شوشان - دکتر داریوش آرمات / دانش آموخته دکتری استراتژیک :
همانطور که همه عزیزان می دانند، همواره پولهای سرگردانی در دست مردم وجود دارد.
این منابع به سمت تولید نمی روند؛ چون فرایند تولید همواره دستخوش تلاطم هایی است که نقص عمده این چرخه نیز؛ اساسآ مربوط به بخش های واپسین آن، یعنی سنتی بودن فرایند بازاریابی و فروش و ضعف در توان برندسازی است و چون نگرش تخصصی و التفات واقع گرایانه ای به این امر نمیشود؛ لذا این بخش عجالتآ با اقبال مواجه نیست.
این منابع به سمت بورس نمی روند؛ چون دنیای بورس ما کاملآ سنتی و گازوئیلی است و با مکانیزم بورس الکترونیک دنیا که رباتهای هوشمند نوسانات قیمت سهام شرکت ها را بنفع سرمایه گذار و نیز بطور توآمان در جهت کسب سود صاحبان عمده سهام شرکت های بورسی شکار می کنند؛ فرسنگها فاصله دارد.
مطلوب ترین شیوه برای جذب این سرمایه ها در مقطع کنونی که منابع درآمدی شهرداری کفایت از هزینه های اجتناب ناپذیر خدمات را نمی نماید؛ نهادینه سازی مکانیزم صحیح مشارکت است.
این منابع به سمت خلق ایده نمی روند؛ چون سیلیکن ولی های کشور با فرمول های تجاری سازی ایده ها همراستا نیستند.
پیشنهاد می نماید برنامه ریزان عزیز شهرداری این تهدید سرگردانی سرمایه ها را برای خود به فرصت تبدیل کنند. چگونه؟
اشتباه بزرگ و استراتژیکی برنامه ریزان شهرداری در همه ادوار؛ طراحی مشارکت، صرفآ برای طبقه ای خاص از سرمایه گذاران بوده است.
اگر توانستیم مجموعه ای از طرح ها را بگونه ای برنامه ریزی کنیم که همه مردم را بطور واقع نگرایانه شهروند موثر تلقی کنیم؛ آنجاست که پول ها را از زیر بالش ها و درون بانک ها و از چهارراه های چنج آنها با دلار و یوهان؛ به سمت توسعه مشارکت محور شهر سوق می دهیم.
حال آنکه مشارکت، سطوحی دارد و تدوین آن نیز آدابی دارد که الفبای آن درگیر نمودن آحاد طبقات اجتماعی با این ابزار نرم تآمین منابع است.
دور از دسترس نیست؛ اگر وجب به وجب شهر را با تغییر نگاه، منبع تولید ثروت بدانیم.