- آرشیو
- |
- عضویت در خبرنامه
- |
- درباره ما
- |
- |
-
- صفحه نخست
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- شهرستان ها
- |
- تماس با ما
- |
- پیوند ها
- چرا سید ابوالحسن حسن زاده ؟
- ساعت جدید کاری برای ادارات اعلام شد
- مدیران با مردم ارتباط نزدیکی داشته باشند
- رفع مشکل استقرار شرکتهای دانش بنیان با تحقق مصوبه سفر رییس جمهور به خوزستان
- رسانه طراز انقلاب اسلامی یعنی نقد منصفانه، اطلاع رسانی شفاف و صادقانه و پرهیز از دروغ و تهمت
- بهره مندی از ظرفیت های فرهنگی انقلاب برای مقابله با اباحه گری بسنده می کند
- چرا به جای ساماندهی متکدیان؛ سیستمی افزایش پیدا می کنند؟!!
- انقلابات رنگی تحت الگوی جوکریسم
امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
آرش قلعه گلاب در روزنامه کارون نوشت : اشاره: در پي گران شدن كره در بازار و دو برابر شدن قيمت آن، تصميم گرفتيم با ايشان مصاحبه ي مفصلي را انجام دهيم، كه متأسفانه اين گپ و گفت به دليل خجالتي بودن آقاي كره و امكان زود آب شدن كره! خيلي كوتاه و صريح انجام شد.
خبرنگار: خُب آقاي كره چه خبر؟ شنيديم ارز مرجع شما رو هم ازتون گرفتن!
آقاي كره: اين لطف شون رو هيچ وقت فراموش نمي كنم! ولي بهتر بود مي گفتيد كه بالاخره من هم به صف خوراكي هاي لوكس پيوستم؛ حالا ديگه ارزش خوردن يك لقمه‌ي من در هر وعده صبحونه دو برابر يك لقمه خانم مرباست؛ بعد از اين هم ديگه مي خوام كراوات بزنم! به خانم مرباي هويج هم بگيد تا وقتي كه قيمتش دوبرابر نشده! خودشو قاطي من نكنه!
خبرنگار: فكر مي كني اين انصافه كه ديگه بچه هاي كوچولو نتون سر سفره ي صبحونه با خانم مرباي هويج قاطيت كنن!
آقاي كره: فكر مي كنم عين انصاف اين باشه كه من ِكره ي كراواتي رو فقط بچه هايي بتونن سر سفره با خانم مربا قاطي كنن، كه اگه باباشون ( به هر دليلي!) فعلا نمي تونه كراوات بزنه، لااقل بتونه يه كت و شلوار شيك بپوشه!
خبرنگار: پس با اين حساب تو خودت با زبون خودت داري مي گي از اين اتفاق چندان هم ناراضي نيستي!
آقاي كره: آخه چرا من بايد از اين اتفاق خوش يُمن براي خودم و خانوادم( از 25 گرمي تا سي كيلويي!) نارحت بشم؛
خبرنگار: دلتنگ مردم پايين شهر نمي شي؟!
آقاي كره: من كه خودم نه! ولي حتما مردم پايين شهر بعد از اين خيلي دلشون براي من تنگ مي شه ! هرچند هنوز پسر عمومي بي كلاسم آقاي كره ي گياهي(مارگارين!) همون پايين شهر خونه داره و فكر مي كنم بعد از اين ديگه رفت و آمد خانوادگيش با خانم مرباي هويج زياد مي شه!
خبرنگار: يعني منظورت اينه كه خودت ديگه قرار نيست با هيچ خانم مربايي قاطي بشي و همديگه رو بازم لاي نون ملاقات كنين؟!
آقاي كره: من كه بدون عشق به خانم مربا زندگي برام مثل مجنون مي شه! ولي خُب راستش مي دوني چيه؛ الان كه ديگه كراوات مي زنم! دوست دارم كه بيشتر وقتم رو با يه خانم مرباي باكلاس مثل خانم مرباي توت فرنگي و يا خانم مرباي بالنگ بگذرونم!
خبرنگار: در آخر دوست دارم از حافظ برامون يه بيت بخوني!
آقاي كره: من ارچه " كره ام" و رند و مست و نامه سياه/ هزار شكر كه ارز 1226 را برداشتند ز راه!
