شوشان - هادی حزباوی :
آلن بدیو فیلسوف معاصر فرانسوی می گوید: من چهار حوزه میشناسم که حقیقت در آنها خود را عیان می سازد، همانهایی که من چهار رویهٔ برساختن حقیقت نامیدهام: هنر, عشق, علم و در آخر سیاست.
سیاست در اصل, و علاوه بر تعریف کلاسیک و تدبیر منزل تا گسترش روزافزون آن در همه امورات مردمی, جولانگاهی برای بازنمود حقیقت ها است.
این حقیقت میتواند از منظری نسبی نیز برخی امور مستور و پنهان شده عناصر و تاثیرگذاران سیاسی همچو کابینه دولت, نمایندگان دولت و ملت و… را برملا سازد و در منظر عموم مورد سنجش و داوری قرار دهد.
اما از منظری دیگر بافتار سیاست دارای مشخصه ای منحصر بفرد است و آن همان عدم امکان قرارگیری دائم عناصر و نمایندگان دولت و ملت در عرصه سیاسی است, یا بعبارتی دیگر میتوان از آن به ضیافت موقت یاد کرد و ضیافتی که خود منوط به گذشت زمان و بر بُعدی تاریخی بنا نهاده شده است.
این ضیافت تاریخی موقت شامل تمامی حوزه ها نمی شود; فی المثل هنرمندان, فیلسوفان, دانشمندان , شاعران و رجال دین دچار چنین آسیبی و ترک ضیافت تاریخ نمی شوند و بر سفره دائمی تاریخ همچنان ماندگار خواهند بود.
چرا که برای ماندگار شدن در تاریخ ترتیباتی باید لحاظ گردد, که با عطف به تقدم بخشی برخی امور موقت و فاقد بازدهی کلان جمعی مردم توسط عناصر سیاسی همچو نمایندگان دولت و خاصتا استاندار و نمایندگان مردم خوزستان و اهواز در مجالس, نمیتوان استقرارگیری دائمی آنان در ضیافت تاریخ وایضاً نزد مردم را داشته باشیم.
در حالی که تمام هم و غم خود را نیز در این ماندگاری و نیک نامی در تاریخ و خاطر مردم جزم نکرده اند, که اگر چنین می بود امروزه با گذار چهار دهه ای از انقلاب مردمی ایران در سال ۵۷ میبایست نامهای زیادی در خاطر مردم جاویدان باقی بر جای می ماند.
بنابراین باید متذکر شد که دوره چهارساله چه برای نمایندگان دولت و چه ملت زمان زیادی به درازا نخواهد انجامید و روزی باید اریکه قدرت را به دیگری واگذار کنند, و چه بسا دیگر حتی از آنان نام و یادی برده نشود. و تا مادامی که زمان هنوز میان دستان و اراده آنان است باید به فکر تعالی بخشی و رونق فضای رفاه مردم و ترقی جامعه باشند و بگذارند حداقل چند صباحی در ضیافت تاریخی از آنان عنوانی بر جای بماند.
چرا که عرصه سیاسی ملک ذاتی و دائمی هیچ یک از افراد و کارگزاران سیاسی نیست, تا بتوانند بما یشاء و هر زمان که اراده کنند, منویات خود را چه به خواست کسب منفعت فردی و چه به خواست نفع همگانی از دوباره از سربگیرند و اقدامی عاجل را رقم بزنند و در ماندگاری در ضیافت تاریخ بیشترین رکورد را نصیب خود سازند.
در آخر نیز باید افزود که مردم خود باید در خلق اوضاعی بهتر و عادلانه، اوضاعی غیر از آنچه هست، مشارکت ورزند و آفرینش را دوباره اعاده کنند.