چندین روز از اعتراضات مردمی به علت مشکلات مختلف معیشتی و اجتماعی میگذرد .
آغاز اعتراضات به خاطر مشکلات معیشتی و دغدغه های آنان به خاطر به خطر افتادن امید و آرزوهای جامعه برای داشتن فردای بهتر بود ولی در ادامه به دلایل مختلف که خارج از حوصله این بحث است از حالت اعتراض قانونی به خاطر مشکلات عمیق معیشتی و گرانی خارج شد و رنگ خشونت و هنجارشکنی پیدا کرد و با عبور از مرزهای قانون که فصل الخاطب همه آحاد جامعه میباشد همراه شد.
فارغ از رفتارها و هنجار شکنیهای پیش آمده ، این اعتراضات و یا به نوعی این عصیان ، خشم و سرکشی مردمی پیامها و کدهای واضح و کاملا روشن برای مسئولین داشت .
این وقایع نشان داد که صبر و تحمل مردم نسبت به ادامه کوچک شدن مستمر سفره های خانواده و شرمندگی والدین نزد فرزندان به خاطر عدم امکان تامین نیازهای برحق آنان و شنیدن شعارها و حرفهای تکراری از بعضی مسئولین و ناکارامدی دولتها در تامین بعضی از نیازهای اساسی مردم به سر آمده است و خواستار رسیدگی عاجل برای حل مشکلات خود میباشند .
به زعم من شاید دلایل این اعتراضات که عناصر سیاسی ، اجتماعی کشور را متاثر از وجود خود کرد و انعکاس جهانی پیدا کرد ریشه در عدم کامیابی مردم در رسیدن به حقوق حقه معیشتی ، اجتماعی و فرهنگی خود میباشد و در کنار آن ناکارامدی و فساد حاکم در بعضی از مدیران و برملا شدن اختلاسهای بزرگ در سیستم های اداری و مالی ، وجود رانت ، تبیعیض ، افزایش اختلاف طبقاتی و رفتارهای اشرافی بعضی از مسئولین در کنار فقر ، بیکاری ، گرانی موجود در جامعه و ناامیدی از داشتن آینده بهتر میباشد .
امید که دولتمردان هوشمندی به خرج بدهند و صداهای برحق مردم را بشنوند و با تغیر نگرش و استراتژی خود در سیاستهای داخلی و خارجی بیش از این اجازه ندهند مردم شریف و با عزت ایران اسلامی تحت فشارهای معیشتی باشند و شرایطی را ایجاد کنند که در شان و منزلت این مردم با تاریخ پر افتخارشان باشد .
وگرنه با ادامه این روند ناکارامد فعلی بیم آن میرود که دیر یا زود شاهد تکرار این قبیل اعتراضات در سطح وسیعتری در جامعه به دلایل گفته شده باشیم .