محمدسعید بهوندی
ماجرای علی کریمی و فدارسیون فوتبال و اتفاقاتی که فی مابین آنها بوقوع پیوسته است، اعم از پندار و گفتار و کردار، امر تازه و پیچیده و ناآشنایی نیست. بلکه به طرق و اشکال و رنگهای مختلف در میادین مختلف ورزش ما در سالهای گذشته حتی غلیظ تر از آن نیز بوقوع پیوسته است. اما آنچه این اتفاق را در نوع خود کمی نادرتر و برجسته تر می کند، دو موضوع است: اول بهت و تعجب امرای!
فدراسیون فوتبالی که گویا فکر می کنند پیش از آنها همه ی آن کسانیکه این دفتر و دستک دستشان بوده است نه دانش مدیریت داشته اند و نه مهارت در انجام امورات ورزشی و چنان در مورد قدرت و اهلیت خود دچار خودبزرگ بینی! مفرط شده اند، که سخت برایشان سنگین و تعجب آور است که مجبور می شوند به سوالات و نقطه نظرات شخصی مانند علی کریمی جوان و لابد هیچ کاره پاسخ بدهند. این حالت یکی از خطرناک ترین و مخرب ترین حالاتی است که دستگاههای ما را از پاسخگو بودن و شفافیت عملکرد در مقابل افکار عمومی گویا بی نیاز می سازد.
دوم: که شق دیگر و تاسف بارتر ماجراست، این است که شخص محترم و شناخته شده ای بنام آقای "کی روش" بزرگ! بعنوان سرمربی تیم ملی فوتبال برخلاف رویه و روش همه ی مربیان جهانی هم سطح و دانش خود، چندین سال است به خود حق میدهد، در قبال بردن تیم فوتبال به جام جهانی هر چه می پندارد و می گوید و می کند با هر روش و ادبیات از صفر تا صد انجام شده و از احدی نیز در هر مقام و موقعیتی مورد چون و چرا واقع نشود و اگر احیاناً از کسی از سر ناپرهیزی سرفه ای ناگهانی صادر شد، با ادبیاتی که او صلاح میداند در نطفه خفه شود.
به این بهانه ی مقدس! که تیم ملی فوتبال در آستانه ی جام جهانی است و لابد سکوت مرگبار همه در قبال هر فساد و منکری می تواند شرایط روحی و همبستگی ملی را افزایش داده و در اثر آن بازیهای موفق تری انجام دهد. حال می خواهد این شخصی که مورد هجمه ی آلوده به زشت ترین کلمات است، مدیرکل فدراسیون باشد، مربی شناخته شده و محبوب ملی و وطنی باشد و یا چهره ای محبوب و دارای هواداران و علاقه مندان میلیونی مانند علی کریمی با صدها بازی باشگاهی و دهها بازی ملی و زدن گلهای زیبا و حرکات و هنرنمایی های منحصر بفرد در میادین داخلی و خارجی.
در کدام کشور دنیا بجز کشور ما چنین رفتاری را از یک سرمربی مهمان هر چند تاپ و بزرگ و مشهور می توان مثال زد؟ اینجا به هیچ وجه بنا ندارم مواضع و نقطه نظرات جناب آقای علی کریمی را ارزش گذاری نمایم، چون نیازی به چنین کاری نیست. اما هیچ شکی نیست که او حق دارد حداقل بعنوان یک ایرانی متخصص در امور فوتبال و فردی دارای کارنامه ای بسیار درخشان در بازیگری و دارای هواداران دهها میلیونی در بین تمامی اقشار جامعه، نسبت به مسائل فوتبالی که بحق در آن خاک خورده و استخوان خورد کرده است، حساس بوده و احیاناً پرسش داشته باشد. هر چند این پرسش ها نیز کمی گزنده تلقی شوند. نقطه ی مناسب و مقابل هر پرسشی، پاسخ مرتبط و مناسب است، نه فحش و ناسزا و لجن مال نمودن!.
آقای کی روش محترم و بزرگ! شما به هیچ وجه و با توسل به هیچ منطق و بهانه ای چنین حقی نداشتید که در یک برنامه ی زنده ی تلویزیونی بجای روشنگری مودبانه و عالمانه آنهم در مقابل یک پرسش ساده در مورد یکی از دوستان و دستیارانتان با این کلمات شرم آور و زشت بازیکن مشهور و محبوبی را مورد خطاب قرار دهید. جناب کی روش بزرگ! کلمات شرم آور شما چیزی نبود بجز میخی محکم بر تابوت فوتبالی که امروز توانسته خود را با افتخار رفتن به جام جهانی بزک نماید و زشتی های پنهانش را بپوشاند.
ولی شک نکنید بعد از جام جهانی پاهای زشت این طاووس زیبا در انظار همگان نمایان خواهد شد و شما نیز پس از آن (شاید چهارم شدن در گروه چهار تیمی)جلای جای دیگری خواهید نمود و بر افتخاراتتان خواهید افزود! ولی علی کریمی و کریمی ها همچنان در کنار ما و با ما و برای ما خواهند ماند. علی کریمی در این سنخ از ماجراها اولین نبود. ولی امیدواریم ماجرای او در نوع خود آخرین باشد.!!!