با سلام و عرض ادب و احترام
دیروز جلسه هم اندیشی احزاب در سالن استانداری خوزستان برگزار گردید .انچه منتج به نتیجه گردید نه تنها نام هم اندیشی بر خود نداشت بلکه بیشتر گلایه و شکوایه بود و پراکندگی گفتار .
این نشست دارای ایراداتی بود که بطور خلاصه میشود محاسن و معایب ان را بر چند محور ترسیم نمود .جلسه هم اندیشی احزاب متشکل از افراد منتقد، اما فاقد برنامه ی مبتنی بر اصول مدرن و ساختار ارتباطی با مردم و برنامه عملی برای گرداندن امور مربوطه بود که در ادامه به شرح ان خواهم پرداخت.
ابتدا نگارنده بر خود لازم میداند که بدور از تعلقات حزبی و فرا جناحی و از نگاه شهروند عادی حزب و تحزب گرایی را واکاوی و سپس نقد نماید .
انچه که میباید در نظر داشت این است که برخی احزاب نوپا و جریانات سیاسی گذشته به جای ایجاد تشکل های مردمی و سازمان دادن مردم در درون نهادهای صنفی به ناگزیر به مانند دیگر احزاب در سنت سیاسی جامعه ما حول قدرت سیاسی و کارکرد دولت و نظارت بر آن عمل می کنند.
مضافا براینکه انتظار میرفت که تشکل های حزبی بتوانند ارتباط منطقی و مستمر با اقشار اجتماعی داشته باشد که اینگونه نگردید، این در حالی است که اکثر شعبات احزاب به واسطه قدرت های دولتی و سمت گیری افراد قدرتمند در دولت، به وجود آمده اند.
به عبارتی حزب به کانال و نردبان قدرت به سوی بالا و نه نردبان قدرت مردم برای مشارکت واقعی، تبدیل شده است. اگر چه برخی از احزاب در دوران فعالیت خود عملکرد سیاسی نسبتا مقبولی ارائه داده اند، البته برای رهایی از این افت، به زمان درازی نیاز است تا در کنار شکل گیری عزم درونی در احزاب به سازماندهی صنفی مستقل از دولت و قدرت هم پرداخته شود.
حال با چنین اوصافی انتظار از احزاب در جهت ایجاد یک برنامه اصولی عامه پسند تا چه میزان است ؟؟
احزاب خود به لحاظ ساختاری دارای ایرادتی میباشند که در جهت رفع کاستی های خود باید بکوشند.اما پس از چهار دهه تلاش برای نهادینه کردن ساختار احزاب با اصول مدرن با این حال هنوز قدمی در جهت اصلاح ساختاری مقبول و اصول حزبی و تشکیلاتی که در جامعه ما با موانع فراوانی نیز روبه رو بوده است، برداشته نشده و بررسی تجربه گذشتگان مد نظر آنان قرار نگرفته است.
در این راستا علاوه بر مشکلات فراوان سیاسی و ساختاری، موانع روزمره و توأمان که بر سر تحولات مثبت در جامعه وجود دارد، مزید بر علت می باشد. یعنی از موانع بزرگ نهادینه شدن احزاب، عدم توجه به اصلاحات اصولی در ساختار خود، برای پرداختن به اصلاح ساختاری جامعه است.
این بی توجهی بسیار بارز شده و در هر دوره ای نسبت به شرایط موجود این ضعف قابل لمس باشد. در حالی که امروزه شرایط اجتماعی جامعه ایران در این مورد و در برخی از این مقولات، مناسب تر شده، ولی هنوز اقدامی در جهت نهادینه کردن روابط سازمانی با مردم و استقرار رابطه از پائین به بالا به وجود نیامده است و این در حالی است که احزاب وابسته به قدرت از دیدگاه متمرکز و توتالیتر( تمامیت خواه) نسبت به احزاب و سازمان ها جهت ایجاد تأخیر فاز جدی در برقراری دموکراسی و اصول سازمانی استفاده کرده اند.
به عبارتی چنین جبهه هایی نه در خود سازمان اصولی و مقتدر به وجود می آورند و نه توان آن را دارند که تشکلات صنفی را که واسطه حزب با مردم هستند، ایجاد کنند.احزاب در عملکرد فاقد مکانیزم های مقبول برای پیش برد برنامه های و اهداف حزبی و جبهه ای خود می باشد.
البته جامعه ایران و شرایط بعد از انقلاب برای رسیدن به دموکراسی به مراتب از شرایطی که احزاب در گذشته دچار آن بودند، به مراتب مطلوب تر شده، ولی بسیاری از مشکلات ساختاری و تشکیلاتی در تقسیم قدرت و موانع اجرایی برای احزاب وجود دارد که نمی توانند به عملکرد صحیح در جهت تحقق دموکراسی دست یابند.
با چنین نگاهی به فلسفه ساختاری احزاب و جلسه دیروز هم اندیشی احزاب میتوان نتیجه گرفت ما در تشکیلات و ساختار حزبی هنوز دچار ایرادات و ضعف های بسیاری میباشیم که تا نسبت به رفع ان اقدام ننمایم .نمیتوانیم در کار صنفی موفق باشیم .
العاقبه للمتقین اللهم و اجعلنا من المتقین
منصور فاضلی / عضو شورای مرکزی مجمع متخصصین استان خوزستان