شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۹۶۸۵۶
تاریخ انتشار: ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۱۵:۲۷
شوشان - دکتر مسعود زالی زاده / جامعه شناس و پژوهشگر :
یکی از مواردی که بارها در جلسات مرتبط با آسیبهای اجتماعی مشاهده نموده ام، ضعف اساسی در حوزه مدیریت و مداخله در بحران و آسیبهای اجتماعی است.در اینگونه جلسات،معمولا تا زمانیکه بحث شناخت و درک علمی از پدیده مطرح است حرفهای زیادی برای گفتن وجود دارد،ولی به محض این که مداخله در بحران و ارائه راهکار مطرح میشود،با نوعی کلی گویی و صحبتهای بدون پشتوانه علمی مواجه هستیم.به عنوان مثال،در باب آسیبی هم چون خودکشی با وجود مقالات متعدد منتشر شده در کشور،به ندرت از مداخله در موقعیت سخنی به میان آمده است.و یا در بحث حوادث طبیعی نظیر سیل و زلزله که معمولا هر سال در ایران اتفاق می افتد،همچنان در حوزه مداخله و مدیریت بحران چالشهای بسیار جدی وجود دارد و در مواقع بحران نوعی سردرگمی بر همه تصمیم گیران حاکم است.

قاعدتا مداخله و مدیریت بحران، بیش از هر چیز نیازمند شناخت علمی و دقیق است و مداخله بدون شناخت،امری غیر قابل تصور است،ولی واقعیت بیرونی ملاحظات و شرایط خاص خود را دارد و تغییر واقعیت خود نیازمند درگیر شدن با پدیده های اجتماعی و شناخت از کف میدان است. 

در باب چرایی این مسئله می توان گفت که:

برای نظام علمی در ایران و به ویژه علوم اجتماعی،همواره درگیری در بحثهای کلان و ساختاری از اهمیت و جذابیت بسیار بیشتری برخوردار بوده،و نگاه مداخله ای و سیاستگذاری طرفداران چندانی نداشته است. سیطره این نگاه کلان سبب شده است که کاهش معضلات و آسیبهای اجتماعی،تنها در چارچوب تغییرات کلان و ساختاری جامعه فهمیده شوند و بنابراین نگاهها صرفا به تغییر در ساختارها معطوف شود.برآیند چنین رویکردی به صورت خلاصه این است که با وجود این ساختارهای معیوب،هرگونه مداخله اجتماعی بیفایده و غیر ضروری خواهد بود.

به نظر می رسد چنین تصوری پیچیدگی های نظام اجتماعی را نادیده میگیرد و دچار نوعی تقلیل گرایی میشود.باید توجه داشت که تغییر اجتماعی خود نیازمند مجموعه ای از کنشهای اجتماعی است و مداخلات اجتماعی نیز خود بخشی از فرایند تغییر محسوب میشوند. همچنین در دل این تصور نوعی بیمسئولیتی و بیتفاوتی اجتماعی وجود دارد.
مسئولیت اخلاقی ایفا می کند در هر ساختار و شرایطی باید در جهت کاهش درد و رنج جامعه اقدام نمود و هر مداخله ای در جهت کاهش بحرانهای اجتماعی، وظیفه ای اخلاقی است.    

از سوی دیگر تصمیمات کلان مدیریتی در ایران همواره براساس ملاحظات سیاسی صورت گرفته و مدیریت علمی جایگاه چندانی در تصمیم گیریها نداشته است.بنابراین خواسته و مطالبه چندانی از دانشگاه جهت مشورت و ارائه راهکار جهت حل معضلات اجتماعی وجود نداشته است تا این مسئله به دغدغه اصلی دانشگاه مطرح شود.
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار