شوشان - منصور فاضلی :
فرض کنیم ، دکتر شریعتی از استانداری خوزستان رفته و شخص دیگری بر این منصب جلوس نموده و دست بر قضا بومی هم نیست .اولین پرسش که به اذهان متبادر میگردد این است چگونه مردم و حتی مسئولین می توانند استاندار را ببینند و از مشکلاتشان برایش بگویند ؟؟ چگونه میشود به استاندار دسترسی داشته باشند ، حتی برای مدت کوتاهی؟
آیا به روستاها و مناطق صعب العبور اهمیتی می دهد؟ ایا به مانند استانداران قبلی یا مدیران مرکز نشین زمانی برای صدای شنیدن مشکلات مردم دارد ؟ ایا وقت گرانبهایش را صرف بازدید از روستاها میکند ؟ قطعا شاید دیدن این استاندار جدید برای برخی ها مانند رویا و برای برخی ارزو شود . قطعا دیداری در کار نخواهد بود نه حتی استاندار بلکه معاونین وی هم در دسترس نخواهند بود کما فی السابق نه حتی استاندار بلکه دیدین فرماندار و شهردار یک منطقه هم نیز به آرزوی شهروندان بدل خواهد گشت . اما چه کسانی به وی دسترسی خواهند داشت؟ قطعا حلقه نزدیک به منصوبین وی، همشهریانش و سفارش شدگان دولت ، از خوزستان و منابع و معادنش منتفع خواهند شد و مردم خوزستان همچون گذشته حسرت دیدار یک مدیر را بر دل خواهند داشت.
فرض را بر این میگذاریم استاندار جدید در زمان وقوع سیل هم در خوزستان بوده اما مانند دیگر استانداران دردفتر کارش مینشست و فرمان می داد یا مانند استاندار محترم لرستان که هیچ خبری از ایشان نه دیده میشود نه شنیده یا مانند استاندار محترم گلستان به دنبال مشکلات خانوادگی در سفر اروپا می بود. مردم فریادشان را چگونه به گوشش می رساندند. مطالبات شان را چگونه فریاد میزدند . دردشان را چگونه برای استاندار بازگو میکردند و اینکه اصلا مردم در نگاه ایشان اهمیت و جایگاه دارند؟
دکتر شریعتی سنت شکنی کرده و از پیله تنگ مسئولیت خارج شده و پروانه وار گرد مشکلات مردم میگردد . شب و روز نمی شناسد و بی محابا به وسط انبوه مشکلات آمده، رابطه مدیران عالی را با مردم گسترش داده و به طوری که تقریبا روستایی نمانده که وی سرکشی نکرده باشد و با مردمش سخن نگفته باشد درد دل انها را نشنیده باشد و متواضعانه در کنارشان ننشسته باشد .
این موضوع برای برخی افراد گران تمام شده زیرا نماینده عالی دولت از ان حصار تنگ خارج شده و خود را به میان مردم اورده .کسانی که بدنبال سهم خواهی، شخصی نگریی و منفعت طلبی بودند اکنون همه ای منافع خویش را در خطر میبینند زیرا دکتر شریعتی از انان گذر کرده و خود را رو در رو سیبل کلام و مطالبه به حق مردمی قرار داده که چهار دهه سختی و مشقت را به جان خریده اند .مردمی که چهار دهه از منفعت طلبی همین افراد به واپسگرایی و عقب ماندگی رسیده و امروز فریاد ان فرصت سوزی ها را بر سر دکتر شریعتی اوار نموده اند . امروز دکتر شریعتی خود را اماج تیرهای زهراگین منفعت طلبانی قرار داده که چهار دهه این بلیه را دنبال کرده و خوزستان را به قعر دره سقوط کشانده اند تا خود را در اوج ببینند .
دکتر شریعتی با حضور مستمر در میان اقوام و مردم ، نان ان دسته از منفعت طلبان را اجر نموده که دیگر منفعتی برایشان متصور نیست .این است که تخریبش کلید زده می شود و هر روز با دستاویز جدیدی تیشه بر ریشه اش میزنند . یک روز ویدیو کلیپ از شبکه معاند پخش می شود در باب توهین به یک شهروند ، شهروندی که بنا به گفته خودش نه متعلق به ان منطقه بوده و نه سیل زده بوده و نه ....درانجا چه میکرده الله اعلم ، فردا یک ویدیو کلیپ از منزل همان شهروند در حال پخت نان برای سیل زدگان، ببینید برنامه ریزی برای تخریب استاندار محترم تا کجای اندیشه منفعت طلبان رسوخ کرده. یک روز به خانواده اش هجوم می برند که در خارج از کشور هستند. در صورتی که حتی اگر چنین باشد ما با شخص استاندار و جایگاهش طرف هستیم نه با خانواده اش . یک روز بر دامادش و یک روز متنی با تیتر استاندار لطفا برو .......
دکتر شریعتی فاصله مردم و مسئولین را کم نموده خود در بطن جامعه مطالبات آنها را میشنود تصمیم گیری می نماید، مدیر عالی دولت با تلاش بی وقفه ، زبان حال شهروندان را میشنود .فریادشان را با جان دل میپذیرد و با سعه صدر به مطالباتشان گوش می دهد دستورات لازم را صادر میکند و به عموم عامه ارج می نهد .
بیاید عملکرد دکتر شریعتی را در قامت یک استاندار تمام عیار نقد منصفانه نماید . تخریبش نکنید زیرا تخریب نه فعل اخلاقی است نه کار پسندیده و از همه مهمتر ماهیت منفعت طلبان را هویدا و دست های پشت پرده را رسوا می سازد .