شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۸۹۶۱۹
تاریخ انتشار: ۳۱ خرداد ۱۳۹۷ - ۲۱:۵۷
بیژن ایروانی

بازی با حمله های پی در پی اسپانیا آغاز می شود. اسپانیا، همان تیمی که همیشه دوست ش داشته ام اما امشب برای اولین بار آرزوی باخت ش را دارم.

داور عصبانی به نظر می رسد، با بچه های ما عصبانی تر!!! چرا این قدر خشم نثارمان میکند؟ آیا پیش فرض او این است که اینان نمایندگان عصبانی ترین کشور جهانند پس باید از همان ابتدا گربه را کشت و مدیریت شان کرد؟

بازی دقیقا همان گونه است که فکر می کردیم. مالکیت بی چون و چرای اسپانیایی ها و دفاع مطلق ما در زمین خودمان.
اما خوب دفاع می کنیم. آنقدر خوب که تیکی تاکاهای اسپانیایی هنوز به پایان نیمه ی اول نرسیده عصبی می شوند و fair play را پشت گوش می اندازند. آنها توپی که دروازه بانمان به بیرون انداخته را به ما بر نمی گردانند. حالا تمام ورزشگاه دارد فوتبال اسپانیا را هو می کند.

 تا اینجا موفق ایم. ما خونسردیم و بهترین نماینده ی قاره ی پرمدعای اروپا خشمگین. هر چه باشد این بازیکن آنهاست که پای دروازه بان ما را به عمد لگد می کند.

راستی! اگر می توانیم در زمین فوتبال انقدر هماهنگ و منظم و خونسرد باشیم و به این شکل ستاره های قاره سبز را اسیر خود کنیم، چرا در ارتباطات و مناسبات جهانی این گونه نیستیم؟ چرا آنجا با تسلط و آگاهی ِ خود آنها را به گوشه ی رینگ نمی بریم؟

نیمه ی اول تمام می شود. مجری و تهیه کننده ی پرمخاطب ترین برنامه ی ورزشی جام جهانی - که چند ساعت اول به حالت قهر در برنامه حاضر نشده است - کماکان شاکی است. مهمان اسپانیایی اش اجازه ورود به برنامه را نگرفته است. اتفاقا مهمانش یکی از انسان ترین فوتبالیست های جهان فوتبال است و برنامه اش چیزی حدود ده میلیون پیامک را راهی تلویزیون کرده است.

واقعا چرا عده ای به خودشان اجازه می دهند با بهانه های واهی، فرصت لذت را به تهدید غم و افسوس تبدیل کنند؟ حضور این ستاره می توانست لذت تماشای این دیدار را چند برابر کند. واقعا آقایان لحظه ای فکر نکردند او در بازگشت و در مصاحبه های احتمالی در مورد ما چه خواهد گفت؟

به نیمه دوم می رسیم. اسپانیا عجول و کمی دستپاچه به نظر می رسد. می خواهند به هر طریقی به گل برسند.

اوج درماندگی فوتبال اسپانیا مقابل ما - که به لحاظ تاریخچه و ساختار فوتبالش ده بر صفر از ما جلو است - زمانی است که می خواهند توپ را به زور به دروازه ی ما هل بدهند(!!) و در این راه حتی برای مدافع همیشه آرام و مودب شان هم مهم نیست که با مشت به سر و با لگد به پهلوی مدافع ما بکوبد. در این صحنه ی چند ثانیه ای که بچه ها روی خط دروازه دراز کشیده اند و بی توجه به لگدهایی که به سر و صورت شان می خورد از دروازه ایران دفاع می کنند، آدم گمان می کند آن خط، نه خط دروازه که گویی مرز کشورشان است.

آیا همین تک صحنه یادآور بخشی از تاریخ این سرزمین نیست؟ هر چه باشد تیم ملی فوتبال هر کشور نمادی است از شرایط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آن کشور. با تحلیل روانشناختی و جامعه شناختی تیم فوتبال هر کشور، می توان به شناختی نسبی در مورد اوضاع حاکم بر آن جامعه و حتی پیشینه ی تاریخی آن دست یافت. 

کماکان منظم و مرتب و با حوصله و جسورانه دفاع می کنیم. با خود می اندیشم:

چرا در《این تیم ملی》همه چیز منظم است؟ چرا بازیکن سالاری و غوغاسالاری وجودندارد؟ چرا کسی به نیمکت نشینی یا تعویض ش اعتراض نمی کند؟ مگر نه اینکه اینان از دل همین جامعه ی در حال گذار آمده اند!؟
و شاید پاسخ به همین چند سئوال ساده، حاوی کلی نکته و درس باشد. به هر روی فوتبال عین زندگی است، خود ِ خود زندگی؛ پر از درس و مملو از حکمت.

فوتبال ِ مینیاتوری و صاحب نام اسپانیا را مستاصل کرده ایم.

چقدر بچه ها اتحاد دارند. چقدر همدل هستند. چقدر پشتیبان یکدیگرند. چقدر از خودگذشتگی می کنند.
خدایا چرا در حوزه های دیگر این گونه نیستیم!؟

بالاخره تصادفی گل می خوریم. گلی هم می زنیم که پذیرفته نمی شود. اما مهم این است که شادی گل زدن به اسپانیا را حتی برای چن ثانیه هم که شده درک می کنیم.

نود دقیقه تمام است. گزارشگر بازی، خوشحال از اعلام چهار دقیقه زمان تلف شده است. درست هم می گوید، آنقدر خوب بوده ایم که دوست نداریم قبل از گل تساوی وقت به اتمام برسد.
بازی تمام می شود. می بازیم. اما دنیا به احترام فوتبال ایران می ایستد و کلاهش را برمی دارد. این را خروجی خبرگزاری های جهان می گوید.

و من دارم فکر می کنم مردمی که با همه ی محدودیت ها، می توانند این چنین در فوتبال، متهور و خلاق و هدفمند باشند چرا این همه مشکل ریز و درشت دارند و در کارشان وامانده اند!!!؟

آخرین قاب، تصویر دختری ایرانی است که اشکش پایه ی پرچم روی گونه اش شده است.
گریه نکن ایرانی!

پرچم بالاست...
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار