شوشان - دکتر غلامرضا جعفری :
اصلاح طلبان کجا هستند؟ کسی جواب خواهد داد؟ کسی نگاه میکند و میگوید: آقا، برادر، رفیق، همرزم، همرای؛ اینجا را نگاه کن، همینجا را، در کنار مردم و دور از ماهیت غریب قدرت؟! اصلاح طلبی را پیدا کن.
اصلاح طلبان کجایند؟ دور از مردم فقط یک نشانی می ماند؛ جنباجنب خدايان قدرت، شب را به روز رساندن. اصلاح طلبانی که اصلاحات را برندی مثل برند هاکوپیان میدانند، جامه ای که می شود پوشید و عوض کرد؛ هر بار که به هر دلیلی برای جان تنگ شود!
روزگاری نه چندان دور، اصلاح طلبی امید تغییر بود، امید آنانی که منبرشان سکوت بود و حیرت؛ کسانی که می خواستند وطن، وطن همه باشد، ایران برای همه؛ امروز اما آنکه تصور می کند اصلاحات فقط یک برند است، چه فرقی با اصولگراها دارد؟
درست که نگاه کنیم؛ مهمترین دشواری امروز اصلاح طلبی را رقیب سنتیش نمی بینیم، بلکه دشمن اصلاحات در امروز روز، شخص اصلاح طلبان هستتد، همانانی که گوشه چشمی از قدرت، آنان را بدل به گرگ گله کرد.
من از اهالی اهوازم، از همان دسته که فاجعه همزاد کودکان و مردمانش است، از همان جماعتی که اگر ریزگردهای تابستانی ژنتیک جسمشان را برهم نزند،به یقین سیلها و رنجهای زمستانی،ترکیب جسم و جان و خانه شان را بدل به گوری دسته جمعی میکند، جماعتی که مدام باور میکنند،مدام می ایستند، روزی در برابر دشمن، روزی در برابر شط،که شط را به گریه انداختند و روزی در برابر صندوقهای رای با شناسنامه ای تا گذرگاه جانهای کوچکی به سوی پایتخت شوند. و درست در همان لحظه که خفقان ریزگرد و طوفان سیل و خشکسالی غریب و نخل های سوخته، جان خوزستانی را آتش میزند؛ کسی نمیداند مدیران و نمایندگان ریز و درشتشان در کجای پایتخت، مشغول ساختن ژنهای تازه و مرغوب هستند؟
اطرافتان را نگاه کنید، به چهره کسانی که روبروی دوربین، ژستهای عجیب و غریب میگیرند، کسانی که به نام اعتدال و اصلاحات بر کرسیهای معیوب مدیریت استان تکیه زده اند، با هر کدامشان خواستید باب یک گفتگوی جدی را آغاز کنید، از ماهیت اصلاحات بپرسید، از تلورانس، از پلورال، از آفتهای قدرت، از ... تصور میکنید پاسخی بشنوید؟
اینان شاید همان انداره از تسامح و مدارا چیزی بدانند که در فرهنگهای آنلاین نوشته شده! و گرنه در رفتار و کردارشان آنچه نمی بینی تسامح است، برخیشان چنان مست از شراب قدرت شده اند که گاه یقه جوانی را میگیرند، گاه هوس شکایت از اهل قلمی یک لاقبا می شود همه افتخار دوران مدیریتشان و یا وکالتشان و یا وکالت در مدیریتی که از آیندگان به ارث میبرند! و این اصلاح طلبان با ورژن جدید، آنچنان سرمست از کرسی های نرم و نشیمنگاه های داغ قدرتند که حتی طاقت تحمل عنوان خود را ندارند و بارها خشم خود را بی هیچ نگاهبانی به جان گله انداختهاند، با این همه نمیشود کاری کرد چرا که همه خوبند و راضی،خاصه آنکه وظیفه اش نظارت است، البته نه در برابر مردم بلکه در ارتباط با وظیفه ای که با عنوانش روبروی دوربین ژست می گیرد، خاصه مدیرانی که محصول گعده ها در پایتختند.
تلخی ماجرا سقوطی است که در عرض چندسال اتفاق افتاده، اصلاح طلبانی که بودند و اصلاح طلبانی که هستند؛ کدامشان ماندنی است؟
فقط صدای مردم را بشنوید، صدایشان که از یکی بودن دو جناح می گویند و اگر شنیدید، مطمئن باشید که نسل تازه ای از مصلحان را در میانشان خواهید یافت، فقط باید صدای این مردم را شنید، مردمی که هنوز هم وطن را برای همه می خواهند حتی کسی که توهم ژن برترش، مایه مضحکه شد.
متبرک باد صدای مردمی که بازی بزرگان را به هم خواهند زد و دو جناح پرنده را ادب خواهند کرد و اصولشان را اصلاح.