شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۹۷۰۳۴
تاریخ انتشار: ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۱۵:۵۳
شوشان - شهرام گراوندی / مدیرمسئول هفته نامه پیوند ایرانیان : 
اتفاق غریبی در برخی ادارات و سازمان های استان خوزستان مشاهده می شود که شاید از یک زاویه ای به فقدان زیرساخت های نظام مند و سیستماتیک مبتنی بر علم و سواد مدیریتی برگردد. وقتی شما فی المثل به چشم می بینید که مجموعه ی تحت امر یک مدیر یا سرپرست فلان اداره و سازمان ، کمترین اهمیتی به دستورات مکتوب و مصرح مدیر نمی دهند و نامه ها و دستورات مدیر کمترین اهمیتی در سازمان ندارد و حتا به گوش خود می شنوید که پشت سر مدیر پوزخند هم می زنند و پشت شان به جاهای دیگری گرم است و می دانند ، بقای آنها و حضور آنها در هر صورت تضمین شده است و این مدیران و سرپرست ها هستند که در سیبل حوادث یا برکنار می شوند و یا جابجا می شوند و آنها تحت هیچ شرایطی میز و صندلی شان را از دست نمی دهند ، باید به حال این سیستم و مبانی سازمانی این تشکیلات تاسف خورد! 
در دو سه مجموعه ی مشخص و مدنظر نگارنده ، مدیر روابط عمومی  راه خودش را می رود و به هیچکس پاسخگو نیست و رفقا و روابط خصوصی! و اعوان و انصار خودش را دارد و اصولن از کسی  حساب نمی برد  که به ذهنش  خطور کند یک روزی باید پاسخگو هم باشد! اگر هم مدیر یا سرپرست نشخیص بدهد که این فرد  دارد لابی  های  پنهانی  مرتکب می شود و یا پی به مفسده های  مالی  اش  ببرد ، و بخواهد  تغییرش بدهد ؛ شخص مورد نظر  از همان لابی  قدرتمند استفاده می کند و  امکان و احتمال تغییر و برکناری اش را منتفی می کند!  
ذیحساب و رییس امور مالی  هم همین است. اینها هم برای  خود امپراتوری  و زد و بندهای  خاص خود و روابط پنهانی  خاص خود را دارند و باز این مدیر است که باید پاسخگوی  تعرض معترضین به اوضاع نابسامان شرکت یا اداره و سازمان را بدهد ، و کسی در حالت معمول سراغ ذیحساب و رییس امور مالی  نمی رود!  
در چنین شرایطی  چه باید کرد؟ وجهه و اعتبار و آبروی یک تشکیلات سازمانی را روابط عمومی حفظ می کند و خوش حسابی و اعتبار مالی یک سازمان را امور مالی و ذیحسابی آن تشکیلات. وقتی مدیر شرکت در عین شفافیت و جدیت فلان دستور مصرح را صادر می کند، چه بسا مطلع نشود که کم کاری ها و ضعف ها در تریبون سازمان تحت امرش ( یعنی روابط عمومی ) و یا مدخل مواجب و مخارج ( یعنی ذیحسابی ) است که در یک دایره ی معیوب دارد تمام آبروی سازمان را به باد می دهد! ولی آسیب در نهایت به مدیر وارد می شود و زیان کاران ، کماکان بدون آسیب خواهند ماند!
در چنین شرایطی پاسخ اساسی این است که چگونه می شود حق و حقوق یک مطالبه گر  را استیفا نمود؟! 
این موضوعی است که چندی  است برای  شخص بنده ایجاد مشغله ی فکری کرده و پاسخی هم برای  آن پیدا نکرده ام.
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار