شوشان - حسن دهقانی :
بیش از یک دهه از نامگذاری 27 اردیبهشت به نام روز روابط عمومی می گذرد. نامگذاری شومی که هیچ دستاوردی برای روابط عمومی ها نداشته و صرفاً خلاصه شده در پیام هایی که خود روابط عمومی ها به نقل از مدیران سازمان ها به مناسبت همین روز تهیه و منتشر می کنند.
وقتی برای دولت، روابط عمومی حکم یک مرده شور، تبلیغات چی، مسئول تشریفاتِ دربارِ همایونی و ... را به عهده دارد نباید انتظاری از آن داشت . وقتی مدیران دستگاه های اجرایی به نقش و جایگاه روابط عمومی اعتقادی ندارند، رفتار و کنش روابط عمومی می شود رفتار و کنش مدیرسازمان و به تبع آن خیانت به مجموعه ای که روز به روز به واسطه ندانم کاری ها افسرده تر و نا امیدتر می شود و این بزرگترین خیانت به خانواده بزرگ روابط عمومی است.
در دولت فعلی عده ای سودجود می خواهند با هزینه بیت المال و از طریق روابط عمومی به مسئولیت های بالاتری برسند و یا منافع دیگری به دست آورند که سکوت و رسیدگی نکردن به این موضوعات از سوی سازمان های بازرسی و امنیتی دستگاه های اجرایی، تیرِخلاصی بر این حرفه شرافتمند است که نشان می دهد لُمپَن ها جایگزین شایسته سالاری در روابط عمومی ها شده اند.
روابط عمومی در بیش از یک دهه گذشته در چهار دولت (دو دولت احمدی نژاد) و (دو دولت روحانی) خلاصه شده در اولین آیین نامه جامع فعالیت های روابط عمومی که در سال 86 ابلاغ شده و بخشنامه 73 کلمه ای آقای جهانگیری معاون اول دولت یازدهم که در مهرماه 93 در خصوص انتصاب مدیران روابط عمومی ابلاغ کرده ، به جز اینها دولت ها دیگر هیچ دستاوردی برای روابط عمومی ها نداشته و آنها همچنان بازیچه هوس بازی دولتمردان و سیاستمداران و نمایندگان مجلس هستند.
در پایان این یادداشت باید امیدوارانه گفت: 27 اردیبهشت می تواند آغازگر و نقطه عطفی با توجه به پتانسیل روابط عمومی به عنوان "مغز متفکر سازمان" در توسعه و تحول واحدهای روابط عمومی در ایران باشد. قبل از اینکه شاعر دوباره بِسُراید:
" ای که دستت می رسد کاری بکن / پیش از آن کز تو نیاید هیچ کار "