شوشان - حبیب اله بهرامی : چه گیری کرده ایم با این رسانه ها که هر ساعت می نویسند:"فلان مسوول به خوزستان آمد! امروز هم نوشتند:"وزیر کشور به خوزستان آمد و پس از بازدید هوایی از مناطق سیلزده استان در جلسه شورای هماهنگی مدیریت بحران خوزستان شرکت کرد."
به راستی! این اعضای خیلی محترم و بسیار خدمتگزار دولت "تدبیر و امید"- که با تدبیرهای اصولی و کارساز خود از وقوع سیل و سیلاب در کشور جلوگیری کردند و نگذاشتند در اواخر سال گذشته و نیز امسال سیلاب در استان های کشورمان جاری شود و در نتیجه نه ابروی کسی خم شود و نه حتا به خانه و وسایل خانه و خودرو و با سیلاب رو مردم! و نیز زمین ها و محصولات کشاورزی کشاورزان از جمله روستاییان آسیبی وارد شود؛ چه رسد به این که بخواهند خانه های شان را تخلیه کنند و بروند در کمپ و چادر، باصطلاح زندگی کنند! پس این همه رفت و آمدشان برای چیست؟!
حتمن یادتان نرفته است که جناب رییس جمهور در گفت و گوی تلویزیونی چه جمله ادبی و زیبایی در وصف رونق اقتصادی و نیاز نداشتن مردم به یارانه ایراد فرمودند که همه استادان ادبیات ایران و جهان را از لحاظ ارایه یک جمله بسیار شسته و رفته، انگشت به دماغ، ببخشید، انگشت به دهان برد و تا ابد هم خواهد برد!
این جانب، ضمن بردن حظ وافر از خواندن دوباره جمله ادبی جناب روحانی، از همین تریبون مراتب قدردانی و تشکر خود را از ایشان و هیات دولت اش ابراز می کنم اما از ایشان انتظار دارم مدام وقت عزیزان هیات دولت را برای دیدن سدهای خوزستان از جمله دز و کرخه از نزدیک و نیز بازدید هوایی از مناطق لبریز از آب پشت سدهای خوزستان و نیز حضور در نشست های هر روز تکرار شده شورای هماهنگی مدیریت بحران خوزستان هدر ندهند!
البته اگر این جمله ی زیبا و سرشار از امید، ویرتان نیست برای تان می نویسم: "آن چنان رونق اقتصادی ایجاد بکنیم؛ آن چنان مردم را از لحاظ درآمد سرشار، بتونن در اختیارشون قرار بگیره؛ اصلن به این 45 هزار تومن خودشون نیاز نداشته باشن."
از سوی دیگر، هر روز مسوولان اجرایی استان از جمله استاندار خوزستان و معاونان شان باید به استقبال مقامات دولتی بروند و جلسه تشکیل دهند و حرف های تکراری بشنوند و بگویند و وقت هدر دهند که چه طور بشود؟! اگر مسوولان خوزستانی وقت اضافه دارند که بروند و به کمک مردم بشتابند، نه استقبال از دولت مردان بیکار!
پیشنهاد می دهم: یا این که قوه ی مجریه در خوزستان مستقر شود یا همه اعضای هیات دولت در یک روز بیایند و به صورت زمینی سدهای استان را زیارت کنند و به صورت هوایی دشت های روستاییان خوزستانی را- که با باز شدن دریچه سدها غرق شده اند- ببینند. اگرچه مناظر "چه یک وجب و چه صد وجب آب از سر گذشتن" دیدن ندارد؛ جز این که هم دل عزیزان مسوول مان را به درد می آورد و هم اشک آن ها را و در نتیجه با اضافه شدن به حجم آبی که از دریچه سدها به سوی زمین های روستاییان سرازیر شده، می شود قوز بالاقوز! حالا هزینه های رفت و آمدها و خورد و خوراک ها و از همه مهم تر وقت تلف کردن ها به کنار؛ با اشک های ریخته شده از چشمان مسوولان عزیزمان چه کنیم که اصلن از لحاظ مادی قابل جبران نیست و توانسته چشم سیلاب را کور کند!