شوشان - نوید قائدی :
بر اهالی کتاب و ادب پوشیده نیست که بسیاری از سبک های هنری و ادبی و ایده های ناب نوشتن از بطن کافه های جهان خصوصا کافه های پاریس برخواسته اند.البته این رویه در کافه های مدرن عصر معاصر ایران هم مصداق داشته و همه ادب دوستان با پاتوق های هنری کافه نشین مثلا کافه نادری آشنایی دارند.
نمی خواهم مصداق ها زیاد کنم چون زیادند و می توان با اینترنت گردی موارد بیشمار را یافت.حال که چندین سال است تب و تاب رویش کافه و کافه نشینی رونق چندانی یافته و در همین استان خودمان، با حجم بالایی از انواع کافه ها مواجه شده ایم،حیف است از پتانسیل بالای این پاتوق های نوظهور گذر کرد،اگر برنامه ریزی و هوشمندی در متولیان فرهنگی استان باشد،اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی یا معاونت فرهنگی اجتماعی شهرداری ها و دیگر متولیان می توانند با تدوین برنانه های مدون و کاربردی از فضای عمومی و پتانسیل این مکان های اتفاقا پرطرفدار و شلوغ در جهت پیشبرد اهداف فرهنگی، غنی سازی اوقات پرت شهروندان و ترویج فرهنگ کتاب خوانی،قصه،موسیقی و تئاتر و نقاشی و ... بهره ببرند.
به خاطر دارم تعدادی از دوستان هنری در چندین سال گذشته تلاش کردند و کافه هایی ملقب با نام کتاب و هنر و فرهنگ راه اندازی کردند که به عنوان پاتوق های فرهنگی فعال بود و اتفاقا جلسات مناسب نقد ادبی و شعر و کارگاه آموزشی برگزار می شد اما متاسفانه مورد توجه مسئولان فرهنگی قرار نگرفتند و حمایت مناسبی از آنان نشد.
اما اگر عزم و اراده و خلاقیت مدیریتی در امور فرهنگی استان پیدا شود می تواند از پتانسیل بالای این امکنه مهیا شده و پرطرفدار بهره ببرد و این فضاها را به طرف کاربردهای فرهنگی سوق دهند،در چنین اهدافی قطعا از آسیب های غیر کاسته شده و بر بار فرهنگی و ادبی کافه ها افزوده می شود،فراموش نکنیدچون در سیستم شهرسازی و معماری و مدیریت شهری استان خوزستان ضعف های فراوان هست و محیط و فضاهای شهری جذبه ای برای جذب شهروندان ندارند و اقلیم هم عاملی محدود کننده است لذا در این استان اتفاقا کافه ها بسیار پرطرفدار و شهرها را درونی و اندرونی کرده اند و این نکته ای است که نباید از آن غافل شد،خصوصا اینکه اکثر مراجعه کنندگان به این مکان ها جوانان هستند که بیشترین نیاز را به امور فرهنگی و ادبی دارند.