عضو عضو حزب اتحاد ملت گفت: حضور و مشروعيت دادن به صندوق راي از الزامات و اصول اجتناب ناپذير اصلاحطلبي است.
بهنظر ميرسد که اصلاحطلبان از دو راهي حضور مستقل و ائتلاف در انتخابات گذشتهاند و گويا قرار است در انتخابات مجلس يازدهم با ليست کاملا اصلاحطلبانه وارد کارزار انتخابات شوند. هر چند که هنوز هم برخي معتقدند که احتمالا و به دليل بررسي صلاحيتها بايد باز هم تن به ائتلاف دهند، اما بهخاطر اينکه هويت اصلاحطلبي قلب ماهيت نشده و از بين نرود لازم است که اصلاحطلبان در اين دوره مستقلا وارد شوند. اين در حالي است که اصلاحطلبان همچنان با دو مشکل بزرگ مواجهند. نخست بيتفاوتي و عدم تمايل به حضور در انتخابات و ديگر بحث نظارتها. اصلاحطلبان اگر بتوانند به هر نحوي مردم را براي حضور در انتخابات اقناع کنند ميتوانند اميدوار باشند که حتي برخي از نامزدهايشان نيز وارد مجلس شوند، اما اگر مردم پاي صندوقهاي راي حاضر نشوند و اصلاحطلبان شناخته شده تاييد صلاحيت نشوند بازهم چندان نميتوان به پيروزي اصلاحطلبان اميد داشت. لذا اصل مهم براي اصلاحطلبان بايد حضور گسترده مردم در انتخابات باشد تا مسائل ديگر. براي بررسي حضور مستقل اصلاحطلبان در انتخابات، اقبال عمومي مردم به اين جريان و رويکردهاي نظارتي، «آرمان ملي» با غلامرضا انصاري فعال سياسي اصلاحطلب و عضو حزب اتحاد ملت به گفتوگو پرداخته است که ميخوانيد:
بنابر آنچه از سوي بزرگان اصلاحات مطرح شده اصلاحطلبان در انتخابات پيش رو با هويت مستقل اصلاحطلبانه وارد صحنه خواهند شد؛ از ديدگاه شما اين استراتژي چقدر ميتواند موجبات موفقيت اصلاحطلبان را فراهم آورد؟
من معتقدم که اولا حضور در انتخابات و مشروعيت دادن به صندوق راي از الزامات و اصول اجتناب ناپذير اصلاحطلبي است. بنابر اين اگر قرار باشد در انتخابات به دنبال مردمسالاري و دموکراسي باشيم به طور قطع و يقين بايد به صندوقهاي راي اتکا داشته باشيم. نکته ديگر اينکه بايد شرايطي پيش آيد که امکان انتخاب اصلح براي رايدهندگان بهوجود آيد. امروز با نگاهي به جامعه ميبينيم چيزي حدود 80 درصد مردم جزو رايهاي خاکستري قرار گرفتند و در نظرسنجيهايي که انجام شده مساله احتمال عدم حضور در انتخابات مطرح شده است. اين در حالي است که اگر قرار است انتخاباتي پرشور با حضور حداکثري مردم را در انتخابات داشته باشيم تنها راهش اين است که دست اندرکاران اجازه حضور بيشتر فعالان سياسي و باز شدن فضاي سياسي را به گويشها و جريانهايي که ملتزم به قانون و نظام هستند بدهند تا آنها نيز در چارچوب اصول اعتقادي خود در انتخابات حضور پيدا کنند. از اين رو طبيعي است که بايد با هويت واقعي اصلاحطلب که منبعث از داشتن يک برنامه منسجم و راهکار خروج از بحران در بخشهاي اقتصادي، سياسي، اجتماعي و فرهنگي است وارد انتخابات شد. لذا اصلاحطلبان قطعا در اين دوره از انتخابات با برنامه و به دور از ائتلاف، با هويت اصلاحطلبانه حضور پيدا خواهند کرد. مساله ديگر بحث انتخاب شدن و ورود به مجلس است که به نظر من بايد با اصول خودمان حرکت کنيم تا مردم بدانند که اصلاحطلبان همچنان بر مبناي گفتمان و مانيفست دوم خرداد 76 حرکت ميکنند. اصلاحطلبان بايد ديدگاههاي خود را با شرايط روز و با محوريت مطالبات مردم تطبيق دهند و در انتخابات شرکت کنند. البته اينکه برخي بزرگان اصلاحطلب گفتهاند که جريان اصلاحات با هويت مستقل در انتخابات حاضر خواهند شد قطعا منظور اصلاحطلبان اصيلي هستند که در طول 3 دهه گذشته کارنامه موفقي را در عرصههاي اجرايي، اعتقادي، سلامت نفس و مالي از خود بروز دادهاند. تجربه نيز ثابت کرده که اصلاحطلبان اصيل و کارنامهدار بهتر ميتوانند موثر و مفيد واقع شوند. هر چند اگر هم موفق نشويم و بازهم نظارتها وضعيت گذشته را پديد بياورد، نگاه مردم به برنامهها، شخصيتها و چهرههاي شناخته شده و سالم و اصلح اصلاحطلب تغيير نخواهد کرد و آنها ميتوانند براي دورههاي آينده کارساز باشند. ضمن اينکه ريزش آرايي که بهوجود خواهد آمد در سبد جريان اصولگرا و دلواپس قرار نخواهد گرفت. قطعا اگر همه جريانهاي سياسي در انتخابات حضور داشته باشند ما ميتوانيم توجه درصد قابل توجهي از آراي خاکستري را که حتي قصد شرکت در انتخابات را ندارند جلب کنيم تا در انتخابات حضور پيدا کنند تا بتوانيم انتخاباتي پرشور و رقابتي را شاهد و ناظر باشيم.
آنطور که از شرايط جامعه و مردم بر ميآيد نظر چندان مساعدي به انتخابات و اصلاحطلبان ندارند و جريانات رقيب هم از همين مساله استفاده ميکنند؛ اساسا براي اينکه شرايط به نفع اصلاحطلبان تغيير کند بايد چه اقداماتي صورت پذيرد؟
امروز جامعه بخشي از عملکرد دولت آقاي روحاني را به حساب اصلاحطلبان ميگذارد در حالي که اصلاحطلبان ضمن حمايت از آقاي روحاني و جهتدهي آراي خود براي پيروزي وي، حتي کمترين نقش را هم در اجرا و سياستگذاري در دولت نداشتند. ضمن اينکه اگر امروز هم شرايطي مثل سال 92 و 96 بهوجود آيد باز هم از آقاي روحاني حمايت ميکنيم تا بتواند شرايطي متفاوت از قبل را بهوجود آورد. در انتخابات گذشته حضور حداقلي مطرح بود، اما در انتخابات پيش رو با توجه به وضعيت حساس کشور حضور اصلاحطلبان با هويت واقعي ميتواند راهگشا باشد. اصلاحطلبان نيز بايد با مردم صادقانه حرف بزنند و از موانع تحقق مطالباتشان بگويند تا مردم آنها را باور کنند. از طرف ديگر نبايد از مذاکره با شوراي نگهبان نيز غافل شد و اميدوارم که بستر حضور فراهم باشد و من فکر ميکنم جبهه اصلاحطلبان با ارائه ليست شخصيتهايي که صلاحيت حضور در سنگر مجلس را دارند بتوانند قبل از اينکه صلاحيتها مشخص شود ليستهاي خود را اعلام کنند و در حوزههايي که کانديداهاي اصلي اصلاحطلبان از فيلترهاي نظارتي عبور کردند حمايت خودشان را اعلام کنند.
با توجه به حضور مستقل اصلاحطلبان در انتخابات مجلس چقدر اميد ميرود که شوراي نگهبان با اغماض و ديد باز به احراز صلاحيتها بپردازد؟
ما بايد همواره با اميد زنده باشيم وظيفه يک کنشگر سياسي اين است که ضمن کنشگري در بدترين شرايط هم شعارها و اصول خود را اعلام کند و شرايط را به گونهاي رقم زند که بستر يک انتخابات رقابتي بهوجود آيد. لذا اميدواريم شوراي نگهبان با توجه به شرايط موجود در جامعه و توجه به شرايط بينالمللي زمينههاي حضور حداکثري جريانهاي سياسي را فراهم کند تا پشتوانه اصلي نظام يعني مردم حضور گسترده و باشکوهي در انتخابات داشته باشند.
آرمانملي- سهيل ثابت