اگر هنوز باور نداریم که بحران کم آبی و خشکسالی جدی است و رابطه مستقیمی با ایجاد بحران های امنیتی و اجتماعی دارد، باید نشست فیلم درگیری مردم کشاورز ورزنه اصفهان با ماموران پلیس بر سر مخالفت..
مرتضی آژند
اگر هنوز باور نداریم که بحران کم آبی و خشکسالی جدی است و رابطه مستقیمی با ایجاد بحران های امنیتی و اجتماعی دارد، باید نشست فیلم درگیری مردم کشاورز ورزنه اصفهان با ماموران پلیس بر سر مخالفت انتقال آب به یزد را بارها و بارها دید تا ببینیم چطور شد مردم یک سرزمین که به گذشت و فداکاری معروف بودند آب را بر هم وطنانشان قطع می کنند.
باید بررسی کنیم که چطور شد مردمی که در همه ی گذشته پشت به پشت هم با همه سختی ها و نداری ها جلو آمدند امروز حاضر هستند برای قطع آب هم وطن های خود از جان خود هم بگذرند، ببینیم که بر ما چه گذشته است که به سرنوشت دیگران بی تفاوت شده و به همه هشدارها و همکاری ها در حل بحران آب بی تفاوت شده ایم، ببینیم مردم کشورمان در چه وضعیت معیشتی هستند که حتی ممنوعیت فصلی یک کشت، ادامه زندگی را برای آنها غیرممکن می کند.
اینکه چرا با دست خودمان کاری کردیم که به اینجا برسیم درد است، دردناکتر از آن ادامه همان روند قبلی و بی تفاوتی به شرایطی است که کشور به خاطر خشکسالی و مهمتر از آن عدم مدیریت صحیح منابع آب در آن گرفتار شده است، واقعاً نمی دانم در مراجع تصمیم گیری کشور چه خبر است و سیاست ها بر اساس کدام اولویت بندی ها اتخاذ می شود و مهمتر از بحران آب برای کشور چه تهدیدی را می شناسند، این را هم نمی دانم که واقعاً به این باور رسیده اند که بحث خشکسالی جدی و بحران آفرین در همه حوزه هاست یا نه، تنها می دانم که اگر زودتر فکری در این خصوص نشود همین کم آبی به تنهایی می تواند کمر کشور را بشکند.
مشکل کم آبی و جدی نگرفتن آن وقتی ترسناکتر می شود که با بی اعتمادی و بی تفاوتی که در جامعه وجود دارد ترکیب شود، یعنی آبی نیست، متولیانی که به حساسیت موضوع پی نبرده اند و مردمی که به دلیل بی اعتمادی و نداشتن روحیه جمعی، همکاری چندانی در بحث ممنوعیت کشت های پرمصرف و حتی در صورت لزوم انتقال آب برای شرب ندارند.
نبود اعتماد به سیاست های حوزه آب دستگاه های متولی و گسست اجتماعی خطرناک است، چرا که اول و آخر باید مردم همکاری داشته باشند تا سیاست ها اجرا شوند، مردم باید راضی شوند که برای هم وطن دیگرشان کمی به خودشان سختی بدهند، بدون مردم حتی اگر مسئولین شاهکار به خرج دهند و یک برنامه جامع مدیریت آب تدوین کنند راه به جایی نخواهد برد.
باید توجه داشت که تنها با سخنرانی و توصیه های اخلاقی نمی توان این مشکلات را حل کرد، با باتوم و بازداشت هم مشکلش حل نمی شود، اعتمادسازی و همراه کردن مردم با جبران کارهای اشتباه گذشته و جسارت داشتن درگرفتن تصمیم های صحیح حتی اگر هزینه مالی سنگینی مثلا در بحث تعطیلی کارخانجات پرمصرف آبی در مناطق کم آب منجر شود امکان پذیر است.
باید مردم ببینند که تصمیم گیریـها تنها حول زنده نگهداشتن کشور نه لابی بازی ها و سودهای گروهی می گذرد تا همراه شوند، برای مثال مردم خوزستان که با گرد و خاک همیشگی زندگی می کنند و قربانی سیاست های انتقال آب، سدسازی ها و خشک کردن تالاب ها شدند دلیلی برای همکاری با سیاست های انتقال آب حتی برای شرب نمی بینند، وقتی کشاورزیشان فلج شده و اکثر شهرهای استان آبی برای شرب ندارند مسلم است که هر انتقالی را مساوی با گرد و خاک بیشتر و ادامه همان سیاست انتقال برای صنایع پرمصرف و کشاورزی آب بر بدانند.
کشاورزان اصفهان هم وقتی می بینند که تنها منبع درآمدشان با مشکل مواجه شده و مردم خوزستان و کهگیلویه هم مخالف انتقال آب هستند، با انتقال آب به یزد مخالفت می کنند و این دور درگیریها و و زد خوردها همه گیر می شود، حتی چندان دور از ذهن نیست که در آینده بین شهرستان های یک استان و حوضه های آب ریز یک رودخانه درگیری رخ دهد.
برای گذر از این شرایط باید یک سازمان خاص حتی وزارتخانه فارغ از نگاهای سیاسی و استانی متولی مدیریت منابع آب با نگاهی ملی شود، وضع موجود را ترسیم و برای آینده با استفاده از تجارب بین المللی و فناوری روز سیاست ها را تدوین کند، بخش بزرگی از وظایف خود را هم به اعتمادسازی بین مردم و حاکمیت در بخش آب و تقویت نگاه جمعی اختصاص دهد.
برای کشاورزی آب بر یک جایگزین کشت معرفی کند یا شیوهای مدرن کشاورزی را با هزینه های خود دولت به مردم آموزش دهد، پروژه های انتقال آب بدون پیوست زیست محیطی را همه تعطیل کند و تنها در صورت لزوم برای شرب اجازه انتقال را بدهد، صنایع پرمصرف آبی را همه به مناطق پر آب کشور منتقل کند و به فکر جایگزینی معیشتی برای مردم آن مناطق باشد و برنامه جامعی در بازیافت آب مصرفی داشته باشد، در نهایت هم از بهینه سازی مصرف در خانه و کاشانه صحبت کند.
حرف بر سر این است که با مدیریت صحیح و همراهی مردم، بدون ایجاد تنش بحران بی آبی مدیریت شود و گر نه می توان کل پهنه کشور را تونل های انتقال آب کرد و بر سر هر مخزن و لوله پلیس ضد شورشی نشاند، می توان این کارها را کرد اما اینکه چقدر میتوان این سیاست ها را ادامه داد جای سوال و تردید دارد.
خدا به داد كارون برسد