امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
عبدالرحمن نیک سرشت
در دوران معاصر نوعی گرایش به ادغام نظریه ها، در بهبود مدیریت اجرایی بر اساس تلفیق روش های مربوط به آن، مطرح می گردد، که البته، موضوع بحث این نوشتار نیست.
بلکه، نگارنده بر آن است تا از
ادغام تراژیک این نوع مدیریتِ تلفیقی مبتنی بر "مبادله" و "نقش"
در استان خوزستان که به شدت در زایل کردن انرژی کنشگران و توان فرهیختگان، نیل بر سرخوردگی
و از بین بردن مرجعیت سیاسی- اجتماعی می کوشد، پرده بردارد و چنانچه اگر، نخبگان فارغ
از هر گونه تعلقات قومی، حزبی و یا منافع شخصی دور هم جمع نشوند و میز خوزستان را بطرفیت
از توسعه پایدار دایر نکنند، اوضاع و احوال از همینی که هست بدتر می شود.
نظریه ی مبادله ی "جورج
کاسپار هومنز" [Homans’s Social Exchange Theory] بسیار مفصل و قابل تآمل است و از طرفی این نوشتار محل آموزش
آن نیست بلکه منتقد صرفا قصد دارد به نقطه ی عزیمت این نطریه اشاره ای گذرا کند که
در حقیقت می گوید: هر چیزی قیمتی دارد و همانا، برقراری روابط افراد مبتنی بر چارچوب
های داد و ستد استوار است.
از طرفی دیگر "اروینگ گافمن"
(Erving Goffman) جامعهشناس آمریکایی در بیان نظریه ی نمایشی خود می گوید: انسان در
تلاش است تا محصول نهایی کارش را عرضه نماید در حالی که تواَمان می کوشد، چهره ای موجه
فارغ از آنچه روی صحنه می گذرد، از خود به نمایش بگذارد و همواره پشت پرده ی کار خود
را پنهان کند.
بخش کمدی ماجرای ما در مدیریت
اجرایی استان خوزستان در اینجاست، که روابط غلط و مناسبات ناسالم در تار و پود نطام
اداری ریشه داونده، که متاسفانه، توقعات حداقلی
نظریه ی تلفیقی "مبادله و نقش" را تامین نمی کند و به اصطلاح عامیانه، مدیران
ارشد استانی حتی حاضر به رعایت حفظ ظواهر کار خود نیستند.
فرضاً، چنانچه در "نطریه
ی مبادله"، عامل تعیین کننده قیمت، و در "نظریه ی نقش" عوامل پشت پرده
باشند و از تلفیق این دو روش، منافع دولت و رضایت مردم جلب شوند، اما آن چیزی که اکنون
ما شاهد اجرای آن در مدیریت اجرایی خوزستان هستیم، در واقع آن چیزی نیست، که ما باید
بطور منطقی با آن روبرو شویم، یعنی؛ در واقع ما شاهد نوع نازل و نابرابر این مبادله
هستیم، که پیوسته، توزیع کننده ی مناصب مدیریتی، سیاسی و اقتصادی کلانی است، که اولا،
در دایره ی مصالح دولت نمی گنجند و ثانیا، به ثمن بخس به ناحق به حساب بازیگران مصرف
کننده ی قدرت کارسازی می شود.!؟
علی ایحال، برون دادها و نمایشی
که اکنون بر روی پرده ی سیاست خانه های استان اجرا می شود، آنقدر ناشیانه، ایفای نقش
می نمایند که اندک اندک دارد صدای همه ی نخبگان را در می آورد که بدون تردید پیامد
آن تبدیل به اعتراضاتی خواهند شد که هزینه های گزافی را بر روی دست دولت می گذارد.
با این توصیف، بخشی از ناکارآمدی های موجود، مربوط به کناره گیری نخبگان سیاسی- اجتماعی از عدم انجام رسالتی است که نسبت به پذیرش مسئولیت های اجتماعی شانه خالی می کنند و یا به نوعی خود، جزیی لاینفک از آن روند نامیمون می شوند.