بعضی از مدیران بجای اینکه از مشاوران صالح در امور عمرانی و نخبه ها استفاده کنند از مدیران تبلیغاتی ناکارآمد با مشاوره های کارامد در امر تبلیغ استفاده می کنند.

این مدیران گمان کرده اند که با سلیبرتی و آقای دوربینی شدن می توانند کم کاری ها و ضعف های مدیریتی را پوشش دهند و افکار عمومی را به آنچه در واقعیت و سطح استان می گذرد تغییر دهند.

به این بهانه نگارنده بعضی از سبک های مدرن تبلیغاتی را در حد چند جمله ی کوتاه توضیح داده و در همان بحث رفتارهای مشابه مدیر را با آن سبک تطبیق می دهد تا نزد مخاطب سره را از ناسره معین و ذهن مخاطب را با رفتارهای تبلیغاتی مدرنِ مدیران آشنا سازد.

۱- اولین سبک تبلیغات مدرن تحت عنوان عدم مرکزییت توضیح داده می شود:

رسانه ها در تبلیغات مدرن مرکزیت و محوریت ندارند و از هر دری تبلیغ می کنند . برای نمونه در میان اخبار تبلیغ نشان می دهند یا در تبلیغات بازرگانی ناگهان فیلم پخش می کنند.

اما مدیر ما جلسات را از هر دری وارد می شود از افتتاح مدرسه، کارخانه و بازگشایی مدارس گرفته تا رونمایی کتاب و سفرهای وزیر و سفرای ایرانی در خارج از کشور. بعضا دیده می شود که دیگر مدیران در یک روز دو برنامه را در جنوب و شمال استان شرکت کرده اند که البته می توانست شرکت در یکی از آن برنامه ها را به معاون خود محول کند.

۲-استفاده از رسانه های عجیب و غریب: استفاده از رسانه های عجیب و غریب و یا استفاده از موضوعات خنده دار و طنز آلود در کنار رسانه های تبلیغاتی از دیگر ویژگی های تبلیغات مدرن محسوب می شود. برای نمونه از تلوزیون های اینترنتی یا تلوزیون به جای روزنامه ها استفاده می شود.

اما مدیر ما ، عکس هایی در فضای مجازی پخش می کند که به همراه چند تن از دیگر مدیران پشت نیمکت های مدارس ابتدایی نشسته اند که خالی از طنز هم نیست و به صفحه اولیِ روزنامه ها بسنده نکرده و با یکی از همین تلوزیون های اینترنتی که تازه شروع به کار کرده و زمان زیادی از شروع به کار کردنش نگذشته است مصاحبه می کند در حالی که کارمندان زیردست خودِ مدیر بیشتر از دنبال کنندگان آن تلوزیون اینترنتی می باشد.

۳-مشارکت : در رسانه های مدرن از مخاطب به عنوان رسانه استفاده می شود و آنها را در امر رسانه ای مشارکت می دهند. برای مثال از سایت های شخصی افراد گرفته تا کانال های تلگرامی اشخاص ، برای تبلیغ استفاده می کنند.( یا مخاطبان را در محتوای رسانه مشارکت می دهند یا از آنها بجای رسانه استفاده می کنند.) برای نمونه استفاده از افراد و مخاطبان در مسابقه ی روابط عمومی و تبلیغات یک محصول است.

اما مدیر ما! به هیچ یک از فعال های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و حتی اقتصادی شهرما مسابقات اخیر در کسب مقام روابط عمومی با شیوه های متفاوت از فرم های نظر سنجی گرفته تا شایعات فضای مجازی پوشیده نیست. اما مورد دیگر کانال ها و رسانه هایی است که در اطراف این مدیران مشاهده می کنید که رابطه مِلک و سرقفلی با هم دارند. مثلا تا اسم فلان کانال به گوش می رسد اسم فلان مدیر در ذهن تداعی می شود و البته هم در اخر مالک آن کانال.

۴- ترکیب(این مورد از دیگر مورد هاییست که برای مدیر ما از اهمیت و حساسیت بیشتر برخوردار است): تبلیغات مدرن اعتقاد به استفاده از هرچیزی و ترکیبی دارد هرچند ناسازگار و بی ربط باشند. به همین علت دراین سبک از ترکیب چندین رسانه با یکدیگر استفاده می شود. برای نمونه بیلبورد و تلویزیون با یکدیگر است.

اما مدیر ما! امروز بیلبوردهایی را در سطح شهر می بینید که کاملا متفاوت هستند. مثلا اگر شما خارج از ایران در شهرهای بزرگ گشتی بزنید (دیدن فیلم هم کفایت می کند) خواهید دید فلان بِرَند ورزشی با فلان مدل و سلیبریتی هالیوودی بیلبوردهای شهر را اشغال کردند تا آن برند با استفاده از آن مدل در ذهن های مخاطب و شهروندان عادی شهر ثبت شود.

اما در بیلبوردهای شهر من برند هایی در کنار مدیرهایی قرار گرفته اند که برندها از آن مدیر ها معروف تر هستند. اینجاست که باید تامل کرد آیا برندها تبلیغ مدیر را می کنند برای سلیبریتی شدن یا مدیرها تبلیغ برندها را برای مدیرِ بیلبوردی و سلیبریتی شدن؟

برچسب ها: سلیبرتی ، آقای دوربینی ، عدم مرکزیت ، استفاده از رسانه های عجیب و غریب ، مشارکت ، ترکیب ، تبلیغ های مدرن ، بیلبورد ، مسعود ملک ور ، مدیران سلیبریتی

X Share

Stumble Upon Delicious Cloob

Digg

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به شوشان است و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.

طراحی و تولید: ایران سامانه