تعجب آوراست درمقطعی که ابر مخوف وسیاه فقر و ناداری در آسمان کشورمان خیمه زده است و هر روز قلمروخودرا وسیعتر و افراد ببشتری از طبقات متوسط رابه سوی طبقات ضعیف می کشاندو درحالی که سکوتی گورستانی ومعنی دار نه از سررضایت بلکه از بی رمقی ناشی از بلعیدن توان مالی مردم توسط اژدهای هفت سر گرانی کران تاکران مملکت رادربرگرفته است عده ای نگران کاهش بودجه دفاعی کشور هستند من نمی دانم در شرایطی که برخی مردم درتامین نان شب خود عاجز و ناتوان مانده اندو خیلی ازخوراکیها رااز سبد غذایی خودحذف کردند صحبت و انتقاداز کاهش بودجه دفاعی کشور چه توجیهی دارد؟ وکدامیک از دهها گره کوری که با سیاستهای غیرمتعارف و لایتغیر به دست خودمان بر ریسمان انقلاب زده شده است را باز می کند؟
چرابرخی دفاع ازکشور و مردم رافقط در ابعاد نظامی وافزایش آمادگی جنگی ودفاعی جستجو می کنند ؟ آیا کسی هست نداند که بسیاری از کشورهای قدرتمند با ارتش های قوی درعین اقتداربعلت کاهش اعتمادو پایین آمدن میزان رضایتمندی ناشی از فقر و بیکاری مردم، هرگز نتوانستند از توان برتر نظامی خود درمواجهه باتهدیدات خارجی استفاده نمایند؟ اصلا اگر قرار باشد توده های عظیم مردم ما در نبرد با دشمنان داخلی نظیر بیکاری و فقرو توروم و اعتیاد قتل و عام وباآرزوهای تحقق نایافته خوددفن شوندقوای نظامی ما هرچند که قدرتمند باشد می خواهد ازچه کسی دفاع کنند؟ از اموات ؟
دوهزارجفت کفشی که چندروز پیش توسط یک انسان نوع دوست و خوش ذات چینی که ما آنان راکافرو نجس می خوانیم دربین عشایر محروم شهرستان اندیکا توزیع شدگرچه کار ماندگار وارزشمندی بود ولی دیوار غرور ملی مان بعنوان اعضای کشوری که نه درصد ذخائرو منابع خدادادی دنیا وتنها یک درصد جمعیت جهان را دراختیار دارد را فرو ریخت وعرق سردشرم را بر پیشانیمان جاری ساخت حرکت این مرد چینی ضمن دادن درس مردانگی وغیرت به دست اندرکاران کشور ما، خط بطلانی بود برسیاستهای کسانی که غافل ازمردم برهنه وگرسنه خود خدمت ودفاع از خلق الله وکسب رضایت خداوندرا دران سوی مرزها جستجو می کنند.