امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
جهاد زرگاني
از گوشه و كنار كشور خبر مسابقات فوتبال در تمام ردههاي مختلف مرتب و متصل مخابره ميشود همه چيز فوتبال ايران كم و زياد به بحث و بررسي گرفته ميشود ودر اين ميان بحث و جدل زياد بر سر داوري (داوران)خبر ميرسد كه داوري ضعيف بود، داوري اشتباه داشت و... و در پي آن متاسفانه هر وقت فوتبالي برگزار ميشود خبر ميرسد كه در فلان شهر داور را زدند، در ورزشگاه بهماني داور كتك خورد و....
آخرين نمونه آن كتك خوردن داوري در رقابتهاي ليگ دسته اول باشگاههاي استان تهران كه موجب شد تا چند روزي در بيمارستان بستري شود و تيتر اول روزنامهها و سوژه برنامه 90 شد. در اين ميان كسي نيست كه به طرفداري از داوران نگونبخت بگويد: بيانصاف چرا ميزني، چرا فحش ميدهي؟ چرا شلوغ ميكني؟ چرا...
بايد گفت كه راستي جرم اينان كه جامه سياه بر تن ميكنند و با دميدن در سوتي كه قانون در كفشان نهاده فوتبال را به نظم ميكشند و برايش فضاي تنفس فراهم ميكنند، چيست؟ چه كسي بايد بر كار اينان داوري كند و نتيجه عملشان را بررسي نمايد و چه كسي بايد در مورد آنان تنبيه و تشويق روا دارد؟!
آن بازيكن كه دستي از آستين گشادش بيرون ميزند و به صورت داور سيلي ميزند براساس كدامين ضابطه انساني و قانوني دست به چنين عمل زشتي ميزند؟! آن مربي كه يقه داور را ميگيرد به او تهمت ميزند از كدامين محكمه حق اين چنين بيحرمتي را دريافت كرده است؟!
آن تماشاگر و به اصطلاح دوستدار ورزش كه به داور حمله ميبرد، فحاشي ميكند و پا را از گليم دوستي و معرفت فراتر ميگذارد روي كدام اصل و براساس كدام حق به يك انسان توهین می کند؟ راستي چگونه است كه اين خصلتهاي زشت در ورزش صورت عادي و روزمره به خود گرفته است؟! چرا چنين است. قدر مسلم اين قضيه ساده نيست يك بعد و يك جنبه ندارد. زورگويي و خودخواهي محور و معيار ميشود، ميرود و يك راي داور كه بر عليه من صادر شده، محور و علت بيتربيت و حمله و هجوم ميگردد.بازيكن در يك بازي 50 تا پاس اشتباه ميدهد، تيم 20 اشتباه تاكتيكي در طول 90 دقيقه مرتكب ميشود.
مربي 10 اشتباه در آرايشي تيم ميكند و صدها اشتباه در تمرين و به ميدان آوردن تيم از او سر ميزند و همه اينها پنهان ميماند؛ اما يك اشتباه داور كه اصلا شايد اشتباه هم نباشد سلاح مخربي ميشود براي از بين بردن روحيه سالم و ايجاد جو فشار و بيتربيتي اين خودخواهي و اين نديدن هزار و يك عيب خود و جنجال بر سر يك و عيب يك فرد خدمتگزار به راستي چگونه قابل توجيه است؟!