نوید قائدی
استان خوزستان علیرغم وجود موقعیت جغرافیایی مناسب و اقلیم و خاک مطلوب جهت کشاورزی و دارا بودن منابع و معادن بزرگ و همجواری به سطح آبهای آزاد نتوانسته بهعنوان یک استان توسعهیافته مطرح باشد و امروز با انواع مشکلات زیستی و انسانی دستبهگریبان است. این مصائب و مشکلات آنقدر بغرنج شدهاند که سبب شدهاند در سالهای اخیر ساکنان زیادی به دیگر استانهای کشور مهاجرت نمایند و همچنین میل به ماندگاری دیگر ساکنان کم و کمترین میزان سرمایهگذاری بیرونی در استان صورت گیرد.
گفتن از مشکلات بیهوده است چون کم نیستند و بارها مطرحشدهاند. اما در این نوشتار کوتاه سعی بر این است تا دو عامل عمده اساسی که در حال حاضر مطرح هستند بیان گردند.
اولین عامل نبود یا کمبود نیروهای توسعهگرا در کل استان خوزستان است. زیرا توسعه توسط انسانهای توسعهگرا شکل میگیرد. شاید بگویید تاکنون کارهای زیادی جهت رشد و ارتقا استان صورت گرفته است که باید در جواب گفت اگر منظور شما ساخت پل، راه، راهآهن، شهر و کارخانه و... است اینها همه از مصادیق پیشرفت و توسعه فیزیکی است درصورتیکه زمانی توسعه همهجانبه اتفاق میافتاد که انسانمحور توسعه گردد و در کنار توسعه فرهنگی و اجتماعی و تربیت انسانهای توسعهیافته و توسعهگرا است که میتوان توسعه همهجانبه و پیشرفت را رقم زد.
این انسانهای توسعهگرا هستند که میتوانند مشکلات و مصائب استان را شناسایی و برای رفع آنان راهحل ارائه نمایند و دستبهکار شوند و این موانع را برطرف نمایند. منظور از انسانهای توسعهگرا صرفاً انسانهای باسواد و تحصیلکرده دانشگاهی نیست بلکه فردی است به خصوصیات ویژه و تعریفشده که انشاا.. در نوشتاری دیگر آن را توصیف خواهیم کرد.
دومین مشکل و مصیبت سالهای اخیر کمآبی و نبود آب است که امسال به بدترین شکل ممکن گریبان استان را گرفته است بهگونهای امکان کشت بسیاری از محصولات کشاورزی و حتی معیشت را در بعضی از نقاط با مشکل مواجه خواهد ساخت. و متأسفانه برنامه ریزان در بخش آب و منابع آبها و بخش کشاورزی نتوانستهاند طی سالهای گذشته بر این مهم متمرکز باشند و در این زمینه برنامهریزی لازم را داشته باشند.
درصورتیکه سالها این هشدار وجود داشت که عنقریب کمبود و نبود آب بر زیستبوم خوزستان فشار خواهد آورد. اما طی این سالهای نه توانستیم الگوی مناسب کشت را ترسیم کنیم و نه توانستیم کشتهای جایگزین و روشهای نوین آبیاری و کشتهای گلخانهای هیدروپونیک را به کشاورزان معرفی و آموزش و ترویج و اجرایی نماییم و نه توانستیم زندگی شهر و شهرنشینی را با الگوی آب جدید ترسیم نماییم.
در بحث محیطزیست نتوانستیم با کمبود آب و اقلیم کنار بیاییم و الگویی برای احیای تالابها نداشتیم و همچنین برای مهار ریز گردها بدترین روشها را انتخاب کردیم درصورتیکه میشد به عقل و تدبر و روشهای اجرایی جلوی بسیاری از تهدیدهای آتی را گرفت.
لذا کلید کل مشکلات خوزستان تربیت انسانهای توسعهیافته و توسعهگرا است و اگر کسی واقعاً دلش به حال این استان محروم میسوزد باید با مهندسی فرهنگی جهت تربیت انسانهای توسعهگرا و توسعهیافته اقدام نماید مگر نه اگر هزاران میلیارد دلار پول به استان تزریق شود و بهترین منابع هم منبعد در اختیار استان قرار گیرد دیگر نمیشود گره این مشکلات را بهراحتی گشود چون فرصت سوزی شده است و دیگر دیر است و گره این مشکلات با تصمیمهای سیاسی و احساسی و تبلیغی و نمادین و حرف و مجادله اصلاً حل نخواهد شد.