شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۹۶۰۹۸
تاریخ انتشار: ۱۶ فروردين ۱۳۹۸ - ۱۵:۳۷
شوشان - ماشاا... اکبری - شاعر مقیم لرستان :
سیل که آمد معلوم شد خیلی از چیزها سر جایشان نیستند. خانه ها و ساختمان ها سر جایشان نبودند.در حریم رودخانه ها قهوه خانه و ویلاها جا خوش کرده بودند.سیل نشان داد که علاوه بر مردم خود دولت و سازمان ها هم دستی در زمین خواری دارند و بیمارستان ها و سالن های ورزشی را درحریم رودخانه ساخته اند. سیل که آمد معلوم شد سیمان کردن کف رودخانه خیلی کار خبط وخطایی بوده است و گاراژداری در بستر رودخانه اصلا کار عاقلانه ای نیست. 

سیل نشان داد که رودخانه های یک استان در استان دیگری هستند! کشکان در خوزستان است و آب سفید، در قم! سیل که آمد معلوم شد بعضی از مدیران سر جای خودشان نیستند ، رفته بودند آن ور آب ، 
آن ور سیلاب نه ، آن ور آب های آنچنانی ! سیل که آمد معلوم شد خیلی از مدیران هم که سر جایشان هستند جایگاهشان اینجا نیست!سیل که آمد معلوم شد که ما چوب حراج زده ایم به تخصص و کارشناسی .سیل به ما فهماند که می شود هر کسی را جای کس دیگر منصوب کرد و هیچ اتفاقی نیفتد و آب از آب تکان نخورد ، سیل معلوم کرد که فارغ التحصیل ادبیات میتواند شهردار شود ، کارشناس معارف میتواند جای مهندس ساختمان بنشیند ، دکترای جغرافیای شهری جای معلم ورزش و نرمش کار کند. پزشک فوق تخصص یک استان را مدیر یک مجموعه کنیم و ملتی را از خدماتش محروم . یک نیروی اداری را بجای یک نیروی ورزیده عملیاتی به منطقه سیل زده اعزام کنیم ، لابد جهت هیجان و سیاحت!

سیل وقتی که آمد نشان داد که  هماهنگی و وحدت روش قصه بیهوده ای  است .سیل نشان داد که هرکی به هر کی است .هر کس دنبال خواسته و خواهش خویش. استاندار از فرماندار بی خبر است و شهردار از هر دو. سیل نشان داد که هر کس می خواهد از میراث سیل برای خود کلاهی بسازد، این جناح به آن جناح طعنه می زند که ما جرات می کنیم به مکان های سیل زده برویم اما شما جسارت آمدن را ندارید! سیل نشان داد که یک اتفاق می تواند هزار گونه روایت شود، مردم در گزارش های تلویزیونی عصبانی و خسته و شاکی باشند اما ده دقیقه بعد فلان مقام در تلویزیون از منت باری و تشکر وتقدیر  مردم از سران مملکت داد سخن بدهد. 

سیل نشان برخی از مهندسین پل ساز هنوز ضرب و تقسیم را بلد نیستند و طاق و دهانه پل ها را اشتباه محاسبه می کنند. حتا آن مایه هوش و ذکاوت هم ندارند که نگاهی به پل های قدیمی تر بکنند و بقول امروزی ها کار را با کپی پیست جلو ببرند ،هر چه نباشد لرستان پایتخت پل های تاریخی بود ! سیل نشان داد که ما مردِ محکمِ روزهای حادثه نداریم یا خیلی کم داریم . از آن مردهای صادق و بی ادعایی که کار کنند و دنبال دوربین و خبرنگار و روابط عمومی نباشند! سیل که آمدیاد اکبر درخشان افتادم و لعنت فرستادم به جنگ که بهترین های این ملت را با خودش برد ، مردانی که سیل از سهمگینی نگاهشان آرام می شد، سیل به ما نشان داد که چقدر جای مدیران متخصص و باسواد میان این موجاموج حادثه ها خالی است. مدیرانی  که ریز و کلان همه اتفاقات را مدیریت کنند و جامعه متلاطم و پریشان از سیل ، به تفکر و تخصص و تعهدشان دلگرم باشد، مدیرانی که به هر کس بقدر توان و توشه اش میدان بدهد و بی خردها و بی عمل ها جایی نداشته باشند

 یکبار که با بچه های محله ششم بهمن ( علوی فعلی) نزاعمان افتاد و کارمان به لشکر کشی رسید.من بودم و قباد و بختیار و علی مراد. اکبر ما را جمع کرد و آنچه راکه از فن فرماندهی می دانست گفت . رو کرد به علی مراد و گفت تو چکار می کنی، علی مراد گفت ؛ لگد می زنم به قوزک پا . رو کرد به من و گفت ، تو چی داری ، گفتم پنجه بکس. گفت زدی تا بحال؟ گفتم به سر و صورت نمی زنم . گفت خوبه . رو کرد به بختیار و گفت تو چی همراهت داری؟ بختیار گفت ضامن دار . تا حالا زدی؟ نه. بختیارهنوز کامل نه را نگفته بود که سیلی اکبر روی صورتش نشست و گفت ، یابو تو که بلد نیستی چاقو بزنی چرا چاقو دستت گرفتی؟ می خواهی خودت را نفله کنی؟ چاقو زدن فن و فوت دارد ،یک سانت جابجا بزنی همه رو بدبخت میکنی پسر!

مدیریت در بحران درست مثل چاقوکشی است.کسی که بلد باشد، سواد و تجربه داشته باشد،موقع دعوا ،درست چاقو می‌کشد و حریف را خط می‌اندازد ولی وای به روزی که سواد چاقوکشی نداشته باشد هم حریف را جرواجر می کند و هم خودش را ؛ درست مثل مدیران ما. یادت بخیر اکبر چقدر جایت خالی است پسر.
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار