سيد اميرحمزه موسوي، دبير حزب اعتدال و توسعه خوزستان و از اعضاي ارشد ستاد تبليغاتي دكتر روحاني در انتخاباتهاي رياست جمهوري سالهاي ٩٢ و ٩٦ در استان در نامه سرگشاده اي خطاب به فعالين سياسي جوان حامي دولت تدبير و اميد در خوزستان و ساير جوانان اصلاح طلب و اعتدال گراي استان نوشت:

متاسف هستم كه اذعان بدارم كه هم اكنون استان مظلوم ما اسير در دست نامادريست، نامادري كه دلش براي پيشرفت و توسعه خوزستان نمي سوزد و براي چند ماهي بيشتر ماندن در مسند قدرت، تمامي چهارچوبها و قواعد اصلاحات و اعتدال را زيرپا مي گذارد تا آينده جوانان رعناي اين تفكر در خوزستان فداي كادر سازي مخالفين دولت شوند!

سيد امير حمزه موسوي در نامه خود آورده است: از سال ٩٢ تاكنون جوانان بسياري با هزاران آرمان و آرزو براي روي كار آمدن دولت تدبير و اميد در خوزستان تلاش كردند و از جان مايه گذاشتند تا خطر از بيخ گوش كشور بگذرد و در سال ٩٦ نيز با تمام وجود كوشيدند تا نهال اعتدال در استان قوت يابد

اما در كمال تاسف شاهد استيلاي نامادري بر خوزستان طي چند سال گذشته شدند، استان بدست نااهلان سياسي افتاد تا به بدترين شكل ممكن پاسخ زحمات جوانان اصلاح طلب و اعتدال گراي خوزستاني داده شود و اين نامادريها، حاميان راستين راه خاتمي و روحاني را بپاي حلقه هاي پيرامون خود ذبح سياسي كنند و با رشد دادن كوتوله هاي اطراف خود، و سپردن پي در پي مناصب كلان مديريتي به اين كوتاه قامتان فرصت طلب كه حضور در اين سمتها را در خواب هم نمي ديدند، عيان ترين ظلم ممكن را به جوانان نخبه، تحصيلكرده و از همه مهتر پاكدست اصلاحات و اعتدال به انجام برسانند.

به جرات آيندگان چند سال گذشته را لكه سياه و ننگيني در تاريخ استان خوزستان بشمار خواهند آورد!

سالهايي كه ارزشمندترين جوانان استان فداي رانت خوارترين دلالهاي سياسي و انتخاباتي شدند!

سالهايي كه تحصيلكرده ترين جوانان به پاي كوتوله هاي سياسي لمپن مأب ذبح شدند!

سالهايي كه نامادريها با بليط اعتدال و اصلاحات بر قطار تدبير و اميد سوار شدند ولي همه واگنها را به مقصد مخالفين دولت راهي كردند!

سالهايي كه نامردي سياسي بر مردانگي و اصالت فكري ارجحيت يافت!

سالهايي كه فرصت طلبي تبديل به فضيلت شد و پايمردي به مسلخ رفت!

سالهايي كه طي آن نامادريها، نمك اصلاحات را خوردند و نانش را بر سفره اصولگرايان چيدند!

آري در اين سالها سره و ناسره بخوبي از هم تميز داده شد و چنان نقاب از چهره برخي اصلاح طلبان دروغين برافتاد كه آيندگان براحتي در محكمه تاريخ، قضاوتي بي رحمانه نسبت به آنان روا خواهند داشت.

اما خطاب امروز من نه بانامادريهاست كه استانم را به چنين قهقرايي سياسي رهسپار ساختند، بلكه خطابم با جوانانيست كه شاهد و ناظر همه اين نامردميها بودند و هستند.

آري جوانان عزيز اصلاح طلب و اعتدال گراي خوزستانم، اين روزها بسرعت برق و باد سپري مي شوند و شك نكنيد كه مجددا استان به دلسوزان واقعي اش سپرده خواهد شد، با مرور فجايع خسران باري كه در اين چند سال بر استانمان گذشت هرگز نااميد نشويد، چون:

پرنده مردنيست، پرواز را بخاطر بسپاريد!

والسلام علي من اتبع الهدی

سيد امير حمزه موسوي

مردادماه نود و هفت