- آرشیو
- |
- عضویت در خبرنامه
- |
- درباره ما
- |
- |
-
- صفحه نخست
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- شهرستان ها
- |
- تماس با ما
- |
- پیوند ها
- چرا سید ابوالحسن حسن زاده ؟
- ساعت جدید کاری برای ادارات اعلام شد
- مدیران با مردم ارتباط نزدیکی داشته باشند
- رفع مشکل استقرار شرکتهای دانش بنیان با تحقق مصوبه سفر رییس جمهور به خوزستان
- رسانه طراز انقلاب اسلامی یعنی نقد منصفانه، اطلاع رسانی شفاف و صادقانه و پرهیز از دروغ و تهمت
- بهره مندی از ظرفیت های فرهنگی انقلاب برای مقابله با اباحه گری بسنده می کند
- چرا به جای ساماندهی متکدیان؛ سیستمی افزایش پیدا می کنند؟!!
- انقلابات رنگی تحت الگوی جوکریسم
به روز شده در: ۰۱ آذر ۱۴۰۳ - ۱۳:۱۷
قال علی علیه السلام: انسان سه جا تغییر میکند: نزد صاحبان قدرت، روی صندلی قدرت و غنا بعد از فقر و هرکس تغییر نکند دارای خرد ناب و اخلاق مستقیم است. القُربِ مِنَ المُلوكِ ، و الوِلاياتِ ، و الغَناءِ من الفَقرِ ، فمَن لَم يَتَغَيَّرْ في هذهِ فهُوَ ذو عَقلٍ قَويمٍ و خُلقٍ مُستَقيمٍ
ریاست به دست کسانی خطاست، که از دست شان دست ها بر خداست...سعدی عافیت خواهی نظر در منظر خوبان مکن، ور کنی بدرود کن خواب و قرار خویش را(سعدی)
آن را که چنین دردی، از پای دراندازد، باید که فروشوید، دست از همه درمان‌ها(سعدی)
هر که دلارام دید ،از دلش آرام رفت، چشم ندارد خلاص ،هر که در این دام رفت
(سعدی)
کسی نیک بیند به هر دو سرای، که نیکی رساند به خلق خدای(سعدی) امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
آخرین اخبار
نوید قائدی
فقر در جامعه ی امروز من آن قدر بغرنج و ملال آور شده که مجالی برای امید آفرینی باقی نمی گذارد.تو ای مسئول تهران نشین که دغدغه ویزیت متخصص و آزمایش و اسکن را نداری،چطور بخودت اجازه می دهی با زبان تهدید به من دیکته کنی که نگاه پیروزمندانه به تاریخ پیش رو داشته باشم تا سرپوشی باشد بر اهمال کاری افکار و رفتار غلط تو، تا امید آفرین مردمی خسته و رنجور گردم و آن ها را بر سر مزاری ببرم که سال هاست در آن مرده ای نیست.
آقای مسئول من روایتگر تاریخ از نگاه پایین دستم.من از منظر بازماندگان و حاشیه نشینان یعنی همان کسانی که جامعه ساخته شده توسط تو آنان را بیرون رانده دنیا را می بینم و تفسیر می کنم.
برای من تحلیل و پیشگویی و تطبیق فلاکت امروز مردم دیارم با نظریات جامعه شناسی بوردیو و ... بی معنی شده است.
امروز حقیقت برای من نوشتن وضعیت واقعی آن پسرک خردسالی است که با زحمت در گرمای ۵۰ درجه خود را به خیابان های اهواز می رساند تا چند بسته دستمال کاغذی بفروشد و چند تومانی ناقابل برای خرید چند عدد نان دست و پا کند.گرچه داستان ساده ای است اما در دل و بطن خود هزاران قصه و غصه پر درد و نظریاتی پرمغز از روان شناسی و جامعه شناسی دارد که عقل تو به آنها قد نمی دهد.
وقتی یاد گرفتی از جنس مردم من باشی و در شرایطی قرار گیری که نگران تهیه قوت خانواده گردی آن وقت حق داری از من بخواهی به مردمم امید کاذب بدهم و بگویم همه با هم در یک کشتی هستیم و توکل می کنیم و می رانیم تا از گرداب رهایی یابیم،اما اگر قرار باشد تو از راه دور با بیسیم فرمان برانی تا ما مجاهدت و تحمل کنیم باید بگویم دیگر کور خوانده ای و من مردمم را هرگز فریب نخواهم داد.
