شوشان _ علی عبدالخانی:
مثلی هست با این مضمون که: << نشانه گیری عده ای بقدری دقیق است که یک پشه ریز را چنان با دقت می زنند که تیرشان به وسط چشم آن پشه می خورد اما کرگدن با آن حجم عظیم را نمی بینند و البته تیرشان نیز به خطا می رود... >>.
این مثل مصداق تصمیم های دوگانه، پراکنده، انتفاعی و ناپایدار دولتیان و ناتوانی آنها در ممانعت از رشد خزنده و فزاینده مفسدان کرگدن صفت است.
انضباط مالی و پرهیز از ولخرجیهای اداری بیش از آنکه تابعی از بخشنامه و دستور العمل باشد، فرهنگی است که وفق برنامه و نظارت و طی دوره های طولانی شکل می گیرد و در عمق رفتاری جامعه رسوخ پیدا می کند.
آنچه مسلم و به عیان دیده می شود این است که چنین رفتار و فرهنگی در سطوح مختلف مدیران کشور دیده نمی شود که اگر چنین فرهنگ و رفتاری وجود داشت و می بود، به آنچه امروز به آن رسیدیم نمی رسیدیم.
سازمان برنامه و بودجه که در هر دو مفهوم حوزه ماموریت خود یعنی برنامه ریزی و بودجه ریزی کشور و تعادل چشم اندازی مانده است، اخیراً بخشنامه ای صادر می کند و از دیوان سالاران و مصادیق اشرافی گری که در راس ادارات و سازمانهای زیرمجموعه قرار دارند می خواهد که از این به بعد، به صرف چای و بیسکویت در همایشها و جلسات بسنده کنند و شام و ناهار و میوه و شیرینی کنار بگذارند.
آنچه مسئولان ارشد برنامه ای و بودجه ای کشور از آن غافل هستند یا در مورد آن تغافل می کنند در حقیقت بی تاثیر بودن این قبیل نمایشهای انضباط خواهانه از دید و نگاه مردم است.
برنامه ریزان ارشد کشور زمانی می توانند وارد جزییات و ماهیت این قبیل امور بشوند که قبل از آن برنامه های عملی و شدنی برای ریشه کن کردن فساد مالی و اداری، رانت خواری، تقدم آقا زادگی بر عوام الناس، کنترل رشوه خواری، منع انتصابات توصیه ای و... داشته باشند وگرنه در شرایطی که یک اداره ( بعنوان مثال بانک مرکزی ) در احاطه رانت و سهم خواهی قرار گرفته و موجبات بی سابقه سقوط پول ملی در دو حوزه طلا و ارز را ایجاد کرده است، در این فرض و حالت صرفه جویی از طریق چای و بیسکویت و امثال اینها چه دردی از دردهای مزمن اداری و مالی کشور را دوا می کند؟ واقعا که برخی مدیران مصداق " دقیق مردان تیزبین در شکار پَشّه "و " کور و نابینا در شلیک به طرف کرگدنهای قُلدُر " هستند.