خوزستان میان دو جنگ

شوشان -  عبدالرحمن نیک سرشت : شاید تعجب کنید بعد از گذشت سی سال، اکنون از یک منتقدی مطلبی بخوانید که مدعی باشد که خوزستان در گیر دو جنگ عمده است.

1) جنگ آب

*در مورد مضرات انتقال بی رویه ی آب و احداث سدهای بزرگ از سرچشمه های دز، کارون و کرخه، منتقدین با ذکر دلایل فنی و رفرنس های معتبر تخصصی توضیحات لازم را طی این چند سال عرضه نمودند که بدرستی افکار عمومی به یک حجت شرعی و عقلی و نیز یک نتیجه ی رادیکالی قانع شدند، که این همه مصایب و ناملایماتی های موجود در چارچوب "جنگ آب"   توسط رجال مناطق کویری به دلیل برخوداری از قدرت سیاسی، عامدانه صورت می پذیرد.*

2) جنگ نفت

*با توجه به مبحث در آمدی نفت و آگاهی مردم مناطق نفتخیز از این موضوع، از قدیم الایام این جنگ به شکل خزنده و مرموزی توسط عوامل خارجی و داخلی در طول تاریخ دنبال شده و متاسفانه تبعات آن کماکان دارد به خوزستان تحمیل می گردد، که در این باره کارشناسان با ذکر حوداث و نشان دادن جفاکاری های دولت های تمرکز گرا، ظلم وارده را پیوسته متذکر شدند که نمونه ی خیلی بارزی از وقوع این جنگ را، در هنگام تبلیعات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲ در قسمتی از فیلم انتخاباتی دکتر محسن رضایی همه ی مردم ملاحظه نمودند که چگونه جفاهایی را شاهد هستیم که بر سر مردمی آمده که با شکم گرسنه روی گنج خوابیده اند.!؟*

*نتیجه گیری*

*نگارنده در این نوشتار زیاد به توضیح واضحات نمی پردازد چون از قدیم گفتند: آنچه عیان است چه حاجت به بیان است.*

*بنابراین، امروز به نظر می رسد که حکایت این همه جفاکارهایی که در حق خوزستان روا شده مانند حکایت همان شیرفروشی است که آب در شیر ریخته و به مردمان می فروخت، زیرا، در حال حاضر، ضعف ها و بحران های  خوزستان، تبدیل به ضعف ها و بحران همه ی ایران و حتی همه ی جهان شده است و اگر ایران و جهان منجی خوزستان نشوند عنقریب خودشان آسیب می بینند.*