بزرگترین ترسی که بشر امروز میتواند داشته باشد، به ویژه بعد از جنگ جهانی دوم، ترس از جنگ هستهای است که البته این روزها این ترس کمرنگتر شده است. یک زمان مسائل بهداشتی و ایدز منشاء ترس بشر بود و حتی نظام محدودی از روابط اجتماعی را تا حدی تغییر داد. به هر حال این موارد پیش میآید و انسان هم تا حدی بر آنها غلبه میکند و برخی از جاها هم غلبه پیدا نمیکند.
به نظر میرسد اگر در گذشته عوامل غیر انسانی و طبیعی بشر را هراسان کرده بود اما امروزه بشر به نوعی از خود و دستاوردهایش در هراس است؛ به تعبیری گویی انسان امروز بیش از هر چیزی از خود میهراسد.
عباس عبدی، پژوهشگر مسائل اجتماعی در خصوص تفاوت ترس بشر امروز با گذشته به «ایران» میگوید: «ریشه ترس به آن معنا که خطری برای موجودیت و بقای ما باشد، از بین نرفته است؛ بلکه تنها مصداق بیرونی آن تغییر کرده است؛ انسانی که در غار زندگی میکرد، طبیعی است که از مار بترسد و به همین دلیل است که ما هنوز فوبیای مار را داریم.
در گذشته ترس از حیوان درنده، تاریکی، قحطی، گرسنگی، سیل، زلزله و هر چیزی که به طبیعت برمیگشت، وجود داشت اما به میزانی که زندگی انسان غیرطبیعی و مدرن میشود، بیشتر چیزهایی اطراف انسان را میگیرد که ساخته دست خود او است.
به میزانی که انسان قدرت پیدا میکند و بر طبیعت تسلط پیدا میکند کارهایی را انجام میدهد که این کارها، خود منشاء عوارض دیگری شده است». به این اعتبار، در دنیای مدرن، تنها مصداقهای ترس تغییر کرده است ولی بنیادهای ترس همچون گذشته هر آن چیزی است که موجودیت انسان را تهدید میکند.
اما امروزه بزرگترین ترس بشر چیست؟ عباس عبدی معتقد است: «بزرگترین ترسی که بشر امروز میتواند داشته باشد، به ویژه بعد از جنگ جهانی دوم، ترس از جنگ هستهای است که البته این روزها این ترس کمرنگتر شده است. یک زمان مسائل بهداشتی و ایدز منشاء ترس بشر بود و حتی نظام محدودی از روابط اجتماعی را تا حدی تغییر داد. به هر حال این موارد پیش میآید و انسان هم تا حدی بر آنها غلبه میکند و برخی از جاها هم غلبه پیدا نمیکند.»
بیشک همیشه ترس مخرب نیست و این حس ذاتی میتواند «هشداردهنده» و «پیشگیریکننده» باشد تا به ما قدرت «مهار» و «مبارزه» و «گریز» از خطرات را بدهد اما ترس یک بعد مخرب هم دارد که عبدی در اینباره میگوید: «ترس آثارش را در روابط اجتماعی بروز میدهد ولی وقتی ما نتوانیم بر این ترسها غلبه کنیم و عوامل منشاء ترس را در کنترل خود در بیاوریم در واقع به حالت انفعال میرسیم و این انفعال اثرات مخربی را بر روابط اجتماعی و کیفیت زندگی ما میگذارد».