عضو انجمن دوستداران و پژوهشگران شهرستان دزفول (دزپارس) معتقد است: راهاندازی موزه باستانشناسی دزفول تنها نیاز نیست بلکه الزام است.
سامان پورفلاطون گفت: تپههای باستانی چغامیش دزفول یکی از باارزشترین تپههای باستانی خاورمیانه است که ظرفیتهای بارز و بالقوه بسیاری برای ثبت در میراث جهانی یونسکو دارد.
وی خاطرنشان کرد: چغامیش دزفول شهری از دوران پیش از اختراع خط است و قدمت آن به حدود 6800 سال پیش از میلاد مسیح بازمیگردد. چغامیش که بزرگترین شهر دوره نوسنگی است را باید نخستین مرکز در ایران دانست که خط و کتابت در آن جا ظاهر شده است. تپههای ارزشمند به جا مانده از این شهر باستانی که گنجینهای از تمدنهای آن دوران است در 15 آذر 1344 به شماره 487 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیدهاند. این گنجیه به قدری ارزشمند است که خانم دکتر هلن کانتور در سخنرانیهای خود چغامیش دزفول را با عنوان «شهری از سپیده دم تاریخ» معرفی میکند.
پورفلاطون ادامه داد: چغامیش در میان دشتی وسیع و در 18 کیلومتری جنوب شرقی شهر دزفول قرار دارد. در این تپه این واقعیت نهفته است که آثار فرهنگ و تمدن و مدنیت در هشت هزار سال پیش هستند و نشان میدهند که انسانهای آن زمان چگونه میزیستهاند. خانم کانتور معتقد است که بر اساس شواهد موجود نمیتوان گفت مردم این شهر عیلامی بودهاند. مردم این شهر کوچک حدود هفت هزار سال قبل از میلاد از کشاورزی و دامپروری گذران میکردند.
عضو انجمن دوستداران و پژوهشگران شهرستان دزفول (دزپارس) یادآوری کرد: هیئتی از باستانشناسان مؤسسه شرقشناسی دانشگاه شیکاگو کاوشهای خود را در تپههای چغامیش به سرپرستی پروفسور دلوگاز و خانم دکتر هلن کانتور در دهه ۴۰ خورشیدی آغاز کردند. آنان توانستند در طول کاوش خود آثار و اشیای بسیار ارزنده و تودههای عظیمی از سفالهای دوره پیدایش خط در تپه چغامیش را کشف کنند. چغامیش یکی از مراکز مهم آغاز کتابت و شهرنشینی در ایران به شمار میرود و تعداد زیادی الواح گِلی و قطعات و ظروف و کاسههای سفالی مشهور به «لبه واریخته» که از سفالینههای شاخص دوره آغاز کتابت است از این تپه به دست آمده است.
وی با بیان این که در میان اشیای مکشوفه کهنترین سند حاضر از دریانوردی ایرانیان که ریشه فرهنگی آن به شش هزار سال قبل از میلاد برمیگردد کشف شده است گفت: این مُهر گلین سندی است از گل پخته که در حفاریهای ناحیه چغامیش دزفول به دست آمده و یک کشتی را با سرنشینانش آن نشان میدهد. در این کشتی یک سردار پیروز ایرانی، بازگشته از جنگ، نشسته و اسیران زانو زده در جلوی او دیده میشوند. همچنین در این مهر یک گاو نر و یک پرچم هلالی شکل هم دیده میشوند.
پورفلاطون افزود: به دنبال کاوشهای باستانشناسان خارجی در منطقه چغامیش دزفول مُهری استوانهای شکل کشف شد که در نوع خود بینظیر است. این مُهر کهنترین ارکستر جهان را نشان میدهد. پروفسور دلوگاز یکی از کاشفان این مُهر درباره این اثر ارزشمند باستانی میگوید این نخستین سندی است که بشر از موسیقی به شکل هُنری سازمان یافته دارد. در واقع این مُهر قدیمیترین سند از تاریخ موسیقی جهان که تاکنون به دست آمده و متعلق به منطقه چغامیش دزفول است که تاریخ موسیقی ایران را به هزاران سال قبل میرساند. مُهری که در چغامیشِ دزفول کشف شده حاوی صحنهای از اجرای موسیقی است و برای نخستین بار تصویر سازهای گوناگون را در یک کتیبه به صورت یک جا داریم که نشان از پیدایش آهنگ و موسیقی به صورت همنوازی است.
او ادامه داد: در تصویر این مُهر تصویر ارکستری را مشاهده میکنیم که سازهای زهی، بادی و کوبهای را در بردارد و خواننده با آنها همکاری میکند. اما این ارکستر گوشهای از صحنه اصلی را نشان میدهد و نوازندگان به جز طبلزن همه به سمت راست چرخیدهاند. در برابر، مردی مشاهده میشود که روی بالشی نشسته و میزی در جلویش قرار دارد که روی آن خوراکیهای گوناگون چیده شده است و خدمتکار در حال پذیرایی از او است. میتوان چنین پنداشت که این تصویر صحنهای را نشان میدهد که به مراسم مذهبی بستگی دارد.
عضو انجمن دوستداران و پژوهشگران شهرستان دزفول (دزپارس) با اشاره به پایههای پیدایش خط در ژتونهای چغامیش توضیح داد: در حفاریهای تپههای باستانی چغامیش گویچههای منقوشی کشف شده که مربوط به دوران پیش از پیدایش خط هستند. درون این گویهای گلی ژتونهایی وجود داشته که هر کدام با طرحی که روی آنها بوده نشانگر انواع دام و محصولات کشاورزی و مقدار و تعداد آنها بودهاند. استفاده از این گویها گمانههای گوناگونی را در زمینه داد و ستد در آن دوران به وجود میآورند. این که آیا این گویها به عنوان رسید در یک سامانه امانتداری همچون بانکهای کنونی استفاده میشده یا یک شبکه پستی یا به عنوان ابزار حسابداری رازی است که هنوز در دل این گویچهها نهان است. بعدها طرح ژتونهای درون این گویچهها را روی کتیبههای گلی رسم کردند که عملا پایههای پیدایش خط به این گونه بنیاد نهاده شد.
پورفلاطون وجود موزه باستانشناسی دزفول را یک الزام دانست و گفت: دزفول شهری است که سابقهای بسیار دیرینه دارد و هماکنون بافت شهر خود به مثابه موزهای بزرگ است که نمایانگر بیش از ۱۰ هزار سال تمدن این ناحیه است اما به اعتقاد محققان و پژوهشگران آن چه که بیشتر از یک نیاز در این شهر احساس میشود الزام به وجود مؤسسهای تخصصی، دایمی و غیرانتفاعی در حوزه باستانشناسی است که پژوهش در آثار و شواهد به جای مانده انسان و محیط زیست او، گردآوری آثار، حفظ و بهرهوری معنوی و ایجاد ارتباط بین این آثار به ویژه به نمایش گذاشتن آنها در قالب یک موزه باستانشناسی را برعهده داشته باشد.
او خاطرنشان کرد: منطقهای با این همه ظرفیت فوقالعاده و این حجم از تاریخ و تمدن کهن ایرانی را که در دل خود نهفته دارد خود باید میراثدار این تاریخ درخشان باشد. امروز وجود موزه باستانشناسی در شهر دزفول تنها نیاز نیست بلکه الزام است که بتواند با حضور متخصصان حوزههای باستانشناسی و تاریخ هم از آثار گران قدر این منطقه بهتر صیانت کند و هم کاوشهای نیمه تمام منطقه را سامان دهد و صد البته نتایج را در این موزه به معرض همگان بگذارند. از این رو می تواند احداث چنین موزه ای در دستور کار سازمان میراث فرهنگی کشور قرار بگیرد چراکه بسیاری از آثار کشف شده از این محوطههای باستانی در انبارهای موزههای مختلف نگهداری میشوند و محققان از دسترسی و آشنایی با این تمدن غنی محروماند.
این دوستدار میراث فرهنگی دزفوا با بیان این که ثبت چغامیش دزفول در فهرست میراث جهانی یونسکو نیاز به همتی جمعی دارد اظهار داشت: تپههای چغامیش در دزفول قدمتی به مراتب بالاتر از تپههای چغازنبیل در شوش، تپههای سیلک در کاشان و یا تپههای هگمتانه در همدان دارد ولی متاسفانه هنوز در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت نرسیدهاند. 10 معیار برای پذیرش یک مکان به عنوان میراث جهانی یونسکو وجود دارد که مکان مورد نظر بایستی حداقل یکی از آنها را دارا باشد این در حالی است که تپههای چغامیش بیش از سه مورد از آنها را دارا است. با توجه به ارزشمندی چغامیش در سطح جهانی چه به لحاظ تاریخی و چه به لحاظ فرهنگی لازم است تا پروندهای برای نامزدی ثبت در میراث جهانی یونسکو در دستور کار سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور قرار گیرد تا بر اساس کنوانسیون حفاظت از میراث جهانی فرهنگی و طبیعی از این اثر فوقالعاده نیز حفاظت شود.
عضو انجمن دوستداران و پژوهشگران شهرستان دزفول (دزپارس) گفت: ایران کشوری با آثار تاریخی بسیار است ولی سهمش در فهرست میراث جهانی یونسکو نسبت به ظرفیتهای موجود بسیار اندک است. ما واقعا نیاز به همت جمعی از طرف مسئولان کشور و همین طور دوستداران ایران اسلامی داریم که برای ثبت جهانی آثار کشور عزیزمان نهایت تلاشمان را به کار ببندیم. ثبت میراث فرهنگی و تاریخی و طبیعی کشور در این فهرست علاوه بر تسهیل روند نگهداری آثار هویت ملی، باعث توسعه صنعت توریسم، ایجاد شغل و افزایش درآمد دولت خواهد شد و نظر جهانگردان سراسر دنیا را به سوی کشورمان معطوف خواهد ساخت.