امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
داریوش معمار : نمایندگی مردم موضوعی اقتضایی نیست، معنای این جمله آنجا روشن میشود که در برابر وضعیت اکثریت و اقلیت در مجامع نمایندگی مدنی مانند مجلس شورای اسلامی یا شوراهای شهر و روستا وضعیت دیگری با عنوان تعامل و تقابل مدنی تعریف می شود، تعاملی که می تواند اکثریت را از اکثریت بودن بیندازد و تقابل مدنی(در معنای نقادی اصولی) که می تواند شرایط اقلیت را تغییر داده و دگرگون سازد. نمایندگی بنا به اقتضاء مصلحت یا سوء ظن یا نظر شخصی تصمیم سازی نمی کند، بلکه مبنای آن حضور مدنی و تعریف های شهروندی است.
شورای شهر آبادان در حال حاضر دقیقاً در شرایطی قرار دارد که اکثریت آن اکثریت نیستند و اقلیت آن نیز شرایط اقلیت را ندارند، این موضوع در کنار برگزاری علنی جلسات شورا با حضور خبرنگاران حوزه های شهری، به خصوص برای معارفه و طرح برنامه ها و نقد نظرات کاندیداهای شهرداری بیانگر بروز زمینه هایی است که از یک سو می تواند منجر به انحلال غیر رسمی شورا در مقام نهاد تصمیم ساز در حوزه های شهری شود و از سوی دیگر می تواند منجر به دیگرپذیری مدنی و ایجاد آستانه عمومی در برابر آستانه فکری مطلق نگر شود.
برای تبیین بهتر این نظر می توان این پرسش مهم را مطرح کرد که در حال حاضر دلیل مهم اکثریت و اقلیت شدن شوای شهر آبادان چیست؟ آیا موضوع تنها مخالفت با انتخاب یک نفر یا ایجاد زمینه برای معرفی افرادی دیگر برای مسند شهرداری آبادان است که با روزنامه نگاران و شهروندان در غالب گفتگویی انتقادی در میان گذاشته شده است؟
همانطور که در مطلبی دیگر پیرامون زمینه های واقعی ایجاد گفتمان سازمنده و تغییر در شورا و شهر آبادان نوشتهام(افقهای خیالی و واقعیت انتخاب شهردار) آنچه باعث غیرواقعی جلو کردن و معیوب ماندن نتایج تصمیم گیری ها می شود، مصنوع و غیر طبیعی بودن روش های ما برای عمل عمومی ما است.
شورای شهر آبادان در حال حاضر اکثریتی دارد که اکثریت نیستند، به این دلیل که ساز و کار اکثریت شدنشان، سازو کار مدنی نیست، یعنی مبتنی بر تعامل و تقابل انتقادی نبوده، این اکثریت بر اساس قرارهای شخصی و مصلحت های سیاسی اتفاق افتاده، گروهی هم قسم شده اند برای انجام کاری؛ این ساز و کار توده ای است و مدنی نیست، در این اکثریت وسیله هدفی را توجیه کرده که اساساً رابطه معنایی درستی با موضوع کار شوراها ندارد، حتا رابطه روشنی با عملکرد مدنی شورا در برگزاری علنی جلسات، دعوت از خبرنگاران و کاندیداهای مختلف و شنیدن و نقادی ایشان هم ندارد!
در برابر آن اقلیت در این شورا هم اقلیت نیست، به این دلیل که هنوز رابطه مشخص تعاملی خود با گروه اکثریت را پیدا نکرده است، و تنها مبتنی بر سوء ظن و تفکر توطئه و پیشینه سنجی های سیاسی به بررسی نقطه نظرات طرف مقابل پرداخته، بنابراین خاصیت شکل گیری اقلیت که مبتنی بر پیدا شدن فاصله ایده، دیدگاه و تعریف است در آن به چشم نمی آید.
این جریان بیتقارن است، نقطه وسطی که منجر به تعادل و تصمیم گیری شود ندارد، و درنهایت یا تحت تاثیر حکم و فشار مراجع قانونی یا انحلال به تصمیم می رسد، و این نکته است که پاسخ پرسش بالا را روشن می کند. موضوع انتخاب شهردار نیست در این اکثریت و اقلیت شدن، موضوع سوء ظن ها و صف بندی های مصنوعی سیاسی است و همین مسئله باعث شده نقطه توافق روشن نشود و در هر دو سو(اکثریت و اقلیت شورا) نفطه مطلقی برای تصمیم گیری وجود داشته باشد که اساساً برخلاف ظاهر امور اجازه دو قطبی شدن فضای شورا به نفع تعریف مدنی آن را ندهد.
اکثریت شورا در این شرایط شکننده است، همانطور که اقلیت شورا، اما در پایان قصد دارم به این موضوع اشاره کنم که بهتر است اکثریت تن به شنیدن انتقادها نه برای از سر باز کردن اقلیت که برای پیدا کردن نقطه توافق بدهد، بهتر است همه گزینه های شهرداری در شرایط مشابه بدون در نظر گرفتن موقعیت فعلی (که قطعاً برای شهردار با توجه به امکان های عملکردی وی بهتر است) مورد بررسی باشند، اقلیت هم بهتر است بیرون دایره تفکر معطوف به توطئه نظرات انتقادی اش را مطرح و منطق اکثریت فعلی را بشنود، تا بتواند دیدگاهش را پیش برده و به نقطه تعامل و تصمیم سازی برسد.