محمدسعید بهوندی
با بهت و تعجب کامل در میان خبرهای ریز و درشت این روزها خواندم که رئیس مرکز آمار کشور تورم را در مرداد ماه امسال نه و هفت دهم درصد اعلام نموده است و آنگاه نگاه معناداری به پلاستیک دسته دار در دستم که از گرانی سرسام آور سنگینی می نمود انداختم؛ به هر قلم که نگاه می کردم از گوشت گرفته تا مرغ و لبنیات و بقیه اقلام همه نشان از تورمی بسیار بالاتر از این عدد داشتند. با خود گفتم: نمی دانم خرید روزانه ی مواد خوراکی خانواده جناب مدیر مرکز آمار کشور با کیست؟ بعید میدانم خودشان به دلیل مشغله ی کاری و مسئولیت فرصتی برای خرید مایحتاج منزل را داشته باشند.
ایکاش همسر محترم ایشان از وی می پرسید: همسر عزیز و محترم! چطور شما تورم را نه و هفت دهم درصد اعلام می کنید در حالیکه من نیز مانند تمام مردم ایران عددی بسیار فراتر از این را لمس می نمایم. تازه وسایل و لوازم خانگی آنهم ایرانی، مواد بهداشتی، دارو و درمان، وسایل یدکی ماشین، تعمیرات، خدمات، دستمزدها و... نیز بماند که اگر اینها به حساب آیند، اعلام نمودن چنین عددی باید دروغ بزرگ سال نامیده شود.
ایکاش جناب مدیر مرکز آمار کشور برای یکبار هم که شده است، اقلامی را که بر اساس قیمت عرضه ی آنها نرخ تورم کشور را در هر ماه اعلام می نمایند، برای اطلاع مردم نام ببرند.
نکند اقلام و خدماتی که ما خانواده های ایرانی در سبد روزانه، هفتگی و ماهانه مان داریم، غیر از آن اقلام و خدماتی باشند که مرکز آمار کشور بر اساس آنها نرخ تورم را محاسبه می نمایند. اتفاقاً تنها مسئله ای که در علم پیچیده ی اقتصاد، عامه ی مردم بیش از متخصصین و عالمان اقتصادی درک و لمسش می کنند، همین تورم است.
چون هر روز با خرید مایحتاج خانواده، روند رو به تزاید و بی در و پیکر قیمت اجناس و خدمات را با تمام وجودشان لمس نموده و آه از نهادشان برخاسته، ولی فریادرسی نیز برای مظلومیت شان نیست و حتی در همین حدی که باصداقت، شفافیت و انصاف مسئله ی گرانی لجام گسیخته و بی حساب و کتاب و فاقد مدیریت در اعلام تورم واقعی از سوی دستگاه مسئول یعنی؛ مرکز آمار ایران نیز آبی بر آتش درونشان بپاشد، هم نیست.
حال شما بگویید با چنین حکایت مکرری؛ مردم به تنگ آمده از گرانی و سوء مدیریت ها، "قسم حضرت عباس را باور کنند یا دم خروس را"؟!!!