شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۸۳۶۱۱
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار: ۱۷ دی ۱۳۹۶ - ۱۸:۴۰
دکتر نصرالله امامی

دکتر نصرالله امامی، استاد گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید چمران اهواز در یادداشتی به مناسبت درگذشت دکتر سردار شهابی عضو هیئت‌علمی بازنشسته و از بنیان‌گذاران دانشکده الهیات و معارف اسلامی این دانشگاه، وی را سردار فرهنگ و فضیلت خواند.

استاد دکتر سردار شهابی رخت به دیار باقی کشید. این خبر کوتاه، اندوهی ژرف در دل شاگردان استاد بر جای گذاشت  و مرا که شاگرد دیرینه‌اش هستم، گریه ناک ساخت و باردیگر گذشته‌های دور را در ذهن و ضمیرم زنده کرد؛ دبیرستان رازی آبادان و دوران دانش‌آموزی و دبیران سخت‌کوش و دانش آموزان مشتاق.

دبیرستان رازی که بیشتر به کالجی می‌مانست تا دبیرستانی به شیوه متعارف، در سال 1316 شمسی ساخته‌شده بود، در دهه سی شمسی بزرگ‌ترین مرکز علمی آبادان بعد از دانشکده نفت به‌حساب می‌آمد. فضایی گسترده، کلاس‌های فراخ، کتابخانه‌ای پربار، سالن نمایشی و سخن‌رانی بزرگ و مهم‌تر از همه دبیرانی کارآمد و دانش‌آموختگانی بلندآوازه در عرصه دانش‌های جدید، شعر، نویسندگی، ترجمه، تئاتر و سینما، نام دبیرستان رازی را آبادان به صورت یکی از افتخارات این شهر ماندگار کرده است.

 مدیریت موفق دبیرستان رازی سال‌ها بی هیچ تغییری و فارغ از حوادث و رویدادهای سیاسی و سلیقه‌ای، کار خود را می‌کرد و فرایند پویای آموزش در این مرکز علمی از جنبش باز‌نمی‌ایستاد. 

دکتر اصغر نراقی دانش‌آموخته فلسفه و علوم عقلی سال‌ها مدیر آن بود؛ دبیران و ناظمان، کتابدار، کارکنان دفتری و مستخدمانش سال‌ها بود که بی هیچ تغییری و بی آن‌که گرفتار روزمرگی شوند، خیل دانش آموزان را استقبال می‌کردند، پرورش می‌دادند و پس از چند سالی با کوله باری از دانش و معرفت بدرقه می‌کردند و من هنوز پس از نیم‌قرن، نگاه عمیق و اندیشه ژرف و کلام نافذ دکتر نراقی را که به ما فلسفه و منطق می‌آموخت، فراموش نکرده‌ام و در خاطر دارم.

 از دبیران آن روز، یعنی  مقارن دانش‌آموزی من در دبیرستان رازی، تنی چند بعدها به استادی دانشگاه رسیدند و نسل جوان‌تری را جانشین خود کردند؛ ازجمله آنان یکی زنده‌یاد دکتر سردار شهابی بود؛ از بزرگان دیگر ، دکتر محمدجعفر پاک‌سرشت استاد دانشگاه شهید چمران اهواز است که خدایش عمر طولانی دهاد و باز دکتر معبود انصاری است که استاد ادبیات فارسی ما بود و اگر خطا نکنم هم‌اکنون استاد جامعه‌شناسی دانشگاه کلمبیا در آمریکاست؛  و باز تنی چند که در میانه این سال‌ها به دیار باقی شتافته‌اند، و خدایش غریق رحمت خود داراد .

اولین بار قریب 50 سال قبل یا کمی بیشتر در درس عربی توفیق شاگردی استاد دکتر شهابی را حاصل کردم، سال‌های دانش‌آموزی در محضر آن بزرگوار از بهترین ایام زندگی من است و لحظه‌لحظه‌اش را در خاطر دارم. چهره بشاش و لبخند پرمهر استاد که در آن روزگار در اوج جوانی و جدیّت معلمی بود، برایم فراموش‌نشدنی است. 

