شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۸۵۲۴۷
تاریخ انتشار: ۲۴ بهمن ۱۳۹۶ - ۲۰:۰۵

شوشان - الیاس فرجی :  بازهم لشکر بی رحم  گرد و خاک ، مغول وار سرزمین ما  را در نوردید و هرچه در آن است را در زیر سم اسبان یغماگرش  ،به رنگ قبرستان در آورده  است .  نفس های  به شماره افتاده خوزستان  این روزها  آینه تمام نمای همه  تصمیمات  حیاتی ست که باید گرفته میشد  و نشد  و کارهایی که نباید می شد و شد .  خطه پهناور خوزستان با تمام مردمانش قربانی سهل انگاری های بزرگی هستند که تاریخ در مورد ایشان  به قضاوت خواهد نشست .  تمام خاکی که اکنون برسر ماست در پس  سربریده شدن  نخیلات پهناوری بود که دامنه آن  از مرز خرمشهر تا بصره  در  مرز شلمچه  در طرف ایران و عراق  قرار داشتند .  بزرگترین و پهناورترین  باغات  و نخیلات  جهان  که در جریان جنگ  در زیر  زنجیر تانک ها به  صحرایی برهوت  از خاک بدون کوچکترین نشانه ای از گیاه و سرسبزی تبدیل شد . پس از جنگ  ما  از کسی نپرسیدیم  که  از آن نخلها چه خبر ؟ 

خاک امروز  بر سر ما نتیجه  سازندگی شتابزده و بی برنامه  پس از جنگ است که  چندین برابر  بودجه مورد نیازش را بلعید  در حالی که نه  شهرها و روستاهای تخریب شده را  آنگونه که باید و شاید  بازسازی کرد  و نه  وقع و توجهی به پیرامون  داغون شده  سرزمینی آنان کرد .  سرزمینی که آنروزها  داغدار از آتش توپ و تانکها بود تشنه قدری سرسبزی و  و رسیدگی  بود که در آینده نقطه تاریک بی تدبیری  در آسایش مردم منطقه نشود.  با درختکاری و ساختن  پارک های جنگلی بزرگ در زمین های  سوخته از جنگ،  پیش بینی  سال های خاک آلوده   برای مردم منطقه   نشد .  پس از جنگ کسی نپرسید که این همه زمین  خاکی  و  تراشیده خوزستان چه می شود ؟

این خاک بر سر ما نتیجه بستن آب در سرچشمه های  کارون در پهنای  حورهای خشک شده در  مرز هاست  تا بتوانیم  در مقابل به نفس افتادن نفسهای کودکان خوزستان  بیشتر  از کالبد نیمه جانش نفت بکشیم  تا مبادا که در آمد بشکه های نفتی ما از همسایگان  کمتر شود .  آبها خشکیده شد و تیغهای فولادی بر تن خوزستان شد و  خاک  آن بر سر مردم . پس از آن کسی نپرسید  که  عاقبت آن بشکه های نفتی چه شد ؟ زمانی خاک  زیر پای مردم بر سرشان نشست که رییس جمهور مملکت با تمسخر در پاسخ به ملت  گفت : این خاک متبرک است . خاک کربلاست .  پس از آن کسی نپرسید  شما که روضه خوان این عزا هستید چه حلوایی برای شیرینی کام  عزاداران پختید؟

این خاک زمانی از دامن  بر کام  مردم نشست که  آب سرشاخه های  کارون از  سرچشمه آن  به یغما رفت تا  رضایت  کویرنشینان داخلی به قیمت  تاول زدن  دل داغدیده  از سالها جنگ و در بدری و بی خانمانی و محرومیت پایین دست نشینان خوزستانی  تمام شود .  آبی  که از هزاران سال پیش  سرمنشا بزرگترین اجتماعات اولیه انسانی و بوجود آورنده اولین تمدنهای بشری در  سرزمینهای  فرودست  خود بود امروزه  بصورت قطره چکانی به لبان تشنه صاحبان  اصلی خود می رسد . دستان مافیایی  یغماگر وحسودان  ثروت این سرزمین غنی نه تنها  صد سال  ربودن  سود  حاصل از  نفت و گاز   این منطقه و  هزاران سال تولیدات کشاورزی  آن  ایشان را سیراب نکرد اکنون با دوختن چشم طمع خود بر آب خدادادی منطقه  بجایش گرد و خاک حاصل از ترکتازی خود در غارت  سرمایه های این استان را  به مردم هدیه کردند .

و اینبار  هر چه میپرسند  پس لبان تشنه خوزستان چه می شود  کسی پاسخ نمی دهد .

اگر در سرزمین خوزستان چون کرمانشاه  زلزله ای بیامد ، میدانستیم  که بیکباره یا  می مردیم  و یا با امداد و کمک رسانی  هموطنان بار دیگر سرپا می ایستادیم  ولی اینجا  بدون تکانهای   دحشتناک زلزله آور هر روزه از درون خود می لرزیم  و  آهسته آهسته در فشار دستان گردوخاک بر گلویمان  جان می دهیم  در حالی که  صدای از رمق افتاده ما  را فربهان  سرمایه های خدادای  ما  نمی شنوند  و  آرام آرام میرویم  که  با کامی پر از خاک  تبدیل به فسیلهایی از خاک  شویم  که  تاریخ ما را  برای عبرت دیگران به قضاوت خواهد نشست .

پرسش ما این بار  باید چه باشد  ؟

نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار