استاد دانشگاه شهید چمران اهواز گفت: سال آبی 96-97 که از اول مهر 96 شروع و تا آخر شهریور 97 ادامه داشت از سال های خشک استان خوزستان بوده است.
به گزارش شوشان دکتر مهدی قمشی استاد دانشگاه شهید چمران اهواز در یادداشتی آورده است:
سال آبی 96-97 که از اول مهر 96 شروع و تا آخر شهریور 97 ادامه داشت از سال های خشک استان خوزستان بوده است.
وضعیت آبی این دوره از آذر ماه سال 96 برای متولیان مسئول کاملاً مشخص و محرز شده بود. لذا مدیران استانی وقت بسیار خوبی برای برنامه ریزی و مدیریت صحیح خشکسالی داشتند.
در سطح مدیریت کلان استان از دی ماه 96 جلسات متعددی به همین منظور برگزار و تصمیماتی در قالب صحبت و مصوبه نیز استخراج گردیده بود. نگارنده این سطور نیز در یادداشتی با عنوان "حشکسالی:قهرآسمان یا آشتی با آسمان" در تاریخ 5 بهمن 1396 ، سعی نمودم راه کارهای کلی مدیریت خشکسالی را در اختیار مدیران، کارشناسان و خوانندگان علاقه مند قرار دهم.
امّا سرانجام سال آبی بحرانی به پایان رسید و فارغ از تلاش بعضی از مسئولان و یا موفق جلوه دادن مدیریت خشکسالی توسط خود مدیران، این سوال مطرح می شود که آیا واقعاً در مدیریت خشکسالی درست عمل کرده و موفق بوده ایم؟
قبل از جواب به این سوال ذکر این نکته ضروری است که خشکسالی سال آبی گذشته در دو بخش آب و برق نمود یافت و هدف از این یادداشت ارزیابی مدیریت در بخش آب می باشد نه در بخش برق و نکته بعدی اینکه از نظر متخصصان امر مدیریت صحیح در بخش آب تنها گذراندن و به سر رسیدن زمان خشکسالی ملاک موفقیت قلمداد نمی شود.
بلکه نتیجه کارهای مختلف مدیریت خشکسالی در کاهش مصرف آب در بخش های مختلف مصرف و بالابردن راندمان مصرف آب و بهروری آب توام با عدم اختلال در مصرف و معیشت مردم و کشاورزان و سایر مصرف کنندگان (و به عبارتی به حداقل رساندن صدمات خشکسالی) معنی و مفهوم می یابد و قابل ارزیابی و رصد می باشد.
یعنی باید مشخص شود که آیا در سال آبی گذشته راندمان مصرف آب در بخش کشاورزی افزایش یافته و یا کاهش؟ الگوی کشت به نفع کشت های کم مصرف آب تغییر یافته یا خیر؟ آب شرب و بهداشت سالم به مردم رسیده یا خیر؟
در مصرف آب خانگی صرفه جویی به وجود آمده یا خیر؟ در بخش صنعت تغییری در منبع مصرف و راندمان استفاده به وجود آمده یا خیر؟
اگر در سال آبی گذشته همه آمار و ارقام مورد نیاز فوق موجود بود و می توانست در اختیار قرار گیرد قطعاً ارزیابی دقیق می توانست استخراج گردد امّا متاسفانه آمار و اطلاعات تنها در بعضی بخش ها وجود دارد و لذا تنها با اتکا بر این اطلاعات باید ارزیابی غیر دقیقی را انجام داد.
این آمار و اطلاعات در بند های زیر آورده شده اند.
یکم: در بخش کشاورزی در شرکت های تابعه توسعه نیشکر و صنایع جانبی آمار و اطلاعات دقیقی وجود دارد که می توانند دستمایه ارزیابی در بخش کشاورزی قرار گیرند. آمار و اطلاعات موجود در این شرکت ها نشان می دهند که مجموعاً این شرکت ها در بخش کشت نیشکر بیش از 95 درصد آب مصرفی خود را در مقایسه با سال آبی گذشته (که در آن سال متوسط راندمان آبیاری حدود 40% بوده و عدد قابل پذیرشی برای کشت مکانیزه محسوب نمی شود و باید حداقل به 50% ارتقاء یابد) دریافت کنند امّا در محموع رشد محصول حدود 71 درصد سال گذشته بوده است. حال سوال این است که چرا چنین شده است؟
بررسی جزییات رشد محصول نشان می دهد که گیاه نیشکر از 15 خرداد تا 15 شهریور تحت تنش شدید قرار داشته است ولی قبل و بعد از این بازه زمانی درست عکس این حالت را داشته. لذا اگر این تلاطم رشد به تخصیص آب مرتبط باشد (که فعلاً دلیل دیگری متصور نیست) بیانگر عدم توزیع مناسب آب در طول فصل رشد و قطع و وصل نامناسب آب توسط متصدیان امر و در نتیجه هدر رفت بیش از حد آب در سطح مزارع می باشد. و بطور کلی عدم مدیریت صحیح آب در این بخش را نشان می دهد که در عمل راندمان مصرف آب را در سطح شرکت های توسعه نیشکر از حدود 40% سال پیش به 30% تقلیل داده است.
اگر سرنوشت مدیریت آب در سایر بخش های کشاورزی همین سرگذشت را داشته باشد می توان نتیجه گرفت که مدیریت خشکسالی در بخش کشاورزی نتیجه عکس داشته و این می تواند فاجعه بار تلقی شود.
دوم: در بخش الگوی کشت تاکید همه مصوبات در استان خوزستان بر جلوگیری از کشت پُر مصرف (آب) یعنی برنج و جایگزینی با کشت های کم مصرف داشت.
امّا در عمل استثناء ها آنقدر گسترش یافت که سطح زیر کشت برنج حدود 8% از سال پیش نیز بیشتر بود. اگر با این شرایط مشکل دیگری ایجاد نمی شد و یا درآمد حاصل از این کشت زیان های دیگر را پوشش می داد باز هم قابل توجیه بود امّا با توجه به بروز مشکل آب شرب در شهرهای پایین دست و کمبود آب برای کشت نیشکر در ماههای بحرانی و زیان وارده بر نخیلات و قابل قیاس نبودن درآمد حاصله از کشت برنج با زیان های وارده، قابل توجیه نبودن کشت برنج محرز و مسلم است.
لذا کارنامه مدیریتمان در بخش اصلاح الگوی کشت در استان نیز با سرنوشتی غیر قابل قبول و منفی بسته شد.
سوم: آمار و اطلاعات موجود در مورد مقدار مصرف آب شرب و بهداشت در استان هیچ تغییری را نشان نداده است. علاوه بر این شکل گیری بحران شوری آب شهرهای خرمشهر و آبادان (و عدم حل مناسب آن تا آخر فصل تابستان با وجود اتصال نیم بند طرح غدیر) نشانه عدم پیش بینی صحیح نفوذ شوری آب شور خلیج فارس و سرانجام عدم کارنامه موفق در بخش تامین آب شرب و بهداشت شهروندان را دارد.
در بخش مصارف آب صنعت آمار و ارقامی در دست نیست تا بتوان بر مبنای آن ارزیابی نسبی در این بخش ارایه نمود. امّا روی هم رفته به عنوان یک کارشناس امور آب می توانم بگویم ما فقط توانسته ایم خشکسالی را از سر بگذرانیم وگرنه در شاخص های مدیریت صحیح خشکسالی عملکرد مطلوبی را بجای نگذاشته ایم و نمی توانیم به مدیریتمان در بخش خشکسالی افتخار کنیم.
خشکسالی سال آبی 96-97 با هر کارنامه ای که مدیریتمان داشت به پایان رسید و قصدم از این یادداشت تنها بیان ناکامی ها نبوده و نیست بلکه از آنجایی که تجربه خشکسالی در سال آبی فعلی و یا سال های آتی تکرار خواهد شد بیان این نکات می تواند تلنگری باشد بر مدیران و متولیان امر تا کارنامه خود را با موهومات موفق نشان ندهند و در مدیریت خشکسالی با برنامه ریزی دقیق تر و صحیح تر حرکت کنند و ملزومات یک کارنامه موفق مدیریت خشکسالی را رعایت نموده تا در چنین مواقعی هزینه های وارده بر مردم شریف استان هر بیشتر کاهش یابد.