استاد شهابی، درس عربی دوره متوسطه ادبی را به شیوه خاصی تدریس می‌کرد؛ متن را می‌خواند و با دقت تمام  شرح می‌کرد و ما نکته‌های مهم را یادداشت می‌کردیم.

باوجودآن که در همان زمان در محضر عالمان و ادیبان عرب‌زبان، جامع المقدمات و دروس عربی دیگر را نیز می‌خواندم، ولی هرگز از درک نکته‌ها و اشارات علمی استاد بی‌بهره نمی‌ماندم .

سال‌های دانش‌آموزی به سرعت سپری شد و من در دانشگاه تهران به ادامه تحصیل در رشته ادبیات فارسی مشغول شدم، پس از چند ماهی وسوسه ادامه تحصیل در رشته حقوق و علوم سیاسی که شرایطش برایم مهیا بود، دامان خاطرم را گرفتار کرد؛ پدرم که خدایش رحمت کناد، محضردار بود و مرا به ادامه تحصیل در رشته حقوق تشویق می‌کرد و مادر مهربان و زنده‌یادم با این کار به‌شدت مخالفت می‌ورزید؛ 

از استاد راهنمایم شادروان دکتر محمد خوانساری صاحب کتاب پرارج منطق صوری راهنمایی خواستم. توصیه استاد آن بود که رشته ادبیات را ادامه دهم؛ ولی تردید رهایم نمی‌کرد؛ در فرصتی به آبادان بازگشتم و به خدمت استاد زنده‌یاد دکتر شهابی رسیدم و ماجرا را بازگفتم، با استدلالی کوتاه اما قاطع، دشواری‌های کار قضاوت و شرایط آن را برایم بازگو کرد و من استوارتر و مشتاق‌تر به تحصیل در رشته ادبیات ادامه دادم و امروز می‌دانم که هدایت آن دو استاد چراغ راهی شد که از پای نهادن در آن هرگز پیمان نشدم. 

در دوران دانشجویی پیوند من با استاد همچنان برقرار بود و گاه‌گاهی حامل پیام و سلام استادان زنده‌یاد دکتر اسماعیل حاکمی و دکتر فیروز حریرچی از استادان دانشگاه تهران برای ایشان بودم. آنان سال‌هایی را هم‌دوره استاد شهابی بودند.

هنگامی‌که در سال 1355 هجری پس از فراغت از تحصیل و پایان خدمت سربازی به ادامه تحصیل در دوره دکتر ادبیات پرداختم و هم‌زمان به استخدام دانشگاه جندی‌شاپور (شهید چمران امروزین) درآمدم، دکتر شهابی رییس دبیرستان انصاری آبادان بود.

روزی در همان سال  به خدمت ایشان رسیدم و عرض کردم که خدمت در دبیرستان‌های آبادان، کفایت است و محیطی فراخ‌تری مانند دانشگاه جندی‌شاپور برای فعالیت علمی شما مناسب‌تر است؛ متعاقب این صحبت‌ها مدارک و تقاضای استخدام استاد شهابی را به اهواز آوردم و در بعدازظهر یکی از روزهای پاییز 1356 به دکتر عباس جامعی رییس وقت دانشگاه جندی‌شاپور تقدیم کردم و استاد از همان سال با حفظ سابقه از وزارت آموزش و پرورش به دانشگاه منتقل شد. 

در آن زمان دانشکده الهیاتی در کار نبود و دفتری برای ایشان در مجاورت معاونت دانشجویی امروز ترتیب دادند و مقرر شد که از همان سال 1356 دانشکده الهیات با سه عضو هیئت‌علمی که عبارت بودند از: استاد سردار شهابی (مربی تمام وقت)، رضا برکات دیباجی (مربی تمام وقت) و سید رضا دیباجی ( مربی تمام وقت) کار خود را آغاز کند، که نکرد. با شروع انقلاب اسلامی، ارتباط آن دو تن دیگر به دلایلی که ذکرش در این مختصر نمی‌گنجد، با دانشگاه قطع شد و تنها استاد شهابی ماند و هنگامی‌ که در سال 1357 زنده‌یاد استاد حسین چوبین و استاد محمود  شکیب انصاری به استخدام دانشگاه درآمدند، دانشکده الهیات و معارف اسلامی  که طرح آن از قبل از انقلاب مهیا شده بود، تأسیس و دریکی از بال‌های سازمان مرکزی دانشگاه مستقر شد و مشغول به فعالیت گردید.

 استاد دکتر شهابی که شیخ و بزرگ دانشکده الهیات محسوب می‌شد، در تأسیس و  دایر کردن و توسعه این دانشکده رنج بسیار برد و سعی بلیغ مبذول داشت و با جذب اعضای هیئت‌علمی جدید و دایر کردن رشته‌های تازه و انتقال گروه ادبیات عربی از دانشکده ادبیات به الهیات، تلاش بسیار کرد و سال‌ها ریاست این دانشکده را بر عهده داشت.

کوتاه سخن آن‌که استاد دکتر شهابی از همان روزگار جوانی در سلامت نفس و تقوای باطنی و توان علمی مشهور بود. ایشان سال‌ها در مناصب دیگری غیر از ریاست دانشگاه نیز کوشا بود و طی سال‌های جنگ تحمیلی و دفاع مقدس هرگز سنگر دانشگاه را رها نکرد و در مشاورت و بعضاً هدایت مدیران دانشگاه در برخی از امور کوتاهی نمی‌ورزید و یاری و لطف خود را از هیچ‌کس دریغ نمی‌داشت و در حق این شاگرد کمترین خود نیز مهری خاص داشت و من گهگاه توفیق آن را می‌یافتم که  شرف دست‌بوسی استاد را حاصل کنم، هرچند که حق آن بزرگوار براین بنده فراتر از آن بود که با این مختصر ادا شود.

یاد استاد در خاطر شاگردان او ماندنی است و او از مفاخر ماندگار دانشگاه ما و جامعه علمی خوزستان است ؛ خدایش رحمت کناد. عاش سعیدا و مات سعیدا!
comment
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
انتشار یافته: ۲
comment
comment
حمیدرضا پیرمرادیان
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۳:۳۳ - ۱۳۹۶/۱۰/۱۸
comment
0
0
comment إنا لله و إنا إلیه راجعون
اینجانب افتخار شاگردی این استاد فقید را داسته ام, دانشکده الهیات طی این دو سال گذشته دو گوهر گرانبها از کف بداد، یکی استاد دکتر حسین چوبین و دیگری استاد دکتر سردار شهابی، خداوند هر دو را قرین رحمت واسعه خویش بدارد، و دیگر اساتیدم در گروه عربی و همچنین استاد گرانقدرم دکتر نصرالله امامی در دانشکده ادبیات را در کنف حمایت خود حفظ نماید.
comment
خلیل موحد
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۵:۱۱ - ۱۴۰۲/۰۶/۲۱
comment
0
0
comment من در ترم مهر- بهمن سال 58 و ترم ناتمام بهمن 58- تیر 59 دانشچوی دانشکده-ی الهیات دانشگاه جندی شاهپور اهواز بودم. اساتید ما از آقایان و نیز یک خانم گرامی که استاد درس روانشناسی ما بود همگی انسان های علاقه مند و متعهد به آموزش دانشجویان بودند. برای استادان چوبین و شهابی و دیگر استادانی که چشم از گیتی فرو بسته اند، بخشایش خداوندی و برای کسانی که هستند، تندرستی و شادابی آرزومندم!
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار