شوشان - نويد قائدی :
طی سالهای متوالی وعدههای زيادی به مردم خوزستان دادهشده که اکثراً محقق نشده است، مشکلات زیستمحیطی، وضعيت آب و فاضلاب اکثر شهرها، وضعيت نامناسب اکثر راههای شرياني ، حجم بالاي بيکاری، معيشت ضعيف اکثر تودهها، وضعيت نامناسب زیرساختهای آموزشی از عمده مسائل حلنشده و روی زمینمانده است که سبب شده ديوار اعتماد بين مردم و مسئولان اجرايي فرو بریزد.
اکثر مردم خوزستان احساس میکنند عليرغم وجود منابع سرشار نفت و گاز که عمده منبع درآمد دولتهای رانتیر بعد از انقلاب بوده, نتوانسته تغييري در وضعيت معيشت و رفاه و آسايش آنان فراهم کند، و با اعمالنفوذ و سیاست بازیهای عدهای تهراني نشين به سوی استانهایی هدایتشده که لابی های بيشتری داشتهاند، لذا بهغیراز کساني که بهطور مستقيم و غير مستقيم از اين مجموعه کسب درآمد دارند، بقيه مردم خوزستان ديدی مخدوش به نفت و مجموعههای آن دارند، دامنه اين حس بهگونهای است که حتی بسياری از افراد وجود منابع و صنايع نفتي را دليل بسياري از مشکلات و معضلات میدانند که نفع و سود آن را ديگران و بدبختی آن را مردم خوزستان متحمل میشوند.
عليرغم اشغال سطح زيادي از سرزمين دشت خوزستان توسط صنايع نفتي, استفاده از امکانات و راههای استان و مصرف ديگر منابع در بخشهای مرتبط، اما نفت و صنايع نفتي و اخیراً هم پتروشیمیها نتوانستهاند حجم بالاي بيکاري را کاهش و به دلايل چندي حتي مردم وجود نفت را موجب تبعيض سطح و سبک زندگي بين اقشار میدانند که سبب ايجاد اختلاف طبقاتي و بروز مشکلات اجتماعي شده است،از عوارض آن رشد بعضي از نقاط شهري و حاشيه نشيني و ضعف محله هاي ديگر تا حدودي دليل اين عارضه است.
وقتي مردم خوزستان در قياس با بسياري از نقاط کشور، استان خود را توسعهیافته نمیبینند و بسياري از کارشناسان منشأ و دليل عمده آلودگیهای زیستمحیطی و تخريب چرخههای اکولوژيکي را صنايع نفتي میدانند و به اين باور رسیدهاند که نفت حتي در شهرهاي نفتي نتوانسته اين شهرها را آباد و ارتقا دهد (مانند مسجدسلیمان, هفت کل, اهواز و...) چرا بايد از کشف منابع نفتي جديد خوشحال باشند.
گرچه کشف و وجود نفت در طول ادوار و سير تاريخي خود در سرزمين خوزستان سبب تغييراتي مثبت در قياسي کم و مقطعي شده است، اما مهم وضعيت حال و شرايط فعلي مردم در چشمانداز جغرافياي خوزستان، خصوصاً شهرهاي نفتخیز است که بسيار نامطلوب و غیرقابلقبول پذيرش است.
هميشه به اين سال فکر میکنم که اگر در ا سطح بزرگي از سرزمين خوزستان که در اشغال منابع, خطوط و صنايع نفتي است، کشاورزي و دامپروری برقرار بود, آيا وضعيت معيشت وزندگی مردم همینگونه باقي مي ماند, بهطور مثال در شهرستان دزفول که صنايع نفتي کمتر حضور دارند و بيشتر محور توسعه بر پايه کشاورزي استوار است،آيا رشد و تا حدودي توسعه بهتر از ديگر نقاط استان اتفاق نيفتاده است؟ آیا کشف میدان های نفتی آزادگان و یاران و ... در منطقه دشت آزادگان توانسته وضعیت و چشم انداز منطقه را مطلوب نماید یا بلعکس موجب بروز مشکلات بزرگ زیست محیطی و تغییرات اکولوژیکی در منطقه و تالاب هور العظیم شده است.