کیماس نوروزی پور
اسفند ماه برای هر ایرانی شور و حال خاصی دارد، شور و حالی که می توان آن را با لذت روز پنج شنبه تشبیه کرد! این ماه ما را به سوی نوروز و بهاران می بَرد تا بار دیگر شاهد زایش و رویش طبیعت از پس سرمای نیم بند این زمستان باشیم. اسفند ماه اما بجز این حال و هوا، در گاهشمار خود دو نقطه ی پر رنگ دارد که هر دو نقطه این ماه نیز به نام یک فرد گره خورده است. محمد مصدق، نامی که هنوز شنیدن آن برای بریتانیایی ها سخت و تلخ و برای برای ایرانیان باعث غرور و افتخار است.
چهاردهم اسفند ماه 1345 روزی که این پیرمرد رنجور و بیمار پس از سال ها مبارزه با استعمار بریتانیا به جرم پایمردی بر نگهداشت حق ملت ایران، در خلوت و تنهایی رخ در نقاب سرد خاک کشید. 29 اسفند نیز یادآور دلاوری دکتر مصدق در واپسین روز سال 1329 بود که طی آن دست بریتانیا را از منابع نفتی کشور کوتاه کرد تا ضربه ای مهلک بر پیکر روباه پیر وارد کند.
بریتانیا اما این حرکت جریان ساز مصدق را تاب نیاورد و با طرح شکایت در دادگاه لاهه وی را به دوئل دعوت کرد اما او که حقوق دانی زبردست بود بریتانیا را در این مبارزه نیز شکست داد تا غرب همهیشه مدعی دموکراسی و آزادی، چشم بر حق مسلم مردم ایران ببندد و با همدسی لمپن ها و یونیفرم پوش های خائن و جاه طلب و دست نشانده، لوله توپ چپاولگران را به سوی خانه ای نشانه رفتند که در طی مدتی کوتاه اقتصاد ایران را در مسیر بی نیازی به نفت پیش می برد.
محمد مصدق در طول حیات خود بخصوص در دوره ی تبعید هرگز حاضر نشد حتا برای معالجه از پزشک اجنبی استفاده کند چرا که این کار را با وجود پزشکان ایرانی ناپسند می دانست.
همان روشی که ماهاتما گاندی در هندوستان بکار بست و در نهایت پس از مبارزات مستمر باعث پس راندن بریتانیا از خاک این کشور شد. امروز جهانیان از گاندی به بزرگی و نیکی یاد کنند و در هندوستان نیز بناها، معابر و نمادهای بسیاری از این پیرمرد مبارز به چشم می خورد.
اگرچه نام محمد مصدق در بین همه مبازران و آزادی خواهان بزرگی از سیمون بولیوار و نلسون ماندلا گرفته تا اقبال لاهوری و حسین فاطمی که معابر شهرهای مختلف کشور به نام آنها مزین شده است، به چشم نمی خورد اما بدون تردید یا و خاطره زحمات این مرد مبارز هرگز از خاطرات پاک نخواهد شد.