رييس دفاتر استاني نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاههاي استان خوزستان با اشاره به شخصيت شهيد چمران، گفت: شهيد چمران شجاعت، صلابت و مهرباني و عاطفه را در كنار هم داشت و اين از ويژگيهاي شخصيتي انسانهاي بزرگ است.
حجتالاسلام و المسلمين سيدمحسن شفيعي با اشاره به سالروز شهادت شهيد دكتر مصطفي چمران، اظهار كرد: در سالروز شهادت شهيد دكتر مصطفي چمران، آنچه كه به ذهن ميآيد، موضوع جامعيت است؛ ويژگيهاي مثبت و منفي در شخصيت انسانها، چه مثبت و چه منفي، متعدد و متنوع است، ولي چينش اين ويژگيها در كنار هم، خودش مسالهاي مستقل است. به عنوان مثال، در حوزه مراجع و فقها بحثي وجود دارد كه ميگويند مثلا فلان مرجع، فقهي است و يا اصولي، به اين معني كه تسلط بر علم اصول غلبه دارد و يا مباحث فقهي. در حوزه اخلاق، كسي كه عارف است و طبع و شخصيت عرفاني دارد، اين موضوع چقدر در بعد حضور اجتماعي او تاثير دارد؟ آيا عارف انساني منزوي است و يا لازمه عرفان، حضور در صحنه است و يا جمع اين دو؟
وي افزود: مساله ديگر، شجاعت و مهرباني است؛ آيا ميشود انساني شجاعت داشته باشد، همزمان مهربان هم باشد، يا اينكه زماني كه شجاعت آمد، عاطفه عقب رانده ميشود و مهرباني و عاطفه نيز شجاعت را به حاشيه ميراند؟ اشخاص زيادي داريم كه به صورت تكبعدي موفق هستند، ولي توفيق همهجانبه در اين ويژگيهاي شخصيتي، خودش ويژگي مضاعفي است.
شفيعي تصريح كرد: نمونه چنين شخصيتي را در اميرالمومنين (ع) ميبينيم كه جمع شجاعت خيبري و گريستن در بيتابي يك فرزند يتيم را باهم دارد و اين خودش حسن سومي است. امام خميني (ره) نيز همچين ويژگي داشت و شخصيت فقهي و اصولي همزمان در ايشان مشاهده ميشد. ايشان وقتي در فقه صحبت ميكردند، گمان ميشد كه در بحث اصول، نميدانند و وقتي در اصول است، گمان ميشد مرجعي فقهي نيست؛ اين در حالي است كه امام خميني (ره) فقيهي اصولي بود.
رييس دفاتر استاني نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاههاي استان خوزستان خاطرنشان كرد: در حوزه عرفان معمولا فرد عارف را فردي گمان ميكنيم كه منزوي باشد و كاري به مسايل نداشته باشد؛ اين در حالي است كه امام خميني (ره) كه شخصيتي عرفاني داشتند، جايي اعلام ميكنند كه من پاپ نيستم كه در واتيكان بنشينم و كاري به چيزي نداشته باشم و جاي ديگر ميگويند اگر براي اسلام احساس خطر كنم دستها را قطع خواهم كرد. اين جمله را فردي ميگويد كه وقتي تيم صدا و سيما درخواست ميكنند كه بچهها در جماران راه داده نشوند كه در تصاوير، صداي كودكان نباشد، امام خميني (ره) در پاسخ ميگويد وقتي روي صندلي مينشينيم همه نگاهم به كودكان است و با آنها كاري نداشته باشيد.
وي ادامه داد: اين ويژگيهاي بزرگ، در شخصيت شهيد چمران نيز مشاهده ميشوند. از شهيد چمران بيشتر ويژگيهايي مانند صلابت و شجاعت را ميشناسيم و تصوير يك معلم كه اسلحه در دست دارد و در ميدان جنگ است در ذهنها ثبت شده است. اين در حالي است كه در عرصه عاطفي نيز تصاوير زيبايي از ايشان ثبت شده است كه در باغچهاي و در كنار غنچه گلي ايستاده است. دكتر ابراهيم يزدي مجموعه نامهنگاريهاي ميان خود و شهيد چمران را در مجموعهاي منتشر كرده است كه زماني كه نامههاي شهيد به همسر و فرزندانش را ميخوانيم، متعجب ميشويم كه آيا اين فردي كه نامهها را نوشته، همان مصطفي چمران دهلاويه است؟ چگونه اين طبع لطيف و آن شجاعت در كنار هم قرار ميگيرند؟
وي با ذكر خاطرهاي از شهيد مجيد حدادعادل، به نقل از فرزند ايشان، گفت: شهابالدين حدادعادل، فرزند شهيد مجيد حدادعادل خاطرهاي براي بنده تعريف كرد كه در سفر چند سال پيش مقام معظم رهبري به استان كردستان، ايشان فرمودند كه شهاب نيز همراه ما به كردستان بيايد. سفر در زمستان انجام شد و دشت كردستان سبز و پر از لالههاي واژگون بود. وي گفت كه مقام معظم رهبري براي بنده تعريف كردند كه در دوره رياست جمهوري، در سفري به همراه پدر شما به كردستان آمديم. زماني كه به اين دشت لالهپرور رسيديم، پدر شما از ماشين پياده شد و به ميان لالهها رفت و فريادي كشيد و سپس در ميان لالهها خوابيد و غلت خورد. رهبري فرمودند بنده در بحث غناي طربانگيز، پدر شما را مثال ميزنم و اين طرب از نوع حلال است. بعد ميبينيم كه اين روح لطيف، سلاح در دست ميگيرد و زماني كه در ميدان جنگ قرار ميگيرد، هيچ نشاني از اين لطافت ندارد و اين ويژگي انسانهاي بزرگ است.
شفيعي تصريح كرد: در دانشگاهها نيز بايد به اين نكته توجه داشته باشيم كه در مقام معلمي، استادان دانشگاه بايد شخصيتهاي جامعي باشند. در روزهايي كه در استان خوزستان با مساله سيل مواجه بوديم، بهار حضور اجتماعي دانشگاهيان در حوزه جامعهشناسي و روانشناسي بود و آنچه در كتابها آمده است را آن روزها در صحنه ديديم و اين روحيه را در دانشگاه و حوزه نياز داريم. اينكه دانشجويي در اختيار ما است و در كلاس درس حاضر ميشود، اين حضور صرفا در مقام آموزش دروس نباشد، بلكه در دوران تحصيل، سلوك و شخصيت كسب كند و راه درست را بياموزد و در اين صورت است كه خروجي كار، فردي ميشود كه هم دانشمند است و هم در نقشآفريني اجتماعي و دردمندي و عشقورزي حاضر ميشود.