دکتر حسن دادخواه
دانشگاه داری به معنای دانشگاه داشتن و مدیریت کردن دانشگاه است. دانشگاه داری، مانند تیم داری یا حزب داری، تابع اندیشه هایی است. آنچه در این "داشتن" و "مدیریت کردن" مهم است، داشتن طرح، برنامه و به زبان پخته تر، داشتن اندیشه ای است که بر پایه آن، یک تیم ورزشی یا یک حزب یا دانشگاه اداره و مدیریت می شود. داشتن " اندیشه"، تعیین کننده نوع کارگردانی در اداره و پیشبرد یک مجموعه انسانی است. این اندیشه، برخاسته و برآمده از مجموعه شیوه ها و روش ها و سیاست و ارزش هایی است که روابط میان انسان و قوانین و دستورالعمل های داخلی یک سازمان را تنظیم می کند.
بخش مهمی از این اندیشه، تدوین اهداف کوتاه و بلند مدت برای سازمان است. در راستای رسیدن به آن اهداف، البته بخش های دیگر این اندیشه از اهمیت برخوردار است.
چه بسیار مدیران و رئیسانی که نمی دانند اداره و مدیریت کردن مجموعه زیر نظر آنان، نیازمند داشتن یک طرح کلی و یک اندیشه متناسب با اهداف و اجزای آن سازمان است.
چه بسیار مدیرانی که سالیانی بدون ارزیابی بر صندلی اداره و مدیریت یک سازمان مهم گمارده شده و بدون داشتن اندیشه ای بهینه و متناسب با مجموعه زیر دست خویش، به تخریب و عقب گردی آن سازمان کمک کرده اند ! در حالی که مدیریت پیشرفته، امروزه نیازمند داشتن اندیشه و چهارچوب های قابل قبول است.
حال پرسش این است که مدیریت و اداره مطلوب و بهینه دانشگاه، به عنوان یک محیط علمی و آموزشی و پژوهشی و انسانی، باید تابع چه اندیشه هایی باشد؟ اصول و پایه های" مدیریت کردن" در دانشگاه، چیست؟
البته در شرایط کنونی کشورمان و با توجه به وجود نهادهای رسمی و غیر رسمی که هر کدام به نحوی در اداره دانشگاه ها نقش آفرین شده اند، جه بسا هر " اندیشه" ای به ناچار تحت تاثیر عوامل مزاحم قرار می گیرد و مدیران را به خروج و یا تعدیل از " اندیشه " های از پیش ترسیم شده، وادار کند.
ده گزاره های زیر شاید بتواند بخشی از "اندیشه" مدیریت کردن در دانشگاه را ترسیم کند:
۱_ رعایت ملاحظات انسانی و عاطفی بویژه با استادان و پیشکسوتان علمی دانشگاه.
۲_ بهره جویی از مشاورت با همه اقشار دانشگاه.
۳_ رعایت شایسته سالاری بر مبنای میزان توانایی هوشی و اجرایی و مدیریتی و تجربی در انتصابات.
۴_ رعایت احترام به دیدگاه های مخالف و متفاوت با دیدگاه و نظر مدیر عالی.
۵_ ایجاد ارتباط رسمی و غیر رسمی با کلیه افراد داخل در سازمان مبتنی بر خوش رویی و دوستی.
۶_ کمک به حاکم شدن روحیه مسئولیت شناسی و مسئولیت پذیری در افراد سازمان از رهگذر تامین امور رفاهی برای ایشان.
۷_ الگو قرار دادن دانشگاه های برتر کشور و ایجاد ارتباط با انها.
۸_ خودداری از خساست و دست بستگی مالی که البته به معنای ریخت و پاش و بی انضباطی مالی نیست.
۹_ برقراری رابطه و ارتباط دوستانه و محبت آمیز با مدیران بالادستی وزارتی و روسای سازمان های دیگر.
۱۰_ ایستادگی و حمایت از چهارچوب ها و اندیشه های مدیریتی ترسیم شده و دفاع از ارزش های علمی دانشگاه.