کیانوش راد
حدیث عشق بیان کن
به هر زبان که تو دانی
دکترعلی الطایی در ایران ، با کتاب ارزشمند « بحران هویت قومی در ایران » و « عرب خائن نیست » شناخته شد . بحران هویت قومی از جمله نوشته های واقع بینانه در این زمینه است . طایی استاد دانشگاه در کارولینای شمالی ، هفته گذشته درگذشت . بازهم افسوس .
دیدگاه های واقع بینانه طایی ، از سوی طیف های افراطی و تند ِقوم گرایان شوونیستی ، از جمله برخی هویت گرایانِ تند عربِ خوزستانی چندان خوشایند نیست . « هویت طلبی عربی »، آنگونه که طایی شارح و مفسر آن است بر «فهم دیگری » و بر « رابطه با دیگران » معنا می یابد و بدون « وجود آنان » یا غیر هویت قوم ، معنایی ندارد و مساوی با عدم پنداشته می شود .
دیدگاه طایی ، بر خلاف برخی هم تباران ِخارج نشین و کسانی که در خوزستان بنام هویت طلبان عرب خوزستان، بر طبل جداسازی و جزیره ای کردن فعالیت های فرهنگی ، زبانی و جغرافیایی می کوبند ، و سعی بر گسترش تضاد اجتماعی - فرهنگی به جای وحدت با دیگر اقوام در خوزستان دارند فاصله زیادی داشته و در تباین با آن دیدگاه هاست .
مخالفان طایی ، علاوه برقوم گرایان و هویت طلبان ِتند و افراطی ، روشنفکرانِ افراطی ِایران و فارس گرای شوونیست هم هستند . کسانی که شدت و افراط آنان در نفی هویت قومیت عرب ، تا بدانجا کشیده شده است که « حتی حاضر نیستند به قرآن ، به عنوان یک اثر ادبی و تاریخی و کلاسیک ، یعنی مانند جمهوری افلاطون و یا سیاست ارسطو و کتاب اوستا و تورات و انجیل که جای خود دارند ، نگاه کنند » .
طایی علاوه بر زبان مادری اش عربی ، به زبان فارسی نیز عشق می ورزید و این را در جای جای کتاب او و تسلط اش بر شعر و ادب فارسی می توان دید . بقول محمد جواهرالکلام طایی دو کتاب را با خود به امریکا برد ، قران کریم و دیوان حافظ .
دلبستگی طایی به اسلام و سوسیالیسم نیز از دیگر وجوه اندیشگی اوست ، اندیشه ای که او را فراتر «قوم پرستی » و دلداده ی برابری تمامی مردمان کشورش موطن اش می نمود .
طایی می نویسد : « به سلامتی دوستان و به کوری دشمنان خانگی و خارجی ، من معتقدم و می گویم که در واقع تضادی بین عجم و عرب وجود ندارد و هم آنان در زیر قبه خضرای اسلام دارای یک درد و یک درمان اند . »
از نظر طایی نباید پرونده های فرسوده و خاک خورده را بیرون کشید ، ایران ملک مشاع همه ایرانیان اعم از فارس و عرب و کرد ولر و باوچ و ترکمن و مازنی و گیلی و .... و سنی و شیعه و یهود و مسیح و صبی و .... است . « ایران به همین شکل و شمایل و پستی و بلندی و فراز و نشیبی که هست و با کویر سوزان کرمانش و آب فراوان کرخه و کارونش ، بدون هیچ امتیاز ِ خاصِ فردی و گروهی ، ملک مشاع همه ایرانیان است » .
طایی معتقد است : « این را باید روشن کرد که قول به « ممالک محروسه ایران » و « کثیرالمله » بودن آن - که بعضی ناآشنایان به مفاهیم تاریخی و شان نزول آنها ، آلرژی خاصی نسبت به این دو مفهوم دارند -هرگز به معنی تجزیه ایران و تجزیه طلبی ملل و نحلِ مختلف آن نیست و نباید هم باشد . »
طایی در این کتاب بحران هویت قومی به یکی از اصلی ترین چالش های موجود و فزاینده ی جامعه ایرانی توجه نموده است .
طایی بدلیل عرب بودن ، حساسیت ها و بحران های قومی در میان عرب ها را بیشتر به میان آورده است ، اما بحث و منطق ِبررسی های او تاریخی ، فرهنگی و جامعه شناسانه است .
اوبر قومیت عرب ِ خوزستان تمرکزدارد ، اما نسخه و رویکرد او در حل مساله ، رویکردی جامعه شناختی و عام و فراگیر است و بقول خودش ، برای جامعه اسلامی ایرانی است .
طرح بحران هویت ، از نظر طایی و با نگاهی جامعه شناختی ، با معنایی لزوما منفی نگریسته نمی شود ، طایی بحران را امری متعلّق و ذاتی جوامع پویا و درحال دگرگونی تحلیل می کند .
طایی تلاش می کند تا راهی برای حل بحران قومی در جامعه ایران بیابد .
طایی راه تخفیف بحران قومی را در ایران ، باطرح شش پیشنهاد عرضه می دارد و در وهله اول پذیرش و اعتراف به آنها و اجرای آنها را چاره ساز شرایط ایران می داند .
۱-اعتراف به وجود این بحران
۲- پیشنهاد بکارگیری واژه جامعه ایران به جای ملت ایران به دلیل محدودیت واژه ملت در ایران ، و با توجه با وجود نژادها ، قومیت ها ، ملیت ها ، زبان ها ، لهجه ها ، دین ها ، مذهب ها ، و البته نظام های ارزشی مختلف و اینکه ایران منحصر به یک گروه و زبان و فرهنگ خاص و مشتی خاک نیست.
۳- پذیرش تعددفرهنگی جامعه ایرانی اسلامی
۴-قبول تعدد حزبی
۵- تاکید بر جامعه ای دموکراتیک و سوسیالیست ( به معنای غیر ماتریالیستی آن )
۶-تهران مقتدر و استان های خودمختار ، اما متکی به سه اصل غیر قابل تفکیک
الف : تمامیت ارضی ایران
ب: وحدت اجتماعی مردمان آن با توجه به تعددقومی آن
ج: استقرار نظام مقتدر و مستقل مرکزی در تهران و در
ارتباط با خودمختاری همه جانبه ، ولی تدریجی استان های مختلف کشور »
او بیش از بیست سال قبل معتقد بود :«شاید خیلی دیر خواهد شد که دیرتر از این ، نوشدارویی برای درمان مسائل تاریخی مبتلا به جامعه اسلامی ایرانی ، به آن تجویز نماید .»
پس از چهل سال از انقلاب اسلامی هنوز هم ما در این بحران به سر می بریم .
نظرات طایی را هم هویت طلبان و قوم گرایان ، ( اعم از هویت گرایان واقع بین و هم هویت گرایان ِ افراطی ) و همچنین شوونیست های قوم گرای باستان گرا باید از نظر بگذرانند .
طایی دچار جزم اندیشی های متعصبانه ستیزجویانه قومی ، که بعضا با نام هویت طلبی قومی متداول گردیده است نیست . منطق و لحن ، ادب و متانت و شیوایی متن و انصاف علمی ، و نو بودن مباحث کتاب مطالعه آن را ضرورت می بخشد .
طایی با فروتنی زایدالوصفی نظرات خویش را در معرض داوری قرار داده است . او راه حل و نقشه راه اش را در « چارچوب قانون اساسی » و می نویسد : « شایسته است در چارچوب قانن اساسی ، هم آزادی های فردی و گروهی و قومی «حساب شده » را به قاطبه توده ها ارزانی دارند . »
کتاب « بحران هویت قومی » در سال ۱۳۷۸ و به همت مدیر اندیشمند و فرهیخته نشرشادگان ، محمد جواهرالکلام به جامعه فارسی زبان عرضه شد . . جواهرالکلام ، خود گوهری است که خدماتِ ماندگاری را برای ایرانیان و خوزستانیان و ایرانیان ِعرب خوزستان بر جای نهاده است که در مقام ِ خود نیازمند تقدیر و توجه فرهنگ دوستان خوزستانی است.