتها حقوق آنها نیز افزایش پیدا کند. حقوقی که بتواند آنها را به سمت زندگی آرام سوق دهد.
برای جوان بیکار زندگی در این شرایط سخت است. نمیشود به این جوان گفت بشین و نگاه کن و حرفی هم نزن.
تنها راه مقابله با اعتراضات این چنین بهبود وضع زندگی مردم و توجه به خواستههای آنهاست.
مردم ایران از شعار خسته شدهاند. آنها در فضای امروز ایران کمی عمل میخواهند. نیمی از این شعارهای خوب هم عملیاتی شود بسیاری از مشکلات کشور حل خواهد شد.