شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۹۰۸۴۲
تاریخ انتشار: ۲۲ مرداد ۱۳۹۷ - ۱۷:۲۶
دکتر حسن دادخواه

پس از برهم خوردن وضعیت اقتصادی کشور و افزایش نرخ ارز و سکه و بروز پاره ای اعتراضات خیابانی از سوی مردم، کارشناسان اقتصادی و اجتماعی هر کدام در واکاوی علل بروز این نارضایتی ها و گران شدن کالاها، هر یک از نگاه و تخصص خویش یادداشت های جالب و گفت و گوهای پرارزشی با رسانه ها انجام دادند.

بی گمان همه نویسندگان و صاحب نظران مذکور، انسان هایی فرهیخته و دلسوز و ایران دوستی هستند و هدفشان پیشرفت کشور و رفاه مردم است.

این یادداشت، ریشه و علل دسته ای از ناکامی ها را که به انباشت خواسته های مردم و تراکم کاستی ها منجر شده، از زاویه دیگری بررسی می کند. این بررسی به آسیب شناسی " مبانی فکری" حاکمان و تاثیر آن در بوجود آمدن شرایط ویژه  می پردازد.

انقلاب اسلامی مردم ایران که در بهمن ۱۳۵۷ به پیروزی رسید، دست کم از خرداد ۱۳۴۲ با رهبری یک مرجع دینی و یک استاد حوزوی یعنی حضرت امام خمینی راحل(ره) همراه بود.

اگر در چند سال منتهی به پیروزی انقلاب، افراد و اقشار محدود و خاصی در جریان فعالیت های کادر رهبری و شخص امام راحل بودند ولی در شش ماه منتهی به پیروزی انقلاب بود که عموم و آحاد مردم به روشنی ظهور  رهبر مذهبی  را در صدور اعلامیه ها و دیگر کنش های انقلابی به روشنی احساس کردند.

بی گمان، در ضمیر و نیات رهبران نهضت اسلامی، جز انجام رسالت دینی دیده نمی شود و  انگیزه های دینی، تنها موتور حرکت آنان در مخالفت با رژیم سلطنت بود و آرمان ایشان برپایی یک جامعه و کشوری مبتنی بر آموزه های دینی و اسلامی است.

بر پایه همین خصیصه و خصایل نیک در  کادر رهبران انقلاب است که انان ماهیت نهضت مردم ایران را با ویژگی هایی تلقی نمودند و بر اساس این تلقی ها، رفتار خویش را تنظیم  می کنند. آن تلقی ها و کنش حاصل از ان البته قابل بررسی و نقد و تحلیل است. دسته ای از ان به شرح زیر است:

۱_ منشاء و سرچشمه و آبشخور نهضت، حوادث صدر اسلام است و مردم ایران در پی تحقق اهداف آن اتفاقات تاریخی هستند.

۲_نهضت مردم ایران، در پی نابودی باطل و احقاق حق پایمال شده ستمدیدگان است.

۳_نهضت مردم ایران، در حمایت از ستمدیدگان مرز نمی شناسد و اصولا مرزکشی میان کشورها ، در این باره امر باطلی است.

۴_ نهضت مردم ایران، در برابر همه ستمکاران جهان ایستاده است و هدف آن، نابودی و محو ریشه ستمگری از روی کره زمین است.

۵_نهضت مردم ایران از آن رو که با نیات الهی و با هدف ظلم ستیزی شروع شده است و رهبری آن در دست علمای دینی است، مورد توجه و عنایت خداوندگار است و از این رو، پیروزی نهایی (که زمان آن معلوم نیست)، متعلق به نهضت اسلامی مردم ایران است.

۶_ هدف نهضت مردم ایران نمی تواند تحقق خواسته های مادی و عادی و دست پایین مانند رسیدن به رفاه بیشتر باشد.

۷_ از این رو که نهضت اسلامی ایران از نظر منشاء و هدف و رهبری با دیگر نهضت ها متفاوت است، کشور و جامعه ایران بعنوان ظرف و جایگاه جغرافیایی این نهضت، ایمن و بدور از خطرات متعارف خواهد بود. 

نیک روشن است و نیازی به یادآوری نیست که هر یک از تلقی های یاد شده، مستند به آموزه هایی از تعالیم دینی است و مورد موافقت آحاد مردم قرار گرفته و بی گمان هنوز، همه یا بخش زیادی از جامعه ایران بر باور خویش ایستاده اند.

جدای از  ارزیابی باورها و تلقی های یاد شده و بیان میزان صدق و کذب و درست و نادرست خواندن انها، در ادامه این یادداشت به دسته ای از پیامدهای اعتقاد به ان باورها و تاثیر آن در زندگانی روزانه مردم ایران و ارتباط آن با وضعیت بغرنج کنونی کشور عزیزمان اشاره می شود:

۱_ اگر نهضت مردم ایران، بی مانند و متفاوت از حرکت های مردمی در جهان دانسته شود، خویش را از تجربه های مفید دیگر جوامع و انقلابات بی نیاز می دانیم.

۲_ اگر نهضت مردم ایران، حق مطلق و باورهای سیاسی دیگر ملل و کشورها، باطل تلقی گردد، ایران را از بهره جویی از امتیازات دیگران و تعامل با سازمان های جهانی بی نیاز می دانیم.

۳_اگر مردم ایران، متفاوت و کاملا غرق در معنویت و با انگیزه های پاک مذهبی و بی اعتنا به تمایلات دنیوی تصور گردد، در شناخت و برآوردن نیازهای طبیعی آنان حق مطلب ادا نمی شود.

۴_  اگر جامعه اسلامی، بدور از آسیب های متعارف و احتمالی در جوامع جهانی تصور گردد، در پی جستجو برای علاج آسیب ها بر نمی اییم.
۵_ اگر نهضت اسلامی در ایران، در برابر ستمکاران جهان، پیروزی نهایی شناخته شود، به زیان های کنونی حاصل از این تقابل اهمیت داده نمی شود.

۶_  اگر حکومت داری را تحفه و اعطا از سوی خدا دانسته شود، خویش را پاسخگو به خدا و دویتدار جلب رضایت او می دانیم و مردم و افکار عمومی در درجه دوم قرار می گیرند.

۷_ اگر وظیفه مردم در قبال حکومت،  فقط تایید و بیعت باشد، ا مردم باید از هر گونه اعتراض و اعلام نارضایتی خودداری کنند و اصولا نباید ناراضی باشند.

۸_ اگر خویش را آیینه تمام نمای دین و منزه از کاستی و عیب بدانیم و از این جایگاه همواره به عنوان یک خطیب، ناصح مردم شویم، انان را مسبب سستی ها و کاستی های جامعه می دانیم و خود از به گردن گرفتن هر گونه مسئولیت شانه خالی می کنیم.

۹_  در بن بست ها و مشکلات شخصی و خصوصی گاهی خداباوران و پرهیزکاران، گشایش هایی را تجربه و احساس می کنند. این راهگشایی و گشایش بن بست آیا حاصل اندیشه ورزی آنان است یا الهامات روحی یا الهی؟ چندان مشخص نیست.

در امور جمعی بویژه حکمرانی که راهگشایی و بن بست شکنی در قوانین عادی و اساسی کشورها پیش بینی شده است.

از جمله به مشورت و همه پرسی و ...می توان اشاره نمود. گاهی خداباوران و پرهیزکاران سیاستمداران، نقش خود را جابجا می کنند، یعنی امور مربوط به کشورداری را به الهامات روحی و الهی پیوند می زنند و نه به مشورت و همه پرسی! در پاره ای از امور کشور خودمان شاهد این جابجایی هستیم.

از دست به دست دادن اصول اعتقادی یاد شده پیرامون نهضت اسلامی مردم ایران و  پیامدهای عملی و عینی آن باورها، کشور داری در ایران، شرایط ویژه ای به خود گرفت و عدم درک درست آن شرایط و عدم پاسخگویی به آن، موجب انباشته شدن خواسته ها و نارضایتی های مردم و ادامه ناکارآمدی مسئولان و گردش معیوب چرخ زندگانی عموم مردم و کشور شده است.

متاسفانه هیچ گاه به بررسی بی جانبداری و علمی آسیب های فرهنگی و سیاسی کشورمان پرداخته نشده و هر بار به طریقی، حل مشکل را به آینده واگذار گردیده است.

برای گریز و جلوگیری از متراکم شدن نارضایتی ها، لازم است تا مبانی فکری کادر رهبری نهضت اسلامی مردم ایران در خصوص نهضت و مجموعه تحولات کشور در دهه های اخیر تغییر کند و آنان نیازهای مردم و انگیزه ها و اهداف و خواسته های طبیعی ایشان را از زاویه دیگری بنگرند.

والسلام
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